رصد

دفاع از مرزهای عقیدتی اسلام و شیعه

رصد

دفاع از مرزهای عقیدتی اسلام و شیعه

۱۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۱

عکس جالب از مواجهه یک سرباز بسیجی شیعه با داعشی وهابی

انتشار عکس زیر از روش برخورد انسانی یک سرباز بسیجی عراق با یک بازداشتی گروهک تروریستی تکفیری ـ بعثی داعش، افکار عمومی را به واکنش واداشته است.

625508_935

بر اساس این گزارش، انتشار این عکس در صفحات کاربران شبکه‌های اجتماعی جهان عرب، واکنش‌های جالبی را در بر داشته است. کاربران عرب‌زبان در مواجهه با این عکس، رفتار انسانی ارتش عراق را در برابر تروریست‌های تکفیری ستوده‌اند و سربازان این ارتش را شایسته تقدیر دانسته‌اند.

در روزهای اخیر، تروریست‌های داعش، برای فرار از دست نظامیان عراقی و نیروهای مردمی، پس از انجام عملیات تروریستی، برای فرار از دست تیم‎های شناسایی و اطلاعات عملیات ارتش، بسرعت با تغییر لباس، خود را در میان مردم مخفی می‌کنند که این ترفند آنان هم برایشان سودی نداشته است.

  • رصد
  • ۰
  • ۰
نمونه‌هایی از احکام جهان‌پسند!!! باب و بهاء‌

                               

                           نمونه‌هائی از احکام باب

1- در کیش باب درس خواندن و درس دادن در هر رشته و علمی تحریم گردیده، مگر آنچه خود باب نوشته یا در ترویج امر بابیت بنویسند.

« لا یجوز التدریس فی کتب غیر البیان »

«  بیان فارسی صفحه ی 130»

2- باب در ردیف تحریم مسکرات و افیون، استعمال دارو را نیز حرام کرده است.

« الباب الثامن من الواحد التاسع فی حرمة التریاق (1) »

« والمسکرات و الدواء مطلقاً ملخص اینباب آنکه کل شئون دون »

« حب ازدون حق بوده و هست و کل شئون حب از حق بوده و هست »

« و نهی شده از مسکرات و آنچه حکم دواء بر او ذکر شده » (2)

و این حکم را در بیان عربی به این صورت آورده :

« انتم الدواء ثم المسکرات و نوعها لا تملکون »

« بیان عربی صفحه ی42 »

3- خرید و فروش صادرات خراسان حرام است.

« و نهی شده از تنباکو و اشباه آن و آنچه که »

« از سمت خراسان حمل میشود. »

« بیان فارسی صفحه ی 322 »

4- باب تجویز میکند که اگر کسی نتوانست همسر خود را باردار کند اذن دهد که از دیگری باردار شود ، مشروط به آنکه شخص ثالث ایمان به باب داشته باشد !!!

« الباب الخامس والعشر من الواحد الثامن »

« فی ان فرض لکل احد »

« ان یتاهل لیبقی عنها من نفس یوحد الله ربها ولابد »

« ان یجتهد فی ذلک و ان یظهر من احد هما ما یمنعهما عن »

« ذلک حل علی کل واحد باذن دونه لان یظهر عند الثمرﺓ »

« و لا یجوز الاقتران لمن لایدخل فی الدین »

« بیان فارسی صفحه ی 298 »   

5- باید بدستور باب کلیه ی کتب علمی جهان در هر رشته بکلی از بین برده شود ، جز کتبی که در ترویج امر او بنویسند .

« الباب السادس من واحد السادس فی حکم محو کل الکتب الا »

« ماانشئت او تنشی فی ذلک الامر »

« بیان فارسی صفحه ی 198 »

6- باب دستور میدهد که هرگاه از پیروان او کسی بسلطنت رسید ، احدی را غیر از مؤمنین به او روی زمین نگذارند .

« الباب السادس و العشر من الواحد السابع فی ان الله قد فرض »

« علی کل ملک یبعث فی دین البیان ان لایجعل احد (3) »

« علی ارضه ممن لم یدن بذلک الدین و کذلک فرض علی الناس »

« کلهم اجمعون »

« بیان فارسی صفحه ی 262 »  

7- سوار گاو نشوید و شیر خر نخورید !!!!

« و انما الخامس من بعد العشر لاترکبن البقر و لاتحملن علیه »

« من شیئی ان انتم بالله و آیاته مومنون ، و لاتشربن لبن »

« الحمیر ... الخ »

« بیان عربی صفحه ی 49 »  

8- بدون رکاب و لگام بر حیوانات سوار نشوید !!!

« و لا ترکبن الحیوان الا و انتم باللجام و الرکاب لترکبون »

« بیان عربی صفحه ی 49 » 

9- تخم مرغ را قبل از پختن بجائی نزنید می شکند و ضایع میشوید . !!!!

« و لاتضربن البیضه علی شیئی یضیع مافیه قبل ان یطبخ »

ما تخم مرغ را رزق نقطه ی اولی ( علی محمد باب ) قرار دادیم ، شاید شما شکرگزاری کنید !!!!

« هذا ما قد جعل الله رزق نقطه الاولی فی ایام القیامه »

« من عنده لعلکم تشکرون »

10- استمناء در شریعت باب جایز است .

« و قد عفی عنکم ما تشهدون فی الرویا او انتم بانفسکم »

« عن انفسکم تستمنیون »

« بیان عربی صفحه ی 35 »

عفو شد از شما آنچه که در خواب می بینید و همچنین عفو شد که شما بوسیله خودتان از خودتان منی بگیرید . 

11- کودکان را روی صندلی یا کرسی یا تخت بنشانید که از عمرشان حساب نشود و بهر چه خوشنود شوند آزادشان گذارید و به آنها خط شکسته بیاموزید .

« و لتستقرن الصبایا علی سریر اوعرش او کرسی فان »

« ذلک لم یحسب من عمر هم و لتاذنن لهم بما هم یفرحون »

« و لتعلمن خط الشکسته (4) »

« بیان عربی صفحه ی 26 »

12- بدستور باب هر شخص بابی حق ندارد بیش از 19 جلد کتاب داشته باشد ، و اگر تخلف ورزید 19 مثقال طلا جریمه باید بدهد .

« نهی عنکم فی البیان ان لا تملکن فوق عدد الواحد من کتاب »

« و ان تملکتم فلیلزمنکم تسعه عشر مثقالا من ذهب حداً فی »

« کتاب الله لعلکم تتقون »

13- باب دستور میدهد تمام آثار او را مالک شوند ولواینکه چاپی باشد .

« ثم العاشر اذا استطعتم کل آثار النقطه تملکون و لو کان چاپا »(5)

« بیان عربی صفحه ی 42 »

14- باب خرید و فروش عناصر اربعه و بتعبیر خودش « عناصر الرباع » را تحریم کرده است !!!!

« ثم الحادی من بعد العشر لا تبیعون عناصر الرباع و لا تشترون »

« بیان عربی صفحه ی 43 »

15- باب دستور میدهد اموال و هرچه را که منسوب بغیر مومنین به اوست ، در هر کجا قدرت دارند مصادره کنند .

« ثم الخامس فلتاخذن من لم یدخل فی البیان ما ینسب الیهم »

« ثم ان آمنو التردون الا فی الارض التی انتم علیها لا تقدرون »

                                                 

« بیان عربی صفحه ی 18 »

  

16- باب دستور میدهد که از مدفوع حیوانات پرهیز نکنید .

« ثم السابع من بعد العشر ما یخرج من الحیوان فلاتحذرن »

« بیان عربی صفحه ی 28 »

17- باب دستور میدهد از سگ و غیر آن پرهیز نکنید .

« قل الاول فلا تحترزن عن الکلب و غیره »

« بیان عربی صفحه ی 44 »  

18- در شریعت باب واجب است که هر نفسی برای وارثان خود نوزده ورق کاغذ سفید لطیف ارث باقی گذارد !!!

« الباب الثانی من الواحد الثامن یجب علی کل نفس ان یورث »

« لوارثه تسعه عشر اوراقا من القرطاس اللطیفه »

« بیان فارسی صفحه ی 274 »

19- باب دستور میدهد که بندگان خدا در هر آبادی « بیت حر » بسازند . اگر توضیح خود او در سطور بعد نباشد (در کتاب بیان ) بهیچوجه فهمیده نمیشود منظور از « بیت حر » ( خانه گرم ) حمام است .

« الباب الثالث من الواحد السادس فی ان الله قد حکم »

« بان ینبو اعباده فی کل قریه من بیت حر »

20- در آئین باب تزویج دو خواهر در یک زمان و ازدواج خواهر و برادر جایز است و در کتاب « هشت بهشت » که در آئین باب و تاریخ بابیه نوشته شده در صفحه 189 سطر دوم و سوم مینویسد :

« ششم – ( از احکام نکاح ) اینکه جمع مابین اختین در شریعت بیان جائز است .»

« هفتم – نکاح اخت ( خواهر ) مادام که برادر او از هنگام ولادت رویت نکرده باشد جائز است .»

1- کذا فی الاصل

2- مانند اینکه طبیعت میوه را بعنوان دارو برای مریض تجویز کند خوردن آن حرام میشود .

3- کذا فی الاصل

4- کلمه ی شکسته فارسی است که باب با الف ولام عربی استعمال کرده وغلط است ، مثل اینکه ما کلمه ی دوچرخه را که فارسی است با الف و لام عربی ترکیب کنیم و بگوئیم الدوچرخه کانت دوادا .

5- همه می دانند که الفبای عربی (چ) و (پ) ندارد و استعمال کلمه چاپ که با تنوین هم آورده شده است در عربی غلط رسوائی است.

                     

                            نمونه هائی از احکام بهاء

1- سارق باید اول تبعید نمود وسپس محبوس ساخت و با رسوم علامتی بر پیشانی او بنهند و برای دفعات بعد در بهائیت حکمی نیست .

« قد کتب علی السارق النفی و البحس و فی الثالث فاجعلوا »

« فی جبینه علامته یعرف بها »

« کتاب اقدس آیه ی 109 »

توضیح – در بهائیت زن بهائی اگر دزدی کرد حکمی ندارد .

2- هر مرد و زن بهائی که مرتکب زنا شوند باید 9 مثقال طلا به بیت العدل بپردازند و در مرتبه دوم 2 برابر اول ،یعنی 18 مثقال .

« قد حکم الله لکل زان و زانیه دیه مسلمه الی بیت العدل »

« و هی تسعه مثاقیل من الذهب و ان عادامره اخری عودوا »

« بضعف الجزاء »

« کتاب اقدس آیه ی 117 »

3- در قانون ارث بهائیت خانه ی مسکونی و لباس مخصوص متوفی اختصاص به ارشد اولاد دارد و سایر وراث از آنها محرومند .

« و جعلنا الدار المسکونه و الالبسه المخصوصه للذریه »

« من الذکران دون الاناث و الوارث »

« کتاب اقدس آیه ی 57 »

4- کسیکه عمداً خانه ی کسی را بسوزاند ( ولو خانه های پوشالی و حصیری ) باید خود او را بسوزانند !!!

« من احرق بیتاً متعمد افا حرقوه »

« کتاب اقدس آیه ی 140 »

5- بهاءالله همه چیز را پاک میداند از روزی که خودش بر جهان تجلی کرده است.

« قد تغمست الاشیاء فی بحر الطهاره فی اول الرضوان »

« اذتجلینا علی من فی الامکان »

« کتاب اقدس آیه ی 246 »

6- بهاءالله دستور میدهد که بهائیان هفته ای یکبار ناخن های خودشان را بگیرند و در آبی که تمام بدن را فرا گیرد فرو روند .

« قد کتب علیکم تقلیم الاظفار و الدخول فی ماء یحیط »

« هیاکلکم فی کل اسبوع »

« کتاب اقدس آیه ی 246 »

7- در بهائیت حکمی برای منع ازدواج با محارم جز حرمت ازدواج با زن پدر وجود ندارد .

« قد حرم علیکم ازواج آبائکم »

« کتاب اقدس آیه ی 253 »

8- و همچنین منعی از عمل شنیع لواط نشده ، زیرا بنص کتاب اقدس بهاءالله خجالت کشیده اند حکم آن را بیان کنند .

« انا نستحی ان نذکر حکم الغلمان »

« کتاب اقدس آیه ی 253 »

9- بهاءالله آزادی را حماقت میداند و کسانیرا که در راه آزادی مبارزه میکنند جاهل و نادان میشمارد .

« انا نری بعض الناس ارادو الحریه و یفتخرون بها اولئک »

« فی جهل مبین »

« کتاب اقدس آیه ی 281 »       

               

  • رصد
  • ۰
  • ۰

6eaffee41a تاریخچه بهاییت

آنچه باید درباره فرقه ضاله بابیت و بهائیت بدانید؛ یاری استعمار در تشریع یا بقاء بابی‌گری و بهائی‌گری؟ کدامبک؟

بهائیت که یک آیین دست ساز و کاملا مرتبط با استعمارگرانی از قبیل انگلستان و امریکاست، در آغاز فعالیت خود را در ایران آغاز کرد.
اوج فعالیت این فرقه انحرافی را باید در دوران سلطنت مظفرالدین شاه قاجار دانست، که پس از آن در دوره سلطنت احمدشاه، رضاخان و نیز دوره دوم محمدرضا، بهائیان در ایران بسط و سلطه بیشتری یافتند و توانستند برای این آیین انحرافی پیروان بیشتری پیدا کنند.

درباره تحلیل شکل گیری این آیین انحرافی و علل قوت یافتن آن در ابتدای دوره ادعای بابی گری، نظرات متفاوتی ارائه شده است که در ذیل به چند مورد آنها اشاره می شود.
نظر اول، معتقد است که هر چند بهائی گری و بابی گری انحرافی نابخشودنی و تحریفی اساسی در آموزه های دینی مسلمانان محسوب می شود، اما به دلیل ویژگی های شخصیتی علی محمد شیرازی که ادعای بابی گری را آغاز کرد و مخبط و معلول بودن وی از لحاظ ذهنی، نباید این پدیده را در آغاز ادعای بابی گری یک توطئه و دسیسه دانست.
آنچه مسلم است، بعدها این شخص و ادعای بیمارگونه وی از سوی کانون های استعماری و استعمارگران انگلیسی و امریکایی مورد استفاده قرار گرفت و آنها در جهت اهداف استعماری خویش و برای از میان بردن اسلام و قدرت علمای واقعی آن به پشتیبانی از این فرقه ضاله دست زدند. بر این مبنا بهائی گری در ابتدای تشکیل یک مالیخولیای شخصی پنداشته می شود که در مرحله بقا و بسط از سوی استعمارگران مورد استفاده قرار گرفته است.
بدین ترتیب، بابیت و بهائیت در مرحله ایجاد و نشات گرفتن محصول کار غرب و بخصوص استمعارگران زرسالار پنداشته نمی شود، اما در مرحله بقا و بسط کاملا وابسته به آنها بوده است.
این گروه برای مستدل کردن فرضیه خویش به سابقه زندگی علی محمد شیرازی استناد می کنند، که یک جوان مخبط، با آگاهی های مذهبی اندک و گاه بیمارگونه بوده است و ادعای بابیت و دیگر ادعاهای بعدی او را می توان به همین تفکر مالیخولیایی وی منتسب دانست.

نظر دیگری که در این زمینه مطرح است، این است که فرقه ضاله بابیت و بهائیت نه تنها در ابقا و بسط، بلکه در ایجاد و شکل گیری اولیه و حتی در آغاز دعوی بابیت از سوی علی محمد شیرازی، یک فعالیت استعماری و برنامه ریزی شده از سوی زرسالاران و استعمارگرانی بوده است، که خواهان هدم اسلام و برداشتن این مانع از سر راه منافع خویش بوده اند.
این نظر قطعا در بخش ابقا و بسط با نظر اول مشترک است و تلاشهای استعمارگران و وابستگان به آنها و دست نشاندگان ایشان را در کمک به بسط نفوذ و قدرت یافتن بهائیان منکر نمی شود، اما معتقد است دعوی اولیه بابیت و شکل گیری ابتدایی این فرقه ضاله نیز با تلاش و برنامه ریزی ایادی استعمار و کانون های استعماری شکل گرفته است.
به نوشته یکی از محققان این زمینه: «برخلاف نظر مورخینی چون احمد کسروی و فریدون آدمیت که بابی گری اولیه را جنبشی خودجوش و ناوابسته به قدرت های استعماری می دانند (و علی رغم بدبین بودن نسبت به این فرقه نفوذ استعمار در این فرقه را از زمان انشعاب بابی گری به دو فرقه ازلی و بهایی می دانند)، پژوهش من بر پیوندهای اولیه علی محمد باب و پیروان او با کانون های معینی تاکید دارد که شبکه ای از خاندان های قدرتمند و ثروتمند یهودی در زمره شرکای اصلی آن بودند.
این تصویر بابی گری را از اساس و از بدو پیدایش فرقه ای مشابه با دونمدهای ترکیه و فرانکیست های اروپای شرقی جلوه گر می سازد.» 1
طرفداران این نظر دوم استدلال هایی را برای این نظر خویش بیان می کنند، از جمله این که برخلاف نظر اول که علی محمدباب را یک جوان مخبط که دارای شعور دینی بالایی نبوده است و از عالم سیاست و زیر و بالای آن نیز اطلاع چندانی نداشته می دانند و معتقدند که صرفا براساس یک توهم مالیخولیایی وی دست به این ادعا و تشکیل این فرقه زده است، گروه دوم معتقدند که علی محمد باب اصولا تحت تاثیر فعالیتهای کانون های قدرتمند یهودی به این ادعا دست زد.
شاهد اینان بر این مدعا این است که علی محمد شیرازی، مدتی پیش از ادعای باطل خویش به مدت 5 سال در بوشهر و در یک تجارتخانه کاملا مرتبط با کمپانی های یهودی و انگلیسی کار می کرده است و این استعمارگران یهودی و انگلیسی او را در همان زمان شناسایی کرده بودند و چون وی را برای پیشبرد اهداف خویش مفید و کارا می دانستند، در جهت ادعای مذکور سوقش دادند و به عبارت بهتر، این کانون های استعماری بودند که استعداد علی محمد را برای ایجاد یک فرقه انحرافی تشخیص دادند و او را بر انجام این کار تحریض کردند.

این که کدامیک از این دو تحلیل و برداشت می تواند بیشتر به واقعیت نزدیک باشد، نیازمند بررسی های دقیق و موشکافانه است.
این بررسی خود نیازمند جمع آوری و تدقیق در تمامی ادله دو طرف و سپس ارزیابی هر یک از آن دلایل است؛ اما در یک بررسی اجمالی و اظهارنظر بدوی می توان گفت که نظر گروه دوم بیشتر با واقعیت های تاریخی سازگار است و در ارائه یک تحلیل کلی نسبت به چرایی و چگونگی شکل گیری این آیین انحرافی کارا و کارسازتر به نظر می رسد.

در استدلال برای این که چرا نظر دوم را بر نظر اول ترجیح دادیم، به موارد زیر اشاره می کنیم:

1- اگر براستی علی محمد باب جوانی بی اطلاع بود که از سر اختلال شعور یا تفکرات مالیخولیایی دست به چنین ادعای بزرگی زده بود، آیا توقع آن نمی رفت که این ادعای بی مبنا و انحرافی بزودی فراموش شود و این جوان مخبط و ادعای بزرگش همانند هزاران مورد دیگری که در این زمینه همانند او بوده اند به دست فراموشی سپرده شود؟
 به نظر می رسد که چنین است، یعنی اگر حمایتهای بی دریغ و قدرتمندانه ارباب نفوذ و صاحبان زر نبود، ادعای بابیت نه تنها در همان اوان آن با شکست و اضمحلال روبه رو می شد، بلکه یادی از آن هم در خاطره ها باقی نمی ماند، اما کانون های استعماری که از ابتدا او را بر این دعوی باطل تشجیع کردند، با حمایت های فراوان مانع از هدم و حذف این فرقه ضاله شدند.

2-نکته جالب تری که می توان به آن اشاره کرد، این است که پیروان اولیه باب و پذیرندگان اولیه این ادعای دروغین ، گروهی از عوام و جهال مردم نبودند، بلکه برخی اهل سیاست و دقیقا همان هایی بودند که وابستگی ایشان به قدرت های خارجی و کانون های استعماری برجسته و در طول تاریخ زبانزد همگان است.
اگر علی محمد شیرازی به عنوان یک جوان مخبط به اتکای خویش و بدون هیچ گونه حمایت خارجی دست به این ادعا زده بود، توقع می رفت که این ادعا ابتدا در میان جهال و عوام الناس همان منطقه آغاز ادعا فراگیر شود و نیز دوره ای طولانی برای بسط این ادعا در میان دیگر جهال و عوام سپری شود، حال آن که شاهد آن هستیم که پیروان اولیه (که البته در پیرو بودن آنها شک اساسی وجود دارد و در حقیقت باید گفت حامیان اولیه) باب و ادعای او به جای جهال در میان سیاستمداران وابسته به استعمار پیدا می شوند.
به تعبیر نویسنده کتاب «ایران در راهیابی فرهنگی» باب نخستین مریدان خود را نه در میان جهال ، بلکه در طبقات بالای کشور یافت... حاج میرزا آقاسی که جای خود داشت ، باب از او به ستایش یاد می کند و می نویسد «بدیهی است که حاجی به حقیقت آگاه است».2
حمایت های پشت پرده حاج میرزا آقاسی و نیز حمایت های علنی بسیاری دیگر از سیاستمداران وابسته از جمله حاکم وقت اصفهان، آن هم در اولین مراحل آغاز دعوی بابی گری نشان از آن دارد که بابی گری به جای آن که به یک توده ناآگاه که از یک ادعای پوچ حمایت می کنند مستظهر باشد، به یک گروه سیاستمدار وابسته که از کانونی استعماری خط می گیرند مستظهر بوده است و به طور کلی، برای این ادعای بزرگ و همگانی کردن آن برنامه ریزی های قبلی صورت گرفته بوده است.
3- نکته حایز اهمیت دیگر در این زمینه جدیدالاسلام های یهودی و گرویدن تعداد زیادی از آنها به بابیت و بهائیت است.

تاریخ معاصر ایران در بررسی ادعای باطل بابیت و تشکیل بهائیت حاکی از آن است که تعداد زیادی از جدیدالاسلام های یهودی در همان اوایل کار بابیت و بهائیت به این فرقه پیوستند و بدنه اجتماعی این گروه را تقویت نمودند.
این امر حاکی از 2 نکته است. اول این که بابیت در میان مردم چندان جایی نیافته بوده و عوام الناس به آن گرایش چندانی پیدا نکردند. چرا که اگر چنین بود، نیازی به سیاهی لشگر و تهیه طرفداران دروغینی از میان یهودیان نبود و همین امر که یک عده کثیر از یهودیان گروه گروه اسلام می آورند و بعد هم ادعای طرفداری از باب را می کنند و از میان این همه فرق اسلامی به این فرقه ضائه غیراسلامی معتقد می شوند، حاکی از آن است که بابیت در ایجاد بدنه اجتماعی مورد نیاز خود ناتوان بوده است.
براستی اگر ادعای باب یک ادعای ساده و بدون حمایت خارجی بود که از سوی فردی که دچار اختلال شعور شده است صورت می گرفت ، آیا باید چنین می شد که حمایت عوام الناس را هم کسب نکند، اما از حمایت سیاستمداران پرقدرتی چون آقاسی بهره مند شود.
نکته دومی که از این موضوع می توان برداشت کرد این است که ادعای باب کاملا مورد حمایت و دست پرورده کانون های زرسالار یهودی صهیونیست بوده است ، چرا که آنها با پیدا نشدن طرفداران مردمی برای باب نگران آن شده اند و به یک سری از نیروهای تحت امر خود در میان جامعه یهود ایران دستور تغییر دروغین آیین را داده اند که این یهودیان به دروغ اظهار اسلام و سپس اظهار بهائیت و پذیرش دعوی بابی گری کنند. اگر بابی گری و ادعای علی محمد شیرازی دست ساخته استعمارگران و یهودیان نبود، هرگز در مراحل اولیه این ادعا، چنین از آن حمایت نمی شد و یهودیان با تغییر ظاهری دین خود به حمایت از آن نمی شتافتند به نحوی که به اعتقاد برخی تاریخ دانان «گرویدن وسیع یهودیان به بهایی گری سبب افزایش کمی و کیفی این فرقه و گسترش جدی آن در ایران شد».
بنابراین به نظر می رسد که نظر اول در این زمینه صائب تر و به واقع نزدیک تر است.
به این ترتیب بهائیت و بابی گری نه تنها در مرحله بسط و ابقا، بلکه در مرحله ایجاد و شکل گیری هم دست ساز کانون های استعماری بوده است.

پانوشت:
1-عبدالله شهبازی، جستارهایی از تاریخ بهایی گری در ایران ، ص 21
 2-هما ناطق، ایران در راهیابی فرهنگی، به نقل از شهبازی در جستارهایی از تاریخ بهایی گری.

  • رصد
  • ۰
  • ۰

روش مطالعه کارآمد

پنجشنبه 1392/05/31 :: نویسنده: حسین مرادی
روش مطالعه کارآمد
روش مطالعه کارآمد


 

چگونه برای روزهای امتحان برنامه ریزی کنیم؟

امتحان را همه ما به خوبی می شناسیم؛ با تمام وجود لمس واحساس کرده ایم و درباره آن کوله باری از خاطرات تلخ و شیرین همراه داریم. با رسیدن فصل امتحانات، گاه بذر نگرانی و دلهره و گاه ترسی پنهان و موهوم شکل می گیرد. این مقاله می کوشد این ابعاد را بررسی کند و با ارائه پیشنهاد هایی، عوامل بازدارنده و اخلالگر را به مرز صفر برساند؛ گرچه صحبت از تمام عناصر و زوایای این پدیده به مجموعه ای از مقالات نیاز دارد. با عنایت به ضیق زمان و ضرورت این فصل، مطالب به اختصار ارائه می گردد تا ان شاء ا..همه از آن بهره گیرند.

اهمیت برنامه ریزی در فصل امتحان

در خصوص اهمیت برنامه ریزی، بارها در این سلسله مباحث صحبت کرده ایم. چهارفایده اصلی کاربرد برنامه ریزی عبارت است از: هدفمندی، برکت زمان، کاهش دغدغه، نتایج فراوان.
امروزه ضرورت برنامه ریزی، با عنایت به سرعت تغییر، گستردگی اطلاعات، قدرت و تحولات، انفجاری موجود، از آفتاب روشن تر است.

اهمیت برنامه ریزی

اهمیت برنامه ریزی آن قدر روشن و بدیهی است که بی نیاز از تأکید به نظر می رسد. این اصل در تمام مراحل حیات آدمی و در همه امور جاری و لازم الاجرا است. برخی صاحب نظران معتقدند: ما با برنامه ریزی، تمام امکانات خویش را جهت وصول به هدف تعیین شده بسیج می کنیم و به نوعی هماهنگی می رسیم؛ بهترین مثال در این زمینه فصل امتحانات یا کنکور است.
فصل آزمون ها، از محسوس ترین زمان ها جهت به کارگیری یک برنامه ریزی منسجم و مجدّانه به شمار می آید؛ چون برنامه ریزی روش نظامدار انجام امور است و بدون به کارگیری آن، اهداف حاصل نمی گردند. در حالت فقدان برنامه به روزمرگی دچار خواهیم شد و با انجام مطالعات پراکنده انگیزه های خود را ضعیف می سازیم که محصول آن اضطراب و نگرانی ها است.
به منظور ورود به قلمرو جادویی و شگفت انگیز برنامه ریزی در فصل امتحانات و ارزشیابی ها، ابتدا باید تمام افکار محدود کننده را از خود برانید و به یک موجود معنوی تبدیل شوید؛ موجودی که در قلمرو درونی اش محدودیتی ندارد. در این حالت، به سطح جدیدی از معرفت درونی می رسید که با شما نجوا می کند:«من می توانم دراین لحظه چنین کاری را به خوبی انجام دهم.»
جالب این که با چنین باوری تمام کمک های مورد نیاز را دریافت خواهید کرد. اگر بخواهیم ذهن را در جایگاهی قرار دهیم که معجزه بیافریند، باید همه چیز را با برنامه و توکل درآمیزیم.

اضطراب امتحان

واژه اضطراب امتحان که از ترکیب کلمه های اضطراب (Anxiety)و امتحان (Test) تشکیل شده، نوعی حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم است که باپریشانی،وحشت، هراس، تپش قلب، تعریق، سردرد و بی قراری، تکرر ادرار و تشویش همراه است. آنچه این حالات را از هراس یا ترس شدید جدا می کند این است که منبع اضطراب معمولا به طور دقیق شناخته شده نیست؛ اما در ترس شدید اغلب علت هراس برای ما مشخص است.

علل اضطراب امتحان

به عقیده صاحب نظران سه دسته عوامل در اضطراب دخالت دارند. عوامل فردی و شخصیتی، عوامل اجتماعی و عوامل آموزشی.
1. عوامل فردی و شخصیتی
تعدادی از این عوامل عبارتند از:
1-1. بین اضطراب امتحان و اضطراب عمومی که یک خصیصه و صفت شخصیتی است و میزان آن در افراد مختلف متفاوت است، رابطه وجود دارد. یعنی گاه فرد مضطرب علاوه بر شرایط امتحان در شرایط رانندگی و سخنرانی و گفت و گو نیز اضطراب دارد. برای حل این مشکل موارد زیر پیشنهاد می گردد:
الف. مطالعه و پرسش از خود
ب. تصور سخنرانی خود برای دیگران
ج. نوشیدن آب قبل از سخنرانی و حتی امتحان جهت کاهش تنش
1-2. اعتماد به نفس، ارزش و اعتباری درونی است که یک فرد در زمینه های مختلف زندگی، تحصیلی، اجتماعی، جسمانی و هوش برای خود قائل است. افراد دارای اعتماد به نفس بالا برای برخورد شایسته با امتحان و مشکلات توانایی زیادی دارند.
1-3. هوش و توانایی ذهنی و شناختی در رفتارها، فعالیت ها و اندیشه ها و عواطف تأثیر بسیار دارد.
ساراسون و همکارانش نشان داده اند که بین هوش و اضطراب امتحان رابطه مستقیم وجود دارد. براین اساس، افراد با سطوح هوشی مختلف از نظر تجربه اضطراب امتحان متفاوتند؛ یعنی افراد دارای بهره هوشی متوسط، در مقایسه با افراد دارای بهره هوشی بالا و پایین، از اضطراب ناتوان کننده ای رنج می برند. البته این مسأله با مشاوره قابل تعدیل است.
1-4. گاهی افرادی که از اضطراب امتحان رنج می برند، افکاری منفی و اغلب غیرواقعی از خود دارند؛ خود را فردی شایسته نمی دانند و به شدت از شکست می ترسند. این افراد باید نقاط مثبت خویش را فهرست کنند و نقاط قوت خویش را پیش رو بگذارند تا بدانند خداوند هیچ موجود بی استعدادی نیافریده است.

چه کسانی موفق ترند؟

به نظر می رسد افراد نسبتا خوشبین -نه خوش خیال- در زندگی و تحصیلات خود موفقیت بیش تر کسب می کنند. هنگامی که شخص امتحان می دهد، داشتن احساس و تفکر مثبت و خوش بینانه می تواند موجب کامیابی او شود. در واقع این اضطراب نیست که به طور مستقیم به ضعف عملکرد و نمره پایین فرد در آزمون می انجامد، بلکه سبب اصلی شکست، افکار نامربوطی است که اضطراب به آن را ارمغان می آورد.
1-5. هر آزمونی آمادگی ویژه می طلبد. آمادگی برای بعضی از آزمون ها به ساعت و برای بعضی به روز است. گاه اضطراب امتحان در عدم توازن زمان تخصیصی ما و زمان لازم برای کسب آمادگی ریشه دارد. هر اندازه میزان آمادگی پایین باشد، اضطراب شدیدتر خواهد بود.
بسیاری از افراد هنگام امتحان و درزمانی که باید سراغ کتاب بروند، از آن می گریزند؛ چون اصولا انسان از قید و بند گریزان است. اینان باید توجه داشته باشند مطالعه درسی قید و بند نیست، پلکان صعود به بلندی ها و رشد است. آدمی معمولا با وعده گذاری درونی و موکول کردن مطالعه به یک ساعت یا چند ساعت بعد و تردید در شروع، زمان ها را از دست می دهد و دچار اضطراب و فقر زمان می شود.
1-6. برخی از صاحب نظران معتقدند بازدهی و عملکرد ضعیف افراد دارای اضطراب بالا به میزان زیادی به کیفیت توجه و تمرکز آنان در خلال امتحان بستگی دارد. فرد مضطرب، به علت توجه به تشویش و نگرانی خود درهنگام امتحان، به محتوای اصلی امتحان کم تر توجه می کند و این مسأله به عملکرد پایین وی می انجامد.

2. عوامل اجتماعی

انتظارات و توقعات، چشم و هم چشمی ها و تشدید آن توسط مراکز آموزشی و جامعه و خانواده در این بخش می گنجد؛ برای نمونه به ذکر چند مورد بسنده می شود:
1-2. رقابت: مقصود رقابت های ناسالم و بیماری بیست گرایی است که از جهت روانی پیامدهایی زیان بار دارد.
2-2. انتظار تحمیلی: عمدتا افراد حاشیه ای برای فرد دام گستر می شوند و آثار و تبعات روانی به بار می آورند. انتظارهای تحمیلی، دانش آموز و دانشجو را در جلسه امتحان به مرحله قبض روح می رساند.
3. عوامل آموزشی
میزان شیوع اضطراب امتحان در مقطع ابتدایی کم تر از راهنمایی و در راهنمایی عموما کم تر از دبیرستان است؛ ولی در کنکور به اوج می رسد؛ البته این اضطراب گاه در دانشگاه نیز اوج می گیرد؛ ولی شایع نیست و در سیستم آموزشی و تفاوت های تدریس و آزمون ریشه دارد.

واژه شناسی

امتحان به معنای «آزمودن، آزمون، آزمایش، آزمایش کردن، تجربه، تفحص، تفتیش، جست وجو، نگریستن، تأمل کردن و اندیشیدن پایان کار و...»است1. امروزه یکی از انگیزه های مهم مطالعه امتحان است؛ متأسفانه سهم ساعتی ما از مطالعه برای هر ایرانی دو دقیقه است.
در بعضی از ملل جهان «ساعت» ملاک مطالعه است؛ برای مثال ژاپنی ها با داشتن رونامه ها و مجلات در تیراژ میلیونی و سطح مناسب چاپ، نشر، عرضه و فروش کتاب در صدر جدول ساعات مطالعه قرار دارند و مطالعه را در معنای صحیح آن «یعنی به وقت نگریستن در هر چیز برای واقف شدن به آن» به کار می برند.(2)
یعنی صاحب نظران معتقدند: مطالعه یعنی خواندن و باز خواندن یک قطعه، یادداشت برداشتن و مطالب را بررسی کردن و در اهمیت لازم قرار دادن.(3)
گروهی دیگر می گویند: مطالعه و خواندن کتاب یا نوشته، کاری پویا و فعال است و منتج به یادگیری، یاد سپاری و انتقال مجدد آموخته ها می شود.(4)
البته با فرض هر تعریفی، روش مطالعه متفاوت خواهد بود. مطالعه برای امتحان با همه انواع مطالعات تفاوت دارد و با تعریف آخر متناسب تر می نماید.

اصول مطالعه و یادگیری

عمدتا در زمان امتحان، برای بهبود و افزایش یادگیری، باید اصول زیر را رعایت گردد:
1. اصول پیش از شروع مطالعه:
1-1. تعیین هدف و انگیزه
2-1. تعیین مدت لازم
3-1. تعیین مقدار مطالعه
4-1. انتخاب محیط مناسب
5-1. اجتناب از اموری مانند پربودن معده، اضطراب های نا به جا و تخیلات
2. اصول هنگام مطالعه:
1-2. مطالعه فعال و جدی
2-2. حفظ آرامش
3-2. دوری از عوامل اخلالگر مانند جلسات خانوادگی، صدای تلویزیون و رادیو و محیط پرسروصدا و..
4-2. در صورت امکان، یادداشت برداری نکات مهم
5-2. برخورد سؤالی با مطالب آموختنی
6-2. ترک افکار منفی
7-2. تمرکز حواس
8-2. استراحت کردن هنگام مطالعه
نکته: هر 45 دقیقه تا یک ساعت، استراحت پنج دقیقه ای لازم است.
9-2. علامت گذاری نکات مهم
3. اصول بعد از پایان مطالعه:
1-3. تکرار آموخته ها و مرور آن ها
2-3. تأکید بیش تر بر نکات علامت گذاری شده
3-3. در صورت امکان، مباحثه

1. تعیین هدف و انگیزه

داشتن هدف و انگیزه از عوامل مهم روند یادگیری است. وقتی با مطالب درسی هدفمند برخورد می کنیم، به آرامش روانی و مرزهای قدرت یادگیری می رسیم. داشتن هدف، ترسیدن از کمبودها را کاهش می دهد؛ زیرا ترسیدن از کمبودها موجب می شود نتوانیم به این موضوع پی ببریم که هم اکنون به اندازه کافی ارزشمندیم و توانایی فوق العاده داریم.

2. تعیین مدت زمان مطالعه

معمولا 24 ساعت شبانه روز را به سه قسمت صبح تا ظهر، ظهر تا شب و شب تا صبح تقسیم بندی می کنند. اگر در شبانه روز 8 ساعت را برای مطالعه در نظر بگیریم- یعنی یک سوم زمان را لحاظ کنیم(16 ساعت)به استراحت و کارهای جنبی و تغذیه اختصاص می یابد. چنانچه 8 ساعت احیا شده را در طول روز به تناسب کار و مشغله تقسیم کنیم، در طول هفته شاهد 56 ساعت وقت مفید با رعایت روزانه 16 ساعت وقت آزاد خواهیم بود که جمعا در طول هفته 112 ساعت وقت آزاد می شود.
از زاویه دیگر که بنگریم، به زعم اغلب صاحب نظران فنون یادگیری، آدمی باید مهارت یادگیری خود را به صورت منفصل تقسیم کند؛ یعنی اگر قرار است سه ساعت به طور مستمر مطالعه کند، حتما بین هر دو ساعت مطالعه استراحت کوتاه داشته باشد تا دچار تراکم مطالب و «فلات یادگیری» نشود.
در مسأله ارتباط زمان و مباحث مورد مطالعه، نکته حائز اهمیت این است که انسان، مطالب عمیق و استدلالی، مانند ریاضی و آمار را در اوایل روز بهتر یاد می گیرد؛ مطالب نظری، مانند فلسفه و زیست شناسی و منطق را بعد از ظهر بهتر می آموزد؛ مطالب ذوقی، زبان، قواعد دستوری و نظری صرف، مانند ادبیات فارسی، زبان انگلیسی و تاریخ را شب بهتر یاد می گیرد.

3.محیط مناسب

رعایت عوامل محیطی زیر برای مطالعه قابل عنایت است:
1-3. پربودن معده میزان یادگیری و انگیزه مطالعه را کاهش می دهد.
2-3. در اثر مطالعه، قند خون کاهش می یابد. بدین سبب، اصطلاحا گفته می شود افراد شیرینی خور می شوند. بهتر است از تنقلات طبیعی، از جمله کشمش که اثری عجیب بر حافظه دارد، استفاده شود.
3-3. تا حد ممکن مواد نشاسته ای مصرف نشود.
4-3. مصرف لبنیات خصوصا ماست و دوغ موجب خواب آلودگی می گردد و لازم است میزان مصرفشان کاهش یابد.
5-3. گرسنگی زیاد نیز یادگیری را مختل می کند.
4. مطالعه فعال وجدی
در مطالعه فعال، آدمی آماده پذیرش الفبای یادگیری واصول و قواعد علمی است.(5)
لوازم این نوع مطالعه عبارت است از:
1-4. آغاز مطالعه با دقت و اصطلاحا آرام و بدون شتاب
2-4. در صورت امکان صفحات نخست دوبار خوانده شوند تا ذهن آمادگی لازم را پیدا کند. ( اصطلاحا نرمش ذهنی)
3-4. دوری از تعارفات و جدیت درباره زمان تخصیص یافته به مطالعه.
تاحد امکان باید در حفظ آرامش کوشید.(6) انسان، زمان مطالعه یا تمرکز، حساس تر می شود و زود رنجی به سراغش می آید. بهتر است خود را برای این شرایط آماده سازد و در ضمن از عوامل اخلالگر محیطی بپرهیزد؛ خصوصا برنامه های پایان ناپذیر بزرگ ترین قاتل زمان یعنی تلویزیون که امروزه از صحنه های خشن آکنده است. تحقیقات اخیر نشان می دهد هر تصویر تلویزیون برابر 1000 کلمه بر روان آدمی تاثیر می گذارد و اشتغال ذهنی می آورد.
جالب است بدانید که مراد از تصویر در این جا فریم است -در هر ثانیه 16 تا 24 فریم از برابر دیدگان ما می گذرد؛ یعنی با احتساب 24 فریم مسلسل، ما در هر ثانیه تحت تأثیر 24000 کلمه القایی قرار می گیریم، امروزه متأسفانه اغراض و اهداف خاصی نیز در عقبه خاکریز سریال ها و فیلم ها وجود دارد. یک شرکت آمریکایی به سازندگان سریال های تلویزیونی و فیلم های سینمایی مبلغ بسیار کلانی پرداخت تا وسط تصاویر، در کل، یک ثانیه از فیلم- در لحظات مختلف فیلم، فریم های پانزدهم و شانزدهم ثانیه های مختلف- را به تبلیغ مشروبات و لوازم خانگی اش اختصاص دهند.
صاحب استودیوی سازنده فیلم در اعتراض به ناکار آمد بودن این روش به صاحب کارخانه می نویسد: «2فریم از 24 فریم یک ثانیه هنگام تماشای فیلم و سریال دیده نمی شود.» صاحب کارخانه اعلام می دارد:«ما نمی خواهیم دیده شوند؛ بلکه می خواهیم در ضمیر ناخود آگاه افراد حک شود و افراد ناخود آگاه به سمت آن محصول کشیده شوند.» در شوروی نیز پیش از فروپاشی، وسط ثانیه های فیلم های سینمایی و سریال ها فریم هایی از عکس و شعارهای حکومتی قرار می دادند.
سینما روندگان وقتی فیلم سینمایی را مشاهده می کردند، بعد از خروج از سینما، متعجبانه از یکدیگر می پرسیدند: نمی دانیم چرا تصاویر فلان سیاستمدار یا فلان محصول یا فلان شعار به ذهن ما متبادر می شود؟ 3 این مثال ها نمونه پنهان تأثیرهای رسانه های تصویری است. البته تأثیرات مستقیم و القائات تصویری آشکار رسانه ها به توضیح نیاز ندارند و رهاورد آن- همان طور که قبلا اشاره گردید- صرع تصویری است.

نکات کاربردی برای امتحان

به کار بستن نکات زیر در بهینه سازی آزمون های درسی و دانشگاهی و آزمون های ورودی مفید می نماید:
1. مطالعه درطول ترم یا فصل تحصیلی (نه به قصد امتحان)
زیرا مرور مستمر مطالب، حافظه را برای پذیرش مطالعات بعدی و عمیق تر آماده می سازد.
2. چنانچه فراگیر، هر روز بعد از پایان درس و مراجعه به منزل یا خوابگاه در حد نیم ساعت یا بیش تر، درس ارائه شده را مرور کند، پایداری مطالب از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت و میان مدت خواهد چرخید.
3. بهترین راه آماده سازی در شب قبل از امتحان، مرور و تکرار الگوهای سازماندهی شده است.
4. در طول مطالعه، حافظه تصویری (چشمی)را فعال کنید. کدگذاری، رمزگذاری، علامت گذاری و واژه سازی از روش های خوب به شمار می آیند؛ برای مثال برای یادگیری دوره های پادشاهی قبل از اسلام در ایران کلمه «مهسا»با تکرار دو حرف آخر (مهساسا) یعنی مادها، هخامنشینان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و اسلام، مناسب است.
5. فراموش نکنید معمولا 24 ساعت مانده به موعد امتحان، بیشترین یادگیری ها صورت می گیرد. بنابراین، از دغدغه ها، اضطراب ها، کارهای غیرلازم، دخالت ها، مشغولیات کاذب، رسانه ها، مجلات و ..دوری کنید.
6. در بعضی از دروس، حریف تمرینی (هماورد علمی)بسیار مناسب است؛ یعنی با یک همکلاسی که از لحاظ روحی و درسی به هم نزدیک هستید، مطالعه را به صورت مباحثه داشته باشید.
7. نیم ساعت قبل از برگزاری امتحان از بحث و مطالعه بپرهیزید. جای خلوتی بیابید و تأمل کنید.
8. حتما از تجارب بعضی از دوستانتان در مطالعه استفاده کنید.
9. حتی الامکان جلسه امتحان را با یک ذکر آرام بخش شروع کنید. دعا آرامش است و کلا یاد خدا آرامش بخش دل ها است؛ الا بذکر الله تطمئن القلوب.

عادات پاسخ به امتحان

گروهی عادت دارند وقتی برگه امتحان را به دست می گیرند، نوشتن پاسخ را آغاز می کنند. گروهی نیز اول محتاطانه به پرسش ها می نگرند وبعد جواب می دهند. در این زمینه به نکات زیر توجه فرمایید:
الف. ثابت شده است اگر تمام پرسش ها را با تأمل و در آغاز بخوانید بهتر است. چون حافظه جست وجوگر و کاشف(Discover Memory)به کار می افتد و کم کم جواب ها را می چیند.
ب. سعی کنید اول به سؤال های ساده و آسان یا پرسش هایی که برآن ها تسلط دارید، جواب دهید؛ زیرا هم انگیزه شما را برای پاسخ به دیگر سؤال ها بالا می برد و هم فرصتی به حافظه می دهد تا پاسخ پرسش های دیگر را جست وجو کند. سپس سؤالات متوسط را جواب دهید و در نهایت به پرسش های مشکل و پیچیده روی آورید.
ج. حتی الامکان از ترک سریع جلسه امتحان خودداری کنید. توجه داشته باشید که زمان تعیین شده جهت پاسخ به سؤالات، حساب شده است. حتی اگر سرعت پاسخ دهی شما بالا است و فرصت امتحان از مدت زمان لازم برای شما بیش تر است، سعی کنید سؤالات و جواب های خود را دوره کنید تا به این نکته شگفت انگیز برسید که «بسیاری از جواب ها به اصلاح و تکمیل و تغییر نیاز دارند.»
د. بکوشید در جلسه امتحان، با ورقه و حافظه خود و دستی که به قلم تکیه زده و صفحه را در می نوردد، ارتباط مثلثی برقرار سازید و از پراکندگی حواس و مشغولیت ذهن و گرداندن چشم به اطراف خودداری کنید؛ تا اضطراب شما کاهش یابد.
ه. بازنگری پاسخ ها بعد از پایان پاسخگویی بسیار مهم است؛ زیرا گاه پیش آمده است که افراد حتی پاسخ یک سؤال را ننوشته اند یا به دستور العمل برگه ها توجه نکرده و با پاسخ به پرسش های اختیاری، نمره منفی گرفته اند.
و. گاه مطالب را خوب مطالعه کرده ایم؛ اما متن سؤال کمی مبهم است. سعی کنید سؤال را بفهمید و دچار قضاوت زود هنگام نشوید. زیرا «فهم پرسش، نصف جواب است.»
ز. تنظیم وقت در جلسه امتحان بسیار مهم است. با حفظ آرامش، زمان بالای ورقه را با تعداد و محتوای سؤالات تطبیق و تنظیم کنید. این کار در پرسش های تستی از سؤال های با پاسخ تشریحی راحت تر می نماید.
ح. تمرکز و خوش خطی یکی از عوامل کاهنده اضطراب و ایجاد کننده آرامش است.

نکته طلایی

نباید فراموش کنیم که اندکی اضطراب برای زندگی ضرورت دارد.(7) اضطراب درجه ای از رنج است و ما باید شاهد رنج باشیم نه مالک آن. گاه اضطراب در جلسه امتحان حالتی به همراه می آورد که بسیار مهم است؛ یعنی مطالعه درس، خوب انجام گرفته و اضطراب شدید نیست؛ اما به محض مواجهه با برگه امتحان احساس می کنیم 70 درصد جواب ها به خاطرمان نمی آید؛ این حالت موقتی است. بارها شده است که جواب پرسش های اول و دوم به خاطرمان نمی آید؛ ولی وقتی به سؤال سوم می پردازیم، متوجه می شویم پاسخ سؤال های پیشین را به خاطر آورده ایم. متأسفانه بعضی افراد به بُعد جست وجوگری حافظه اشراف ندارند؛ سریع از جلسه امتحان خارج می شوند و بعد از دقایقی تأسف می خورند.

پی نوشت ها :

1. دهخدا، علی اکبر(1355)لغت نامه دهخدا، تهران: بنیاد دانشنامه دهخدا.
2. همان، ذیل واژه مطالعه.
3. زمانی، معصومه(1380)هفت رمز موفقیت، تهران: مؤسسه همشهری.
4. دورتی، ریچ(1382)مهارت های اساسی زندگی، ترجمه اکرم قیطاسی، تهران: صابرین.
5. صافی، قاسم(1380)مقدمات و روش های مطالعه و پژوهش، تهران:ویرایش.
6.Graw,D & Philip. c.(2007) Life Strategies Doing, New york, Kiplinge.
7. Ellis, A(2002) Memory & Study.

منبع: حسین، خنیفر، (1348)، جوان در آینه جهان( مهارت های مدیریت بر خویشتن در عصر تغییر)،‌ تهران: موسسه نشر شهر، چاپ اول 1389. 

  • رصد
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی

 

 سؤالاتی پیرامون اندیشه و باورهای اعتقادی

 

*دین را تعریف کنید؟

دین در لغت به معنی فرمان ، خضوع،پیروی ، اطاعت ، ستم و جزا می باشد. در اصطلاح مجموعه عقاید و قوانین و مقررات عملی و اخلاقی است که خداوند از طریق پیامبران برای هدایت و سعادت انسانها نازل فرموده که عمل به آن موجب سعادت دنیا و آخرت انسان میگردد.  

  1. *تعریف دین از دیدگاه قران را بیان کنید؟.

دین از دیدگاه قران در نزد خدا اسلام است یعنی تسلیم در برابر خدا بودن

  1. دین از چه زمانی بوجود آمد؟

پیدایش دین اسلام هم زمان با پیدایش انسان بوده و از زمان حضرت آدم که پیامبر الهی بوده و پیامهای الهی بر وی نازل می شد ه دین وجود داشته است

  1. *اولین شریعت توسط چه کسی ارائه شد و آخرین شریعت کدام می باشد؟

خداوند به وسیله حضرت نوح(ع)اولین شریعت را برای هدایت انسانها نازل فرمود .آخرین و کامل ترین شریعت نیز شریعت پیامبر گرامی اسلام (ص) است.

  1. دو مورد از معجزات حضرت موسی چه بود ؟

عصا و ید و بیضا 

زنده کردن مردگان

  1. حضرت موسی از خداوندخواست ، چه کسی را همراه برگزیند؟

از خداوند خواست تا برادرش هارون را همراه او کند . خداوند نیز درخواست حضرت موسی را پذیرفت و هر دو را به پیامبری برگزید

  1. حضرت موسی و برادرش هارون برای اثبات صحت ادعای خود به چه چیز متوسل شدند؟

سحر وجادو... معجزه آوردن ...شاهد.... ید بیضا

  1. ساحران در مقابل معجزه حضرت موسی (ع) چه کردند؟

ساحران جمع شدند تا معجزه حضرت موسی)ع( را خنثی کنند اماموفق نشدند و چون ضعف خود را در برابر معجزات او دریافتند به سجده افتادند و گفتند ما به پروردگار هارون و موسی(ع) ایمان آوردیم

 

  1. وقتی سپاه فرعون به بنی اسرائیل نزدیک شد خداوند به حضرت موسی(ع) چه دستوری داد؟

خداوند متعال وحی نمود عصای خود را به دریا زند . حضرت موسی(ع) نیز چنین کرد و دریا شکافته شد و خشک گردید و بنی اسرائیل به آسانی از آن عبور کردند.

  1. وقتی غیبت حضرت موسی(ع) به اذن پروردگار طولانی شد چه اتفاقی برای مردم افتاد؟

فردی بنام سامری با سو استفاده از جهالت و پیشینه بت پرستی از زر و زیور آنان گوساله ای زرین ساخت که صدایی نیز از آن خارج می شد و بدین ترتیب مردم را به پرستش و عبادت آن دعوت کرد.

  1. *آیا قوم بنی اسرائیل به دستور حضرت موسی(ع) به سرزمین فلسطین رفتند؟چرا؟

خیر زیرا بنی اسرائیل سالها به زندگی ذلت بار خو کرده بودند و ورود به آن سرزمین نیز با مشقت هایی همراه بود . به موسی گفتند که در آن سرزمین قومی ظالم زندگی می کنند و ما هرگز به آن شهر نمی رویم مگر آنکه آنها این شهر را ترک گویند.

  1. *حضرت موسی (ع) در چه سنی و در کجا درگذشت؟

درسن 121 سالگی و درمکانی بنام موآب در حوالی دریای میت رحلت نمودند.

  1. چه کسی بیت المقدس را فتح کرد؟ یوشع بن نون
  1. صهیون درکجا واقع شده و در چه عصری بود؟

صهیون نام تپه ای در اورشلیم که در زمان شکوفایی دولت بنی اسرائیل در عصر حضرت داود و حضرت سلیمان ، مرکز نظامی بوده است.

  1. *چگونگی پیدایش صهیونیسم را شرح دهید؟

صهیونیسم عنوان بخشی است که طرفدار بازگشت یهودیان به فلسطین و ایجاد کشوری ویژه بنی اسرائیل در این سرزمین است.

  1. بنیانگذار صهیونیسم چه کسی بود؟

تئودورهرتزل

  1. *اعلامیه بالفور درچه خصوصی بود؟

اواخر قرن 19 یهودیان از روسیه اخراج شدند. گروهی در غرب ساکن شدند و عده ای نیز فلسطین رفتند . با ایجاد نهضت صهیونیسم و تشویق یهودیان برای بازگشت به فلسطین دولت انگلستان در سال 1917 در اعلامیه ای معروف به بالفور موافقت خود را مبنی بر تاسیس حکومت مستقل یهودی در منطقه فلسطین اعلام کرد . در سال1947 بخاطر فشار نازی های آلمانی بر یهودیان، تقسیم سرزمین سازمان ملل متحد رای به فلسطین و ایجاد کشوری یهودی نشین داد

 

  1. دلیل اینکه خداوند می خواست پسری به حضرت مریم عطا نماید چه بود؟

خداوند می خواست این حادثه آیت و رحمتی باشد از جانب او برای مردم . تولد این فرزند مورد مشیت و قضای حتمی الهی است

  1. حضرت مریم در مقابل اعتراضات مردم نسبت به فرزندش چه کرد؟

سکوت پیشه کرد و به آنها فهماند که اگر طالب حقیقت هستند با نوزادش سخن بگویند

  1. *وقتی کودک حضرت مریم به سخن درآمد چه گفت؟

قال انی عبدالله آتاتی الکتاب و جعلنی نبیا وجعلنی مبارکا این ما کنت و اوصافی بالصلاه و الزکاه ما دمت تیا وبرا بواددتی ولم یجعلنی جبارا" شقیا"والسلام علی یوم وددت و یوم اموت و یوم ابعث تیا " . کودک گفت منم بنده خدا، به من کتاب داده ومرا پیامبر قرارداده است و هرجا که باشم مرا با برکت ساتته و تازنده ام به نمازو زکات سفارش کرده است . و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو ونافرمامم نگردانیده است و درود برمن ، روزی که زاده شدم وروزی که می میرم و روزی که زنده برانگیخته می شوم

  1. پس از اینکه عیسی مسیح در زمانی که نوزاد بود لب به سخن گشود مردم چه کردند؟

پس از سخنان کودک مردم دریافتند که این کودک با خواست خدا خلق شده و نسبت به دیگران امتیازات والایی دارد و از این رو باید از ملامت و سرزنش مریم دست بشویند

  1. *در مورد کتاب مقدس توضیح دهید

مجموعه ای از نوشته های کوچک و بزرگ است که مسیحیان همه ، و یهودیان بخشی از آن کتاب را کتاب آسمانی خود می دانند

  1. *در زبان فارسی و عربی کتاب مقدس را به چه عنوانی می خوانند؟

به اعتقاد مسیحیان به دو عهد و پیمانی که خدا با انسان بسته اشاره دارد.( عهدین ) در زبان فارسی و عربی عنوان الف) عهد قدیم         ب )عهد جدید

  1. *تعریف عهدقدیم 

در عهد قدیم که در آن خدا از انسان پیمان گرفته که بر شریعت الهی گردن نهد و آن را انجام دهد

  1. *عهد قدیم با چه کسی بسته شده و درچه زمان تجدید شد و چه زمانی پایان پذیرفت ؟

عهد قدیم ابتدا با حضرت ابراهیم بسته شد و در زمان حضرت موسی تجدید گردید. با ظهور حضرت عیسی پایان پذیرفت .

 

  1. *تعریف عهد جدید

بعد از عهد قدیم خداوند عهدی دگر با انسان بست به‌نام عهد جدید که این عهد جدید پیمان بر سر محبت خدا و عیسی مسیح (ع)است.

  1. *واژه عهد قدیم توسط چه کسی نامگذاری شد ؟

الف)ترتولیان                     ×××ب )میلتوس، اسقف ساردس                 ج)مرقس                       د)پطرس

  1. *واژه عهد جدید توسط چه کسی نامگذاری شد ؟

الف ) متی          ب )لوقا       ج)پولس    ×××د)ترتولیان

  1. یهودیان معتقدند خدا تنها کدام پیمان را با انسان بسته است ؟

پیمان عهدین  ....                    عهد جدید .....                        ×××عهد قدیم.شریعت.

  1. *کتاب عهد قدیم شامل چه مطالبی می باشد؟

مطالبی ازقبیل تاریخ ، شریعت ، حکمت ، مناجات ، شعرو پیشگویی

  1. کتاب عهد قدیم در چه قرنی ترجمه گردیدو به چه زبانی نگارش و ترجمه گردید؟

در قرن سوم پیش از میلاد صورت گرفته( 300 سال قبل از عیسی مسیح (ع)) این مجموعه اول به زبان عبری نگاشته شده و بعد به زبان یونانی ترجمه شد

  1. *چرا کتاب قدیم معروف به هفتادین می باشد؟

زیرا مترجمان آن 70 نفر از عالمان یهود بوده اند معروف به سبعینه یا هفتادین شد

  1. نسخه جدید ونسخه قدیم چیست؟

نسخه جدید سبعینه نام دارد و نسخه قدیم عبری است .

  1. تفاوت سبعینه با عبری در چیست؟

الف )نسخه سبعینه نسبت به نسخه عبری اضافاتی دارد .

 ب) این اضافات بصورت کتابهای مستقلی است که در نسخه عبری وجود ندارد .

ج)در ترتیب کتابها و تقسیم بندی آن یهودیان نسخه عبری را و اضافات نسخه سبعینه را جزء کتاب مقدس نمی دانند . ولی مسیحیان نسخه یونانی را بخشی از کتاب مقدس خود می دانند

  1. یهودیان کدام نسخه را جزء کتاب مقدس می دانند ؟

یونانی......... عبری........ عبری و یونانی.......... عربی

 

  1. *در مورد کتاب شریعت توضیح دهید؟ 

کتاب شریعت یا تورات که شامل بر پنج دفتر اول کتاب مقدس بود و معروف به اسفار خمسه است یهودیان این کتاب را منسوب به حضرت موسی می دانند زیرا در پایان کتاب وفات حضرت موسی و عزاداری بنی اسرائیل آمده است.

  1. یهودیان کدام کتاب را منسوب به حضرت موسی می دانند؟

کتاب مکتوبات.....                      کتاب انبیا......          ××کتاب شریعت یا تورات..........                 کتاب نامه‌ها......

کتاب انجیل

  1. *کتاب اسفار خمسه شامل چه کتابهایی می باشد؟

سفر پیدایش ، سفر لاویان ،سفر خروج ، سفر اعداد ، سفر تثنیه

  1. در مورد کتاب انبیاء توضیح دهید.

کتاب انبیاء شامل کتابهای یوشع، داوران ، سموئیل ، پادشاهان ، اشعیا، ارمیا ، خرقیال و ده نبی کوچک تر است و اعتقاددارند که این کتابها را انبیاء و شخصیت های دیگر آورده و عزرا و کاتبان پس از اسارت بابلی تنها آنها را جمع آوری و حفظ کرده اند

  1. در مورد کتاب مکتوبات توضیح دهید 

شامل مزامیر، ایوب ، غزل غزلها ، سلیمان ، روت ، مراثی ،جامعه سلیمان ، استر ، دانیال ، عزرا، نحمیا و تواریخ ایام است .

  1. قرآن در خصوص عدالت معنوی و مادی چه میفرماید؟

و اتبع فیما آتاک الله الدار الاخره و لا تنس نصیبتک من الدنیا؛ و باآنچه خدایت عطا نموده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن.

فصل دوم ..

  1. نبوت بر چه باوری استوار است؟

نبوت باور به این حقیقت است که خداوند حکیم انسانهای والا و شایسته ای را برای هدایت و سعادت انسانها برانگیخته است تا برنامه های حیات بخش و دستورهای سعادت آفرین او را که از طریق وحی الهی دریافت کرده اند به آدمیان ابلاغ نمایند این برنامه ها و دستورها دین نامیده می شود و حاملان آن نیز پیامبران الهی هستند

 

  1. *آیا با وجود قوه عقل و حس و علوم بشری، به پیامبران الهی نیازی هست؟

الف- آفریدگار همه هستی حکیم است و حکیم کار لغو و بیهوده لنجام نمی دهد

ب- هدف از آفرینش هر موجودی آن است که به کمال مطلوب خود برسد از این رو حکمت خداوند اقتضا می کند که زمینه نیل به کمال را نیز فراهم نماید

ج- زندگی انسان محدود به زندگی دنیای نیست بلکه آدمیان پس از زندگی دنیوی وارد زندگی دیگری می شوند که جاودانه است و نوع زندگی در آنجا نتیجه و بازتاب زندگی در این جهان می باشد بنابراین از آنجا که هر عمل و تفکر انسانی در زندگی جاودانی اثرگذار است باید در مورد آنها و تاثیرشان شناخت کافی یافت که از مهم ترین آنها شناخت در مورد خدا و زندگی اخروی است

د- این آگاهی شایسته ، از عهده منابع شناخت در آدمی ، یعنی عقل و حس و علوم بشری بر نمی آید، بنابراین این مهم بر عهدة پیامبران است

  1. در حوزه ی خداشناسی با اینکه اعتقاد به خدا امری نظری است در مورد مصداق آن اختلافاتی وجود دارد چند مورد از این اختلافات را نام ببرید؟

برخی مانند کمونیست ها ماده را به جای آفریدگار حکیم و علیم جهان دانسته اند و پاره ای دیگر به جای پرستش خدا ، بت می پرستند و از این سو دیگرانی چون مسیحیان به تثلیث اعتقاد دارند در حوزه اخلاق نیز برخی از عالمان اخلاق ملاک خوبی را لذت ، پاره ای دیگر سودمندی مادی ، برخی دیگر قدرت و گروهی هم عرف جامعه می دانند و معتقدان به خدا ، اوامر خدا و عقل را ملاک خوبی بر می شمارند

  1. آیه ی شریفه ی( کان الناس امة واحدة فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه ) را ترجمه کنید؟(برای مطالعه)

مردم امتی یگانه بودند پس خداوند پیامبران را نوید آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان کتاب خود را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داوری کند

  1. *فلسفه بعثت پیامبران  از دیدگاه امام رضا را نام ببرید ؟

از آنجا که قوای فکری بشر قادر به درک سود و زیان نیست و خداوند نیز برتر از آن است که خود بر انسان تجلی نماید و با آنان سخن بگوید ناگزیر رسول خدا بین او مردم واسطه می شود تا امر و نهی و آداب او را به آنان انتقال دهد و آنان را به سود و زیان خود آگاه سازد زیرا در خلقت آنان چیزی وجود نداشت تا بوسیله آن بتوانند نیازهای خود را بشناسند

 

 

  1. *اهداف بعثت پیامبران را بر شمرید؟

الف-یادآوری فطریات

ب-آزاد کردن انسان از قید و بندهای نادرست

ج-دعوت به توحید

د-برپایی قسط و عدالت در جامعه بشری

ه-آشنا کردن مردم با حکمت تعالیم الهی و تزکیه و تطهیر آنان

و-بشارت و انذار

ز-علاج امراض روحی

م-به کمال رساندن فضایل اخلاقی

  1. مهمترین هدف انبیای الهی چه بود؟(برای مطالعه)

دعوت انسان به توحید و پرهیز از شرک

  1. *امیر مومنان علی (ع) درباره مداوا کردن امراض روحی توسط پیامبر چه فرمودند؟

پیامبر طبیبی است روحانی که به وسیله طب و معالجه خویش برای بهبود مردم همواره گردش می کند و مرهم های شفا بخش علوم و معارفش را آماده کرده و ازارها را سرخ کرده و تافته است هر جا که لازم باشد مرهم ها و ابزارهای داغ کرده را بر روی آن می نهد

  1. *برخی از دستورهای اخلاقی پیامبر را نام ببرید؟

احسان به پدر و مادر، نکشتن بی گناهان، نکشتن فرزندان به دلیل بیم از تنگدستی ، دوری جستن از کارهای زشت ، حفظ اموال یتیم ، پرهیز از کم کاری و کم فروشی ، برپایی حق ، عدالت و تقوی و پاکی ، پرهیز از ظلم ، وفای به عهد ، شرک نورزیدن به خدا ، راستگویی ، پرهیز از تهمت

  1. *وحی در لغت را بنویسید  و نیز وحی در اصطلاح را شرح دهید؟ در لغت هر نوع ادراک و تفهیم سری را وحی گویند.

وحی در اصطلاح آگاهی ویژه ای است که خداوند آن را در اختیار پیامبران نهاده تا از آن طریق پیام ها و تعالیم خود را به انسان برساند ماهیت و حقیقت این نوع وحی بر ما مجهول و یکی از مصادیق عالم غیب است که باید بدان ایمان آورد

 

 

  1. *انواع وحی را شرح دهید؟

الف-گاه روح قوی پیامبر که مرد توجه خداوند نیز می باشد حقایق را در عالم رؤیا بسان فجر صادق می بیند و دستورهای الهی از این راه به او می رسد

ب-گاهی دستورهای الهی به روح و قلب پیامبران الهی القا می گردد و روح والای آنان مرکز نزول وحی آسمانی می شود

ج-زمانی ممکن است خدا که در حجاب غیبت است از طریق ایجاد صوت با پیامبر خود سخن بگوید

  1. *برخی افراد وحی انبیا را از سنخ تجربه های عرفانی عارفان می دانند به چه علت این دیدگاه صحیح نیست؟

چرا که وحی انبیای الهی کاملا با تجربه عرفانی عرفا تفاوت دارد در سیر و سلوک عرفانی ممکن است حقایقی برای عارف کشف شود چه بسا عارف دیگری همان حقایق را به گونه ای دیگر و حتی مخالف با یافته های عارف اول کشف شود

  1. *معنای لغوی و اصطلاحی معجزه را شرح دهید؟

واژه معجزه برگرفته از واژه عجز به معنای ضعف و ناتوانی است و به معنای ناتوان کننده و به عجز در آورنده است

اما در اصطلاح به عمل خارق العاده ای معجزه می گویند که پیامبران الهی برای اثبات ادعای نبوت خویش انجام می دهند به گونه ای که مردم را به آوردن مثل یا مقابله با آن دعوت می کنند و از این سو مردم از انجام آن عاجز و ناتوانند.

  1. *معجزه باید دارای چه شرایطی باشد؟

الف- اموری خارقالعاده است که مطابق قوانین عادی و جاری طبیعت نیست

ب-عملی معجزه است که همراه نبوت و همچنین مطابق خواسته او باشد

ج-معجزه باید همراه با دعوت به مقابله یا تحدی باشد

  1. معنای عصمت در لغت و اصطلاح را شرح دهید؟(برای مطالعه)

عصمت در لغت به معنای منع کردن و بازداشتن و نگهداری و مصونیت است و در اصطلاح مصونیتی خاص یا ملکه ای نفسانی است که پیامبران را از ارتکاب گناه و خطا و اشتباه باز می دارد و یکس از شرایط نبوت است

  1. اقسام عصمت را نام ببرید؟(برای مطالعه)

عصمت انبیا در سه قلمرو قابل بحث است

الف-عصمت در مقام دریافت،حفظ و ابلاغ وحی

ب-عصمت از معصیت و گناه

ج-عصمت از خطا و اشتباه در امور فردی و اجتماعی

 

 

  1. *عامل و منشا عصمت را بیان نمایید؟

1.پیامبران و اولیای خاص الهی از نظر آگاهی و شناخت خداوند در مرتبه بسیار رفیع قرار دارند و هیچ چیز را بر رضا و خشنودی خداوند و عشق به او ترجیح نمی دهند.به تعبیر دیگر شناخت آنان ز عظمت و جلال خداوند مانع از آن می شود که به غیرخدا توجه کنند و یا عشق بورزند و اندیشه ای جز خدا را در سر بپرورانند.

2.پیامبران و اولیای خاص الهی از نتایج نیکوی اطاعت خدا و پیامدهای ناگوار معصیت و گناه آگاهی کامل دارند.بی گمان انسان عاقل اگر از نتایج ناگوار عمل خود آگاهی یابد طبعا از آن عمل روی می گرداند.

  1. *اسباب عصمت پیامبران چیست؟

عصمت پیامبران الهی به سبب شایستگی ذاتی،مجاهدت های فردی و اجتماعی آنها، واز سویی عنایات و توجهات خداوند است.

  1. آیه ی شریفه یا ایها الرسول ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته دلالت به چه امری دارد؟

این آیه آشکارا بر توانایی پیامبر برای عصیان و نافرمانی خدا دلالت می کند.اگر فرد معصوم برانجام گناه قدرت نداشت خداوند نمی فرمود که ای پیامبر اگر چنین کاری را انجام ندهی رسالت خدا را ابلاغ نکرده ای.

  1. *آیا دین تنها بر جنبه ی فردی انسان ها تاکید دارد یا اینکه بر جنبه های اجتماعی آدمیان نیز انگشت می نهد؟

در پاسخ به این پرسش یک دیدگاه برآن است که دین جنبه فردی دارد و ناظر به سعادت اخروی انسان هاست.اما دیدگاه دیگر می گوید خداوند دین را برای سعادت دنیا و آخرت انسان ها نازل فرموده و سعادت اخروی انسان تابع  و بازتاب زندگی سعادتمندانه انسان در دنیاست که تنها از طریق عمل به تعالیم دین میسر است.اهداف پیامبران الهی بیانگر آن ایت که دین در تمامی ارکان زندگی انسان نقش بسزایی دارد.

  1. جامعیت دین به چه معناست؟

جامعیت دین بدین معناست که دین اسلام به همه ی این ابعاد(فردی واجتماعی ، جسمی و روحانی ،دنیوی و اخروی....) نظر دارد و برای تمامی آنها متناسب با نیازهای انسان قوانین عام و خاص وضع نموده است..

  1. *فرموده ی امام علی(ع) را درباره ی دین بیان فرمایید

پس قرآن فرماندهی است و بازدارنده.....{خدا}دین خود را به وسیله آن به کمال رساند و جان پیامبر خویش را هنگامی ستاند که از رساندن احکامی که موجب رستگاری آفریدگان است فارغ ماند.

 

 

  1. *سکولاریسم را تعریف کنید

سکولاریسم در اصل مفهمومی غربی است که توصیف گر نوعی تفکر خاص در باب جهان و انسان و تدبیر جامعه است که در شرایط خاص جامعه غربی رخ نموده است.این وازه در زبان فارسی به معنای دنیا مداری و دنیا محوری و دین گریزی و دین جدایی است.

  1. تعریف بریان ویلسون در خصوص سکولاریسم را بیان فرمایید(برای مطالعه)

سکولاریسم یک ایدئولوژی است که مدافعان آن آگاهانه همه امور و مفاهیم ماورای طبیعی و وسایط و کارکردهای مربوط به آن نفی می نماید و از اصول غیردینی یا ضد دینی به عنوان مبنای اخلاق شخصی و سازمان اجتماعی دفاع می کنند.

  1. عناصر محوری نبوت شامل چه مواردی می شود؟(برای مطالعه)

الف:وحی الهی           ب:پیام آوران وحی الهی          ج:معجزه          د: نبوت

  1. کدام مورد از موارد ضرورت نبوت صحیح میباشد؟

ü      الف:هدف از آفرینش هر موجودی رسیدن به کمال مطلوب خود است.

ب:عدالت خدا باعث رسیدن انسان به کمال مطلوب انسانی می شود.

ج:شناخت این جهان و رسیدن به راه سعادت مختص شناخت عقل و حس و علوم بشری است.

د:هر سه مورد

  1. چرا خداوند پیامبران را برانگیخت تا تعالیم مورد نیاز برای سعادت و کمال آدمی را از طریق آنان ابلاغ کند

الف:فکر و اندیشه بشری قدرت تشخیص سود و زیان آدمی را نداشت.

ب:هر فردی شایستگی دریافت وحی را ندارد.

ج:هدف از ارسال رسولان آموزش تعالیم خداوندی است.

ü      د:گزینه الف و ب

  1. اهداف مهم فردی و اجتماعی در مورد انبیاء الهی را نام ببرید؟(برای مطالعه)

الف:یادآوری آخرت                                                   ب:دعوت به نبوت

ج:به کمال رساندن فضایل اخلاقی                        د:دعوت به راستگویی

  1. *معجزه به چه معناست؟

ü      الف: از واژه ی عجز به معنای ضعف و ناتوانی است

ب: امر خارق العاده ای که همراه با دعوت نبوت و تحدی نباشد.

ج: حقیقتی اشکار و حضوری است.

د: ارتباط پیامبر با خداست

  1. *امور خارق العاده ای که همراه با دعوی نبوت و تحدی نباشد چه نامیده می شود؟

         الف: معجزه                     ج: امامت

ü      ب: کرامت                  د: وحی

  1. عصمت در لغت به چه معناست؟

به معنای منع کردن  نگهداری و مصونیت

بازداشتن                                              

  1. *علم گرایی را تعریف کنید؟

به معنای اعتقاد به لزوم محوریت علوم تجربی و روش تجربی در همه شئون زندگی. سکولارها معتقدند که براساس علم تجربی می‌توان به تدبیر جامعه پرداخت.

  1. *عقل گرایی را تعریف کنید؟

به این معنا که همه رفتارها و عقاید باید مبتنی بر عقل باشد، نه احساسات یا عقاید دینی. به نظر سکولاریسم عقل آن عقلی است که از مبانی دینی بهره نمی‌گیرد.

  1. *علم گرایی را در چند سطر نقد نمائید؟

1ـ هر چند اسلام برای علم ارزش بسیاری قائل است اما حوزه فعالیت علوم تجربی محدود به عالم مادی و آزمایش و تجربه است و در بیرون این حوزه نمی‌توان اظهارنظر نمود. ابزار علم تجربی مشاهده و آزمایش است و چنین ابزاری در سکولاریسم کارایی ندارد.

2ـ یافته‌ها و نتایج علمی قطعیت ندارد پس نمی‌توان زندگی انسان را به عالم مادی محدود کرد.

3ـ اعتقاد به خدا و عالم آخرت موجب ساماندهی زندگی انسان است ولی لازمه علم گرایی نادیده گرفتن این اعتقادات است.

  1. * دیدگاه اسلام در خصوص سکولاریسم را بیان کنید؟

از دید اسلام پیامبران الهی برای این مبعوث شدند که انسان را از ظلمت برهانند و عدالت را برپا دارند و لازمه اجرای این هدف سرپرستی جامعه توسط پیامبران است.

اما سکولاریسم دین را تنها در عرصه مسائل فردی خلاصه کرده و عنوان کرده دخالت دین در سیاست سبب کم شدن قداست آن می‌شود.

  1. *معنای لغوی و اصطلاحی لیبرالیسم را بیان کنید؟

به معنای آزادی خواه و آزادمنشی است.

لیبرال فردی است که به آزادی و اختیار و قدرت انتخاب انسان‌ها اعتقاد دارد.

  1. *مبانی و ارزش‌های لیبرالیسم را بیان کنید؟

ـ فرد گرایی                     ـ آزادی               ـ عقل گرایی                     ـ تساهل

ـ عدالت و برابری حقوق انسان ها

  1. علت تعدد شرایع را بیان کنید؟

شرایط زندگی انسانها در طول تاریخ اقتضاء دارد که برخی احکام جزئی و فرعی با هم متفاوت باشند از آنجا که چنین شرایطی متغیر است تبعاً احکام متناسب با آنها نیز متغیر است پس شرایع متعدد می‌شوند

  1. عکس ا لعمل فرعون در برابر معجزه حضرت موسی (ع) چه بود؟(برای مطالعه)

حضرت موسی (ع) برای او معجزه خودر ا ن شان داد ولی فرعون سخن آنان را نپذیرفت و مدعی شد که این سحری آش کاراست

  1. چرا لقب ملعون به صهیونیست داده شد؟

زیرا صهیونیست بدون توجه به مهمان نوازی مسلمانان فلسطین که آنها را باگرمی پذیرفته بودند با قساوت آمیز ترین شیوه ،آن سرزمین را اشغال کردند و پس از چندی بخشی از کشورهای همسایه را غصب نمودند و این در حالی بود که تورات ، یهودیان را از طمع ورزیدن به اموال و املاک همسایه بر حذر داشته و کسی که حد همسایه خود را تغییر دهد معلون دانسته است.

  1. نام پدر و مادر حضرت مریم چیست؟

پدرش عمران و مادرش حنّة نام دارد

  1. پس از مرگ عمران چه کسی اداره حرم را بدست گرفت ؟

ü      ذکریا....... یحیی......... حضرت مریم ع...... عمران.

  1. چه کسی سرپرستی حضرت مریم ع را برعهده گرفت؟

حنه.....    ×× ذکریا.....    یحیی .....      عمران

  1. حضرت عیسی در چه سنی به رسالت رسید؟

از بدو تولد.......÷÷÷ سی سالگی....... بیست وهشت سالگی....... 121 سالگی

  1. حضرت عیسی پس از رسالت از خداوند چه چیزی دریافت نمود؟(برای مطالعه)

تورات........ انجیل.......یوحنا...... قرآن.

  1. حضرت عیسی پس از خود چه کسی را به مردم بشارت داد؟

پیامبر گرامی اسلام (ص) (برای مطالعه)

  1. پس از اینکه مردم برای تائید ادعای نبوت حضرت عیسی از او معجزه خواستند حضرت عیسی چه اقدامی انجام داد؟ (برای مطالعه)

الف)او پرندگانی از گل ساخت و در آن می دمید و بلافاصله پرنده به اذن خدا جان می گرفت

ب) وی کور مادر زاد و مبتلایان به برص را شفا می داد

ج)مردگان را به اذن پروردگار زنده می کرد

د)اگر کسی در خانه ای چیزی ذخیره می کرد او گزارش می داد

  1. چرا یهودیان نسبت به حضرت عیسی خشمگین شدند؟

زیرا حضرت عیسی برای تبلیغ آیین خود به نقاط مختلف سفر می کرد و مردم را به آیین خود می خواند و شفای مرضی و احیای اموات می‌کرد و در نتیجه هر روز تعداد پیروان اوزیاد تر می شد از این رو خشم یهودیان را برانگیخت ، طوری که تصمیم گرفتند او را به قتل برسانند.

  1. حضرت عیسی چگونه کشته شد ؟

یهودیان تصمیم گرفتند حضرت عیسی را به دار آویزان کنند مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی به صلیب کشیده شد ، ولی خداوند در قرآن می فرماید: در حالی که تصور می کردند حضرت عیسی را کشته اند اما او را نکشتند و به دارش نیاویختند و به عوض فردی شبیه او را دار زدند و گمان کردند که عیسی است وخداوند حضرت عیسی را به سوی خود برد و خداوند مقتدر و کارش همه از روی حکمت است

 

 

  1. کتاب حضرت موسی چه نام دارد؟

انجیل

تورات

انجیل و تورات

بیبلیا

  1. تقسیمات عهد قدیم یا کتاب مقدس یهود، به سه بخش تقسیم میشود نام ببرید؟

الف) شریعت ، ب) انبیاء ، ج)مکتوبات

  1. چه قومی عهد جدید را قبول دارند؟

یهودیان..........×××. مسیحیان.......... یونانیان.......... اعراب.

  1. عهد جدید به چه زبانی نگارش شده است ؟ (برای مطالعه)

یونانی......... آرامی..... عبری.......... عبری و آرامی..

  1. عهد جدید به چندبخش تقسیم می شود نام ببرید

چهاربخش:

الف ) زندگینامه و سخنان حضرت عیسی

 ب) تبلیغات و مسافرت های تبلیغی مبلغان مسیحی

ج)نامه ها....

د) رویاو مکاشفه ها

  1. در مورد زندگینامه و سخنان حضرت عیسی توضیح دهید

شامل چهار کتاب به نامهای متّی ، مَرقُس، لوقا، یُوحنا می باشد که در مورد سیره عملی و گفتاری حضرت عیسی می باشد .

  1.  در کدام کتابها از اولوهیت حضرت عیسی  سخنی نیست ؟ و به چه نامی نامیده شدند؟

متی ،مَرقُس ،لُوقا می باشد که هم نوا یا هم‌دید نامیده شدند و یهودیان این سه کتاب را قبول دارند

  1. یهودیان کدام انجیل را نپذیرفته اند؟ و بیشتر در چه زمینه ای می باشد؟

انجیل چهارم بنام یوحنا که درباره اولوهیت حضرت عیسی سخن گفته و دربارة موت و حیات حضرت عیسی سخن گفته است

کتاب تبلیغات و مسافرت های تبلیغی مبلغان مسیحی راتوضیح دهید.

تنهایک کتاب بنام اعمال رسولان وجود دارد که اقدامات حواریون و دیگر مسیحیان به خصوص پولس را بیان می دارد

  1. کتاب نامه ها را توضیح دهید

شامل نامه هایی می باشد که رسولان و مبلغان حضرت عیسی به شهرها وافراد گوناگون می‌نوشتند

  1. در مورد رویا و مکاشفه توضیح دهید(برای مطالعه)

در این مورد تنها یک کتاب بنام یوحنا وجود دارد.

  1. *اسفار پنج گانه تورات را چه کسی نقدکرده است و به چه مواردی اشاره شده است

شخصی از عالمان یهودی به‌نام ابراهیم بن عزرا در قرن یازدهم میلادی وی اشاره به این دارد که نویسنده واقعی اسفار پنج گانه حضرت موسی نیست

  1. *دیدگاه قرآن در باب کتاب مقدس چه می باشد؟

از دیدگاه قران تورات و انجیل دو کتاب اسمانی بوده اند که خداوند برای هدایت قوم بنی اسرائیل و دیگران فرو فرستاده است .

  1. دیدگاه قران درباره کتاب تورات وانجیل چه می باشد

الف )تورات و ا نجیل را پیش از آن برای رهنمود مردم فرو فرستا دیم . ب) ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود نازل کردیم. ج ) و به او ا نجیل را عطا کردیم که درآن هدایت و نوری است.

  1. از دیدگاه قرآن ظهور دین اسلام و نام مبارک حضرت محمد ص در کدام کتاب بشارت داده شده است ؟ (برای مطالعه)

تورات..... تورات وانجیل....انجیل.....یوتنا

  1. *چه عواملی باعث شد که مسیحیان از دین رویگردان شوند (تاثیر حاکمیت مسیحیت بر جامعه غرب )؟

عواملی مثل آموزه های غیر عقلانی مسیحیت و ناسازگار نشان دادن آنها با دستاوردهای دانش تجربی و خشونت و تفتیش عقاید و نیز فساد مالی و اخلاقی حاکمان کلیسا از جمله عوامل زمینه ساز رویگردانی از دین مسیحیت بود.

  1. تاس گسکوین در خصوص آثار فروش آمرزش نامه ها چه می گویند؟

امروزه گناه کاران می گویند: من پروایی ندارم که در برابر خداوند چقدر گناه و یا کار زشت می کنم زیرا با اعتراف و طلب آمرزش نزد کشیش و خرید آمرزش نامه پاپ کلا" از تمامی معاصی و کفاره ها برائت حاصل می کنم .

  1. تاثیر اسلام درپیشرفت تمدن اسلام را بیان نمایید(برای مطالعه)

الف) تاثیر اسلام به فراگیری علم. ب) بسط عدالت .ج)مدارا و همزیستی مسالمت آمیز

  1. کتاب تاریخ تمدن بنام چه کسی می باشد؟(برای مطالعه)

ویل دورانت

  1. پدر علم شیمی چه کسی است ؟

جابر بن حیان

  1. یکی از معروفترین ریاضی دانان را نام برده و دوکتاب وی را نام ببرید(برای مطالعه)

خوارزمی کتاب الجبر و المقابله

  1. دو شخصیت پزشکی را نام برده وتشخیص هر کدام درچه زمینه ای بوده است ؟

الف ) محمد رازی ، در باب تشخیص آبله و سرخک و از کتابهای معروف وی الحاوی می باشد. ب) ابن سینا در باب وظایف اعضا بهداشت و درمان ، دارو شناسی وکتاب وی بنام قانون میباشد

  1. قرآن در خصوص عدالت معنوی و مادی چه میفرماید؟(برای مطالعه)

و اتبع فیما آتاک الله اددار الاخره و لا تنس نصیبتک من الدنیا

و باآنچه خدایت عطا نموده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن

  1. معجزه ی پیامبر اکرم (ص) را بنویسید؟(برای مطالعه)

 قرآن

  1. عناصر محوری نبوت از چند چیز تشکیل شده نام ببرید؟

یکی وحی الهی و دیگری پیام آور این وحی الهی که پیامبران هستند

  1. مباحث نبوت در چند قالب مطرح می شود؟توضیح دهید

مباحث نبوت در قالب دو بخش نبوت عامه و خاصه مطرح می شود

بدین بیان که اگر این مباحث به طور کلی باشد، نبوت عامه و اگر مربوط به پیامبری خاص مانند پیامبر اسلام باشد، نبوت خاصه می گویند

  1. آیه ی شریفه(فذکر انما انت مذکر) را ترجمه کنید؟(برای مطالعه)

پس تذکر ده که تو تنها تذکر دهنده ای

  1. آیه ی شریفه(و انه لتذکرة للمتقین) را ترجمه کنید؟(برای مطالعه)

در حقیقت قرآن تذکاری برای پرهیزکاران است

 

 

  1. امام علی در مورد یادآوری فطریات چه چیزی بیان فرمودند؟(برای مطالعه)

امام علی (ع) در این باره می فرمایند:

پس خداوند رسولانش را در میان آنان برانگیخت و پیامبرانش را پی در پی به سوی آنان روانه ساخت تا وفای به پیمان فطرت را از آنان بخواهند و نعمت های فراموش شده او را یادآور شوند و با ابلاغ  وحی الهی حجت را بر آنان تمام کنند و گنجینه های عقول را بر ایشان آشکار سازند

  1. آیه ی شریفه(و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت)را ترجمه کنید؟(برای مطالعه)

و در حقیقت در میان هر امتی فرستاده ای برانگیختیم تا بگوید خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید

  1. آیه شریفه(لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط ) را ترجمه کنید؟(برای مطالعه)

به راستی ما پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند

  1. آیه شریفه( رسلا مبشرین و منذرین لئلا یکون للناس علی الله حجة بعد الرسل و کان الله عزیزا حکیما)را ترجمه کنید؟(برای مطالعه)

پیامبرانی که بشارت گر و هشدار دهنده بودند تا برای مردم پس از فرستادن پیامبران در مقابل خدا بهانه و حجتی نباشد و خدا توانا و حکیم است

  1. آیه ی شریفه ذیل را ترجمه کنید؟(برای مطالعه)

ما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولا فیوحی باذنه ما یشاء انه علی حکیم

و هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید چز از راه وحی یا از  فراسوی حجابسیا فرستاده ای بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحی نماید آری اوست بلند مرتبه سنجیده کار

2.پیامبران و اولیای خاص الهی از نتایج نیکوی اطاعت خدا و پیامدهای ناگوار معصیت و گناه آگاهی کامل دارند.بی گمان انسان عاقل اگر از نتایج ناگوار عمل خود آگاهی یابد طبعا از آن عمل روی می گرداند.

  1. آیه ی شریفه ی زیر را ترجمه کنید(برای مطالعه)

یا ایها الرسول بلغ ما اُنزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته

ای پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنی پیامش را نرسانده ای.

 

 

  1. آیه های شریفه زیر را ترجمه کنید(برای مطالعه)

الیوم اکملت لکم دینکم

امروز دین شما را برایتان کامل گردانیدم.

ونزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی ء و هدی و رحمه و بشری للمسلمین

و ما این کتاب را برتو نازل کردیم که بیانگر همه چیز و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است.

  1. *عصمت انبیا در چند قلمرو قابل بررسی است؟

ü      الف: عصمت در مقام دریافت وحفظ و ابلاغ وحی و عصمت از معصیت و گناه  و نیز عصمت از خطا و اشتباه از امور فردی و اجتماعی

ب: عصمت از عیب جسمانی

ج:عصمت از عیوب روحانی تنها

د: مورد ب و ج درست است

  1. *بدون وجود کدام عصمت هدف نبوت تحقق نمی یابد و ارسال رسولان عبث خواهد بود؟

ü      الف: عصمت در مقام دریافت وحفظ و ابلاغ وحی

ب: عصمت از معصیت

ج: عصمت از خطا و اشتباه از امور فردی و اجتماعی

د: عصمت از گناه

  1. عصمت پیامبران الهی به سبب چیست؟

الف: شایستگی ذاتی

ب: مجاهدت های فردی و اجتماعی آنها

ج: عنایات و توجهات خداوند

ü      د: هر سه مورد

  1. *خداوند دین را برای چه نازل کرده است؟

ü      الف:برای سعادت دنیا و آخرت انسانها

ب:برای دوری از هر گناه و معصیتی

ج:آزاد کردن ا نسان از قیدوبند های نادرست

د: گزینه ب و ج

  1. چه چیزی می تواند سعادت انسان را در دنیا وآخرت تامین نماید؟(برای مطالعه)

الف: عقل                                        ج: گزینه الف و ب

ب: وحی                                          د: اعمال صالح

  1. مبانی سکولاریستم را فقط نام ببرید؟

علم گرایی                       عقل گرایی

  1. علت جاودانگی شریعت اسلام در چیست؟

قوانین اسلام براساس ساختار وجودی و فطرت انسان وضع شده و چون این گوهر وجودی در طول اعصار و قرون ثابت است قوانین اسلام نیز ثابت است و پا بر جای.

  1. ابزارهای عالمان اسلام برای یافتن حکم مسائل را نام ببرید و یکی را به اختصار توضیح دهید؟(برای مطالعه)

ـ گشوده بودن باب اجتهاد... ـ قاعده اهم و مهم..

ـ حجیت حکم عقل                        پیروی از قواعد حاکمه فقهی

گشوده بودن باب اجتهاد = عالمان دین با استفاده از قرآن، روایات، اجماع و عقل، در پرتو اجتهاد زنده و مستمر حکم مسائل و حوادث جدید را استنباط می‌کنند.

  1. *ویژگی‌های علوم تجربی را بیان کنید؟

1ـ علومی است که از طریق روش تجربی یعنی مشاهده و آزمایش به دست می‌آید و قلمرو آن امور مالی است و شامل امور ماورای طبیعی نمی‌شود.

2ـ مفاهیم و قوانین علمی نمایان کننده جهان عینی است یعنی دانشمندان در کار علمی خود معتقد به واقع گرایی هستند.

3ـ در علوم تجربی صحت هیچ نظریه را نمی‌توان اثبات کرد و فقط می‌توان گفت با وضعیت موجود سازگار است.

  1. *انواع دیدگاه‌ها درباره علم و دین بیان کنید؟

ـ دیدگاه علم و دین در شیوه بیان یک واقعیت ]علم و دین حقایق مشترکی درباره جهان دارند اما شیوه و بیان مختلف دارند

ـ دیدگاه علم تأیید کننده دین ]نظریات علمی پشتیبان آموزه‌های دینی هستند

ـ دیدگاه علم و دین مکمل یکدیگرند ]علم و دین مکمل هم هستند یعنی هر کدام جنبه خاصی را بررسی می‌کند[

ـ دیدگاه ناسازگاری علم و دین ]گاهی علم و دین مخالف یکدیگرند مانند نظریه زمین مرکزی و سکون آن (دینی) و خورشید مرکزی و حرکت زمین (علمی)[ ـ دیدگاه جدایی کامل حوزه علم از دین ]از هم جدا افتاده‌اند و تعارضی با هم ندارند[

ـ دیدگاه علم دینی

  1. *وظیفه علوم تجربی را مختصراً بیان کنید؟

وظیفه آن است که از طریق مشاهده و آزمایش به کشف روابط پدیده ها بپردازد که گاهی به واقع دسترسی پیدا می کند ورابطه واقعی راکشف می کند و گاهی دانشمندان در این باره تلاش خود را به کار می برند اما به حقیقت نمی رسند و نظریه را با میزانی از احتمال بیان می کنند.ویژگی نظریات تجربی همواره در معرض تجدیدنظربودن آن است

  1. *چهار اصل از اصول ده گانه تحقق علم دینی را بیان کنید؟

ـ علم، تعلیم الهی است که خداوند به بندگان خود افاضه می فرماید.

ـ آموزه ها و اعتقادات دینی می توانند ما را در کشف و ارائه بهتر نظریات علمی یاری دهند.

ـ عقل یکی از حوزه های فعالیت آن، علوم تجربی و انسانی است، با دین ناسازگار نیست؛ بلکه مورد توجه و اهتمام دین اسلام و از منابع آن است.

ـ تعیین هدف و سمت و سوی علم باید به دست صالحان و متدینان صورت گیرد.

  1. معنای لغوی و اصطلاحی اسلام را توضیح دهید(برای مطالعه)

واژه اسلام در لغت به معنای تسلیم شدن و گردن نهادن است و معنای اصطلاحی آن در اصطلاح اسلام آخرین و کامل ترین شریعتی است که خداوند برای هدایت همه انسان ها تا به ابد نازل فرموده است.

  1. *از دیدگاه امام حسین و امام صادق (ع) خداوند معارف خود را در قرآن کریم به چند گونه بیان کرده است.

به 4 گونه بیان فرموده اند: به صورت 1. عبارت لفظ صریح 2. اشاره 3. لطایف و 4. حقایق. عبارات برای توده مردم است.اشاراتش را برای خواص، لطایف آن برای اولیاء، حقایق آن برای انبیاء الهی است.

  1. ابعاد اعجاز قرآن را نام برده و یک مورد را توضیح دهید

1- فصاحت و بلاغت 2- اعجاز قرآن از نظر معارف الهی 3- اعجاز قرآن از نظر هماهنگی و عدم اختلاف در سبک و محتوا 4- اعجاز قرآن از نظر اسرار آفرینش 5- اعجاز قرآن از نظر خبرهای غیبی. توضیح مورد پنج: قرآن در آیاتی از حوادث مهمی که جملگی مربوط به آینده بوده خبر داده که بعدها به همان سان به وقوع پیوسته است این خبرهای غیبی به همراه دعوی نبوت دلالت بر آن دارد که از جهان وحی گرفته شده اند برخی از این خبرها مانند ناتوانی انسان از معارضه با قرآن پیروزی رومیان پس از مدتی کوتاه، پیروزی پیامبر و مشرکان و...

 

 

  1. *دلایل تحریف ناپذیری قرآن را بیان کنید

1- اهتمام مسلمانان صدر اسلام به آموزش و حفظ و کتابت قرآن 2- آیات خود قرآن از جمله آیه آخر سوره حجر، خداوند خود در آیه حفظ و صیانت قرآن را برعهده گرفته است 3- اشاره به این موضوع توسط حضرت علی و سایر امامان و دعوت شدن اهل بیت و دعوت آنها به خواندن و حفظ قرآن و معنی آن.

  1. *معنای لغوی و اصطلاحی سنت را بیان کنید

سنت در لغت به معنای روش و طریقه است. سنت در اصطلاح، تمام گفتارها و کردارها و تقریرهای معصومان سنت نامیده می شود. در روایتی از پیامبر آمده، نکاح و ازدواج سنت من است هرکس از سنت من روی برگرداند از من نیست.

  1. *معنای لغوی و اصطلاحی عقل را بیان کنید

عقل در لغت به معنای منع و بازداشتن است و گاه به وسایلی که به نوعی بازدارندگی دارد عقل اطلاق می گردد. عقل در اصطلاح: قوه ای است در انسان که او را از سایر حیوانات متمایز می سازد و انسان به واسطه آن به تفکر و استدلال می پردازد و امور خوب وبد را از یکدیگر باز می شناسد.

  1. *معنای خاتمیت را بیان کنید

یکی از ضروریات دین اسلام مسئله خاتمیت است. خاتمیت بدین معناست که سلسله پیامبران الهی با پیامبر اسلام ختم می شود. و پس از او هیچ پیامبری نیامده و نخواهد آمد. قرآن و روایات متواتر آشکارا بر این مسئله تأکید دارند.

  1. *امام کاظم (ع)  چه چیز را حجت درونی و باطنی می خوانند

الف- دین                        ب- برهان                       *ج- عقل                                    د- عقل و دین

  1. *اقسام عقل کدام است.

الف- عقل عملی و عقل دینی                         ب- عقل دینی و عقل نظری

ü      ج- عقل عملی و عقل نظری*                                    د- هیچکدام

  1. *فرق واژه نبی و واژه رسول را بیان کنید

نبی به کسی گفته می شود که از طرف خدا به او وحی شود و از جهان غیب خبر دهد و رسول فقط به آن دسته از انبیاء گفته می شود که افزون بر اخذ وحی و خبر داشتن از جهان غیب مأمور است که آنچه به او وحی شده به مردم تبلیغ کند. دارای شریعت جداگانه ای باشد و دارای کتاب آسمانی باشد.

  1. *کدام یک از عبارات زیر صحیح است

ü      الف- نبی عام تر از رسول است                     ب- رسول عام تر از نبی است

ج- نبی و رسول هر دو عام اند                      د- نبی خاص و رسول عام است

  1. آیا خاتمیت پایان حاکمیت دوره غرایز است

زندگی انسان در گذشته بر اساس غریزه اداره می شد که وحی مربوط به دوران غریزه است ولی با پیشرفت انسان تعقل و تفکر جای غریزه را گرفته است خاتمیت یعنی پایان دوران غریزه یا هدایت بر اساس وحی و ظهور دوره هدایت عقل.

  1. روش های صحیح برای تفسیر قرآن را بیان کنید(برای مطالعه)

1- آگاهی از قواعد زبان عربی 2- آگاهی از معانی الفاظ قرآن 3- تفسیر قرآن به قرآن.

  1. امام صادق چه چیزی را راهنمای مومن قرار داده است

الف- توحید                     ب- شریعت                     *ج- عقل                        د- دین

  1. حدیث ثقلین را از زبان پیامبر بیان کنید

من دو چیز گرانبها را در میان شما می گذارم یکی کتاب خدا و دیگر اهل بیت و عترتم را. مادامی که به آن چنگ می زنید هیچ گاه گمراه نخواهید شد

  1. کدامیک از فرقه های زیر بعد از پیامبر ص به وجود آمد؟(برای مطالعه)

الف) معتزله ،خوارج       ب) خوارج ، مرجئه    ج) معتزله ، خوارج ، مرجبئه   د) هیچ کدام

  1. پیامبر اکرم ص به مدت چند سال از دعوت عمومی پرهیز نمود؟

 الف) به مدت 5 سال       ب) به مدت 10 سال        ج) به مدت 6 سال   × د) به مدت 3 سال

  1. حضرت مهدی عج در چه سالی دیده به جهان گشود؟

الف) در سال 256 هجری     ب) در سال 265 هجری       ج) در سال 625 هجری    ×× د) در سال 255 هجری

  1. سیمای جامعه انسانی در عصر ظهور کدام است؟

الف) امضای عقلانیت        ب) بسط و کمال علم و معرفت و حکمت         ج) تحقق وحدت و صمیمیت        د) گرینه ب و ج درست می باشد

  1. امام باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟

ü      الف) از جانب خدا باشد و دارای مقام عصمت و علم لدنی باشد     ب) دارای مقام و عصمت و آراستگی ظاهری باشد

ج) بایستی قدرتمند باشد            د) دارای آراستگی ظاهری باشد

  1. *مرحوم علامه امینی در کدام کتاب و به چه تعداد از جاعلان حدیث اشاره می کند؟

الف) تفسیر المیزان علامه تعداد 400 نفر            ب)کتاب الغدیر تعداد 700 نفر

ج) کتاب الغدیر تعداد 100 نفر                 د) سفینه البحار تعداد 200 نفر

  1. امامت به چه معناست و ویژگی های آن را بنویسید(برای مطالعه)

امام به معنای رهبر و پیشوا می باشد و در اصطلاح شیعه کسی که در مقام جانشینی رسول خدا نسبت به همه امور دینی و دنیوی جامعه اسلامی ریاست عام و فراگیر دارد و دارای 3 ویژگی  الف- از جانب خدا باشد   ب- دارای عصمت یعنی پاکی از هر گناه و خطا باشد   ج- نسبت به همه امور دینی علم لدنی و وسیع و گسترده داشته باشد

  1. نظر عالمان اهل سنت در باب امامت و دیدگاه شیعه در خصوص آن را بیان کنید

عالمان اهل سنت معتقدند اختلاف در باب امامت و جانشینی پیامبر مسئله ای تاریخی و دوران آن سپری شده و از لحاظ علمی بحث درباره آن سودی ندارد ولی از باور شیعه این دیدگاه صحیح نمی باشد زیرا امامت دارای ابعاد مختلف تاریخی و علمی و اجتماعی و دینی است وتاریخی نیست که زمان آن سپری شده بلکه درباره شیوه حکومت اسلامی است که یکی از ضروری ترین مباحث روزگار ماست

  1. سه وظیفه که پیامبر ص عهده دار آن شده بود چیست؟

دریافت و ابلاغ وحی الهی -  تبیین وحی – زمامداری جامعه اسلامی

  1. *دلایل نصب امام بعد از پیامبر چیست؟

چون در طول 23 سال، پیامبر فرصت نیافت تا تمام تفاصیل و جزئیات احکام را بیان کند به علت اینکه بعضی از مسائل موضوعیت نیافت و جنگهایی پیش آمد و بنابراین جامعه اسلامی به شخص آگاهی که بری از خطا است نیاز داشت– پس از پیامبر فرقه های مختلفی نظیر معتزله ، خوارج ، مرجئه، اشاعره به وجود آمدند که هریک قرآن را به نفع خود تفسیر نمودند. از ایم رو باید کسانی باشند که تفسیر صحیح را از ناصحیح تشخیص دهند وتفسیر صحیح درمورد معارف واحکام اسلامی نظیر صفات خدا، لوح و قلم، عرش کرسی، قضا و قدر، جبر و اختیار ضروری است. – برای تشخیص حدیث حق را از باطل و سوزاندن افکار بی پایه و جامعه از چنگال دروغ پردازان نجات دهد

  1. *نصب و عصمت امامان از دلایل قرآنی و روایی را نام ببرید؟

آیه انذار ( که خویشان نزدیکت را هشدار ده و برای آن مومنانی که تو را پیروی کرده بال خود را فرو گستر و اگر تورا نافرمانی کردند بگو من از آنچه می کنید بیزارم)، همچنین آیه 55 سوره مائده که ولی شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند – آیه تبلیغ ( ای پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کنی و اگر نکنی پیامش را نرسانده ای و خدا تورا از گزند مردم نگاه می دارد - حدیث منزلت ( آیا راضی نمی شوی که نسبت به من بسان هارون نسبت به موسی باشی جز اینکه پس از من پیامبری نیست هرگز شایسته نیست که من بروم مگر اینکه تو نماینده و خلیفه من باشی. – حدیث سفینه ( آگاه باشید اهل بیت من در بین امتم مانند کشتی نوح است که هر کسی بر آن نشست یافت نجات یافت و هر کسی که به آن پناه نبرد غرق شد. – امامان دوازدهگانه همراه اسلام به دوازده خلیفه عزیز خواهد بود

  1. وحی الهی در مقابل کدام کوه بر قلب پیامبر نازل شد و به او چه لقبی دادند؟  (برای مطالعه)

در کوه حرا – و پیامبر به مقام نبوت و رسالت مفتخر گردید

  1. پیامبر اکرم ص در جمع بزرگان بنی هاشم آنان را به چه چیزی فراخواند؟

به راستی هیچ گاه راهنمای مردم دروغ نمی گوید  به خدای که جز او خدایی نیست . من فرستاده او به سوی شما و عموم جهانیان هستم آگاه باشید همان گونه که می خوابید، می میرید. و همچنان که بیدار می شوید زنده خواهید شد.نیکوکاران به پاداش اعمال و بدکاران به کیفر کردار خود می رسند و بهشت جاویدان برای نیکوکاران و دوزخ همیشگی برای بدکاران آماده است.هیچ کس از مردم برای کسان خود چیزی بهتر از آنچه من برای شما آورده ام نیاورده است.من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام.خدایم به من فرمان داده که شما را به توحید و یگانگی وی و رسالت خویش دعوت کنم. چه کسی از شما مرا در این راه کمک می کند تا برادر و وصی و جانشین من در میان شما باشد

  1. *جمله تاریخی پیامبر بعد از سخنرانی در میان بنی هاشم چه بود؟

هان ای خویشاوندان و بستگان من بدانید که علی برادر و وصی من در میان شماست

  1. مقصود از سزاوارتر بودن پیامبر که در قرآن به آن تصریح شده چیست؟

النبی اولی بالمومنین من انفسهم: پیامبر به مومنان از خودشان سزاورتر و نزدیکتر است.مقصود این است که به امر الهی  حق تصرف در نفوس و اموال مومنان را دارد یعنی اگر دستور به جهاد یا انفاق دهد بدون چون و چرا باید بپذیرند.لازمه چنین اطاعتی همان ولایت و سرپرستی جامعه اسلامی است.

  1. *تاریخ پیدایش اختلاف در مسئله امامت را بنویسید

هرچند بعد از رحلت پیامبر به اوج خود رسید و سپس میان عالمان و دانشمندان و مردم مورد توجه گسترده قرار گرفت ولی در زمان خود پیامبر نیز مطرح بود بنابراین نمی توان گفت آغاز مسئله حیاتی امامت پس از رحلت پیامبر بود بلکه در زمان حیات ایشان نیز بود که برابردلایل فعلی متفکران شیعه امامت وجانشینی امیرالمومنین علی ع در زمان خود پیامبر مطرح و بارها بر این مسئله تاکید نموده است

  1. *مقصود از مولی بودن علی ع و پیامبر ص چیست؟

مراد از این تعبیر زعامت و رهبری است که در ماجرای غدیر پیامبر سخنی مهم را باید مطرح کند. طرح ولایت حضرت علی همچون سفارش به نبوده و خبر از رحلت دادن نشان از نگران بودن است و در برابر جانشینی آیین خود در برابر طوفان حوادث آینده بیم نموده و فرمودند خدا مولای من است و من مولای مومنانم و مولی بودن علی ع بوده است

  1. *دلایل عصمت و اطاعت مطلق از امامان را بنویسید:

 

امامت یک منصب الهی است و خداوند اطاعت از مومنان را لازم شمرده و همگن با اطاعت از خود و پیامبر دانسته است و ضمانت عصمت است – آیه تطهیر که خداوند می فرماید: خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند که از این آیه به خوبی بر می آید که اراده تکوینی الهی به این تعلق گرفته که اهل بیت پیامبر را از هر نوع پلیدی بپیراید تحقق اراده خداوند حتمی و تخلف ناپذیر است. – بر اساس حدیث ثقلین اهل بیت و عترت پیامبر همگن با قرآن است.

  1. *مهدویت را از دیدگاه شیعه به طور مختصر توضیح دهید

از دیدگا ه شیعه امامان معصوص 12 نفر که اولین آنها علی ابن ابی طالب و آخرینش حضرت ولی عصر عج و بر اسا روایات اسلامی اعتقاد به ظهور تردید ناپذیر است که اگر از عمر جهان یک روز باقی بماند آنروز آنقدر طولانی می شود تا یکی از فرزندان من قیام و دنیا را پر از عدل قسط سازد و این باور تمامی مسلمین است و فقط در متولد شدن آن که شیعه معتقد است متولد شده در سال 255 هجری و در پس پرده غیبت است. گروهی از اهل سنت معتقدند که ایشان در آینده متولد خواهند شد

  1. از دیدگاه قرآن اولیای الهی بر چند دسته تقسیم می شوند. نام ببرید

به دو دسته.دسته اول ولی ظاهر که مردم او را می شناسند و ولی غایب که از نظر پنهان است و مردم وی را نمی شناسند.هر چند او در میان آنهاست واز حال ایشان باخبر است که در قرآن به‌ هردوه اشاره می کند.یکی حضرت موسی ودیگری حضرت خضرکه در سفر ها همراه وی بود و با اشاره خداوند حضرت موسی وی را شناخت

  1. آخرین حجت خداوند چه کسی است و برای چه چیزی در نظر گرفته است؟

خداوند امام زمان را آخرین  حجت معصوم برای تحقق آرمانی بزرگ یعنی عدل فراگیر و به اهتزاز در آوردن پرچم توحید در سراسر جهان در نظر گرفته است

  1. معنای انتظار چیست؟

در لغت به معنای چشم در به‌راه بودن است و در اصطلاح به معنای چشم به ظهور حضرت مهدی عج داشتن است. در انتظار نوعی عمل و کوششی وجود دارد که منتظر می کوشد تا زمینه و محیط را به گونه ای مناسب برای فرد مورد انتظار فراهم آورد.

  1. *سیمای جامعه انسانی در عصر ظهور چگونه است.چند نمونه از مصادق آن را نام ببرید

در عصر ظهور ظلم و ستم رخت بر می بندد و عدل و قسط جای آن را در همه ارکان و ابعاد جامعه می گیرد و برخی از مصادیق آن  1-تکامل و اعتدال عقلانیت 2- بسط و کمال علم و معرفت و حکمت 3- تحقق وحدت و صمیمیت 4- توسعه دیانت و معنویت 5- تکامل اخلاق 6- زوال تبعیض و گسترش رفاه عمومی 7- تحقق آزادی 8- گسترش صلح جهانی 9- تحقق عدالت فراگیر جهانی  10- گسترش امنیت 11- گسترش آبادانی

 

 

  1. استدلال طول عمر حضرت مهدی (عج) دیدگاه قرآن و علم را شرح دهید

با توجه به قدرت گسترده و نامنتهای خداوند امر پیچیده ای نیست.یعنی خدایی که وجود و بقای همه مخلوقات به اراده اوست می تواند عمر حجت خود را بسیار طولانی گرداند که در امت های پیشین نیز عمر برخی را طولانی نموده است. برای نمونه حضرت نوح نهصد و پنجاه سال و حضرت یونس بر اساس آیه 144 و 143 سوره صافات که اگر او از زمره تسبیح کنندگان نبود قطعا تا روزی که برانگیخته می شوند در شکم آن (ماهی) می ماند. دانشمندان معتقدند اگر سو تغذیه و اضطراب روحی و روانی از زندگی انسان حذف شود عمر آن بسیار طولانی تر از عمر کنونی خواهد شد.

  1. *معنای ولایت فقیه را توضیح دهید؟

 ولایت در باب ولایت فقیه به معنای سرپرستی و حاکمیت است. امام فقیه در لغت به معنای عالم و متخصص در فقه است و یا به تعبیر دیگر کسی که اگاه به احکام حلال و حرام دین اسلام است و عالمی است که میتواند احکام شرعیه را از منابع دینی بدست اورد و فقیه به معنای مجتهد جامع الشرایطی است که آگاه به قوانین اسلام ،عادل و با تقوا و کاردان ،مدیر و توانا در امر رهبری جامعه اسلامی است.پس ولایت فقیه به معنای حاکمیت و زمام داری مجتهد جامع الشرایطی است که  در زمان غیبت در عمل به قوانین اسلامی ادامه دهنده راه امامان معصوم باشد.

  1. اهداف ووظایف حکومت ولی فقیه در اسلام چیست؟

 در اسلام هدف حکومت عمل به دستورهای الهی است که برای سعادت مادی و معنوی انسانها وضع شده است .حاکمان اسلامی حکومت را نه برای برخورداری از مواهب مادی بلکه وسیله ای میدانند که برای احقاق حق و ابطال باطل محقق شود و حکومت فی نفسه نزد انان ارزشی ندارد

  1. 4مورد از اهداف حکومت ولی فقیه را بیان کنید؟

 - عمل به تعالیم اسلام و ساختن جامعه نمونه و فراهم کردن زمینه تشکیل حکومت جهانی امام عصر – عدالت را در تمام ارکان حکومت و جامعه بر پا سازد – ارتقای سطح زندگی مادی و عمران و ابادی جامعه اسلامی و رواج تعلیم و تربیت فرهنگ اسلامی در جامعه

  1. عوامل مهم اداره و تدبیر جوامع انسانی چیست؟

 - قوانین و مقررات – حکومت برای اجرای آنها

 

 

  1. *دلائل وجود حاکم در جامعه اسلامی از دیدگاه امام رضا ع را بیان بفرمائید؟

 حاکم ،مجری وعهده دار اجرای قوانین الهی است-تداوم زندگی اجتماعی نیازمند حاکم و مجری است –حیات و موجودیت ملت به حاکم و مجری بستگی دارد-اگر خداوند اولی الامر را در جامعه تعیین نکند دین از بین میرود و سنت ها و احکام الهی تغییر میکندو بدعت گذاران زیاد میشوند.

  1. ویژگی های ولی فقیه را نام ببرید؟

 اگاهی از قانون اسلام- ایمان به تعالیم اسلام-کاردانی – عدالت – اراستگی به فضایل اخلاقی و الوده نبودن به خصلت‌های ناپسند

  1. آیا لازم است فقیه یا حاکم اسلامی خود شخصا تمام امور اجرائی را بر عهده بگیرد؟

 خیر لازم نیست میتواند این مسئولیت را به شخص دیگری مانند رئیس جمهور واگذار کند

  1. *کاردانی که یکی از خصایص ولایت فقیه است را توضیح دهید؟

حاکم اسلامی باید توانائی مدیریت جامعه اسلامی را دارا باشد تا بر مشکلات داخلی و خارجی فائق آید.حسن ولایت و نیک حکومت کردن عنوانی است از کاردانیو شایستگی در امر حکومت و حلمو بردباری برای کنترل غضب یکی از عناصر کاردانی است.دیگر عنصر کاردانی بینش سیاسی است بدین بیان که او باید از جران های سیاسی ، اقتصادیو اجتماعی روزگار خود آگاه باشد تا بتواند توطئه ها را خنثی کند.

  1. عدالت ولایت فقیه را توضیح دهید؟

 عدالت یعنی هر چیزی رادر جایگاه و موضع خود قرار دادن و حقوق همه افراد را مراعات کردن، صفت عدالت آنچنان اهمیت دارد که پیامبر اسلام هدف رسالت خود را اجرای آن میداند.

  1. *دلایل اثبات ولایت فقیه را نام ببرید؟دلیل عقلی از دلایت اثبات ولایت فقیه را توضیح دهید؟

دلیل عقلی – دلیل نقلی

دلیل عقلی خردمندان هنگامی که بخواهند مسئولیت مهمی را به کسی واگذار کنند چند ویژگی را در نظر میگیرند- آگاهی فرد با آن مسئولیت و چگونگی انجام آن – توانایی او بر انجام چنین مسئولیتی- امانت داری وی در انجام مسئولیت به گونه‌ای که در کارش خیانت نکند و بی‌گمان مصداق چنین ویژگی‌هائی فقیهان و مجتهدان جامع الشرایط هستند.

 

 

  1. نقش و جایگاه مردم در نظام ولایت فقیه چیست؟

 از دیدگاه اسلام خداوند انسان را ازاد افریده از این رو در پرتو تعقل واختیار خود میتواند حاکمیت دینی و ولایت فقیه را بپذیرد یا از ان سر باز زند و چون حکومت مسلتزم سلطه بر جان و مال مردم است مانند اخذ مالیات شرکت درجنگ یا اجرای حدود پس میبایست ماذون از مردم باشند

  1. انتخاب حاکمیت توسط مردم به چند صورت قابل تصور است؟

به 2 صورت – انتخاب حاکمیت مطابق معیارها و صفاتی که در قران و احادیث پیامبرو ائمه ذکر شده که مورد تائید خداوند و دارای اعتبار شرعی و دینی است

 - انتخاب حاکمیت بر خلاف معیارها و صفاتی که در قران و احادیث امده و چنین حاکمیتی تنها اعتبار مردمی دارد و این چنین مردمان در زمره ظالمان و کافرانند

  1. در حاکمیت انتصابی نصب در چند معنا به کار رفته؟

 در 2 معنا نصب خاص و نصب عام . نصب خاص انست که خداوند فردی را با اسم و مشخصات معین به رهبری جامعه اسلامی برمیگزیند و نصب عام انست که خداوندو ائمه معصومین فرد خاصی را معین نکرده بلکه صفات و ویژگی هایی را بیان نمودند که در هر فردی یافت شود او صلاحیت رهبری دارد بنابراین در عصر غیبت ولایت فقیه با نصب عام حق حاکمیت می یابد

  1. *حاکمیت ولی فقیه انتصابی است یا انتخابی؟

حاکمیت ولی فقیه از یک سو انتصابی است و از یک سو انتخابی است بدین معنا که مردم باید با انتخاب و رای خود چنین حاکمیتی را بپذیرند پس حاکمیت ولی فقیه هم اتصابی در اصل ثبوت و هم انتخابی در تحقق و استقرار ان میباشد.

  1. *حاکمیت ولایت فقیه به چند دسته تقسیم میشود؟

به 2  دسته حاکمیت وکالتی و ولایتی . در حاکمیت ولایتی حاکم اسلامی مقام و سمت خود را دست کم درمقام ثبوت از خدا و معصومین دریافت میکند و در حاکمیت وکالتی حاکم مقام وسمت خود را از مردم دریافت میکند

  1. وجود حکومت در زندگی اجتماعی انسان جز کدام یک از نیازها میباشد (برای مطالعه)

الف ) فطری       ب )طبیعی      ج) عقلی     د) همه موارد          

  1. منظور شیخ مفید از سلطان عادل چه کسی است؟

ü      الف ) فقیه جامع الشرایط             ب)امام معصوم

ج)پیامبر اکرم                        د)رهبر

 

 

  1. پیامبر اسلام در احادیث معتبر و متواتر .......و ....... را لازم و ملزم هم دانسته اند

ü      الف ) قران و عترت                    ب ) علم و ایمان

ج ) عدل و انصاف                      د) رفتارو کردار

  1. چه کسی در عصر غیبت زمام دار جامعه اسلامی را بر عهده دارد؟(برای مطالعه)

الف)مجتهد جامع الشرایط              ب ) مجری احکام اسلامی

ج ) ولی فقیه                            د)هیچ کدام

  1. از دیدگاه اسلامی حق حاکمیت اصالتا از آن چه کسی است ؟

الف ) ولی فقیه  ب)مجتهد   ج) عالم به احکام دین  د) خداوند

  1. این سخن از کیست؟ این وظیفه امام است که حدود اسلام و ایمان را به مردم تعلیم دهد؟ (برای مطالعه)

الف )امام علی      ب) امام رضا       ج) شیخ محمد حسن نجفی     د) ملا احمد نراقی

  1. کدامیک از موارد زیر از ویژگی های ولی فقیه نمیباشد؟

الف ) کاردانی              × ب) ثروت            

ج)عدالت                    د) ایمان به تعالیم اسلام

  • رصد
  • ۰
  • ۰

07:09:53سؤالاتی درباره‌ی دانش خانواده  

فصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل اول

1)       ویژگی های مهم انسان چیست و آنها را نام ببرید.

  1. کرامت ذاتی 
  2. اختیاری بودن انسان
  3. نیاز به شریعت

2)       مهمترین آثار ازدواج چیست.

  1. رشدایمان وتقوا
  2. رشد عاطفی
  3. شکوفایی استعدادها در پذیرفتن مسولیت
  4. بدست آوردن استقلال
  5. تقویت انگیزه برای فعالیت
  6. تولید مثل

3)       قرآن کریم در باره فلسفه ازدواج وتشکیل خانواده چه چیزی بیان کرده است.

از جمله نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و میان شما الفت و رحمت برقرار ساخت تا نسل بشر را تداوم بخشد به یقین در آنچه یاد شده برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی است »

4)       نتیجه مهم در تشکیل خانواده چیست.

تشکیل خانواده در توسعه فضایل فرهنگی وسلامت و امنیت اجتماعی نقش بسزایی دارد

5)       نیاز های انسان کدامند نام بیرید.

  1. نیازهای فیزیکی
  2. نیازهای مادی
  3. نیازهای امنتی
  4. نیازهای اجتماعی
  5. خود شکوفایی

6)       تشکیل خانواده چه پیامدهایی دارد.

  1. پیامدهای فردی 2. پیامدهای اجتماعی

فصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل دوم

7)       پیامدهای آزادی در رفتارهای جنسی چگونه است.

  1. تنزل جایگاه زنان به دنبال ترویج (نگرش کالایی) به آنان
  2. آسیب های مربوط به سلامت
  3. گسترش سو ء استفاده جنسی از زنان وکودکان
  4. کاهش تمایل به ازدواج ومحرومیت از آثار ازدواج
  5. دغدغه دائمی بر آوردن نیاز جنسی
  6. گسترش بیماریهای جنسی

7. تولد فرزندان نا مشروع

  1. گسترش زنان بی سر پرست       
  2. رواج انحرافات جنسی  بی توجهی به بسیاری از نیازهای انسانی

8)       آثار مهم ازدواج چیست.

تشکیل خانواده

9)       حیا را تعریف کنید.

حیا صفت وحالتی در انسان است که در فطرت ریشه دارد و با رشد اخلاقی و ایمان نیز تکامل یافته و  آثاری را در سطح ذهنی و رفتاری بر جای می نهد

10)  حیاء بر چند قسم است.

سه قسم        1- حیاء از دیگران    2- حیاء از خود      3- حیاء از خدا

11)  امام رضا (ع) در باره حیاء چه فرموده است.

حیاء ناشی از ایمان است

12)  پیامبر خدا در باره ادراکات حسی چه فرمایشی بیان کرده است.

هر که با زن  نا محرم دست بدهد به خشم خدا گرفتار خواهد شد

13)  اخلاق جنسی از دیگاه اسلام را بیان کنید .

  1. نهی از مجرد زیستن وتوصیه به ازدواج
  2. توصیه به تسریع در ازدواج
  3. توصیه به بهره مندی از جاذبه های جنسی همسر
  4.  انحصار ارضای جنسی به ارتباط با فردی از جنس مخالف
  5. خویشتن داری جنسی تا آستانه ازدواج
  6. جواز ازدواج موقت

14)  آثار و نتایج تربیت جنسی پیش از ازدواج را بیان کنید.

  1. تقویت ارتباط با خدا
  2. تقویت ارزش اخلاقی حیا
  3. کنترل ادراکات حسی جنسی
  4. کنترل ارتباط با نا محرم
  5. مدیریت رفتارها در زندگی فردی واجتماعی   
  6. آسان سازی ازدواج

15)  نتایج ازدواج چه پیامدهایی برای اجتماع دارد آنها را بیان کنید.

   گسترش امنیت اجتماعی در راستای تنظیم رفتارهی جنسی توسعه اقتصادی در جهت تقویت انگیزه متاهلان برای گسترش تولید و مدیریت و مصرف بهبود روابط اجتماعی به سبب توسعه جامعه پذیری افراد در کانون خانواده بقای جوامع بدلیل فرزند آوری و پرورش نسل در خانواده انتقال فرهنگ و ارزش ها از طریق تربیت نسل جدید رشد حمایتی و مراقبتی از نیازمندان (کودکان – سالمندان و معولان )

فصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل سوم

16)  موانع موجود در ازدواج کدامند.

1.موانع فردی

2.موانع خانوادگی

3.موانع فرهنگی

17)  موانع فردی موجود در ازدواج را نام ببرید.

4.مشکلات اقتصادی

5.نیافتن فرد متناسب

6.سن

7. فرهنگی یا ادامه تحصیل

8.خدمت سربازی

18)  موانع خانوادگی موجود در ازدواج را بنویسید.

1)        بیماری والدین

2)        تکفل خانواده

3)        اختلاف یا طلاق والدین

4)        سوابق ناپسند والدین

19)  موانع فرهنگی موجود در ازدواج چیست

الف – افزایش سطح انتظارات

ب – ترویج فردگرایی

ج – باورهای اشتباه

20)  باورهای اشتباه در موانع فرهنگی  ازدواج چیست.

الف- ترس از محدود شدن آزادی دوران مجردی

ب- ترس از تجربیات ناموفق دیگران

ج- ترس از مشکلات زندگی

د- مقایسه با دیگران

ه- تاکید بر ازدواج فرزندان بزرگ تر

فصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل چــــــهارم

21)  ملاک و معیارهای انتخاب همسر را نام ببرید.

1-       ملاک جسمانی      2- ملاکهای روان شناختی    3- ملاکهای اقتصادی          4- ملاکهای اعتقادی           5- ملاکهای فرهنگی

22)  ملاکهای جسمانی را نام ببرید :

1-       سلامت ظاهری و جسمانی                2- تفاوت سنی                  3- زیبائی چهره و اندام

23)  چند مصداق از روان شناختی اخلاقی را نام ببرید .

1-       سنجیده گویی و کنترل زبان 2- کنترل احساس های و هیجان ها 3- میانه روی 4- دور اندیشی و آینده نگری 5- انتقاد پذیری 6- قدرت تشخیص و تجزیه و تحلیل 7- استقلال فکری 8- حسن خلق

24)  ملاکهای اقتصادی را نام ببرید.

1-       تناسب مالی نسبی طرفین                             2- شغل مناسب پسر

25)  ملاک معیارهای اعتقادی را نام ببرید.

1-       تقوا و پرهیزکاری                                        2- دوری از گناه

26)  اهمیت هم کفوی و همتای در ازدواج را نام ببرید.

1-       همسانی اعتقادی                                        2-همسانی فرهنگی

27)  مهارتهای لازم برای رفع موانع ازدواج را نام ببرید.

1- خودشناسی  2- شناخت فرد مورد نظر  3- پر هیز از انتخاب احساسی  4- احساس خوشایندی 5- اهمیت به نظر خانواده  6- تفکیک بین ملاکهای اصلی و فرعی 7- درمان برخی بیماریها  8- مشورت  9- توکل

28)    معیارهای مشترک دختران و پسران را نام ببرید.

1-       ایمان و باورهای صحیح                    2- حسن خلق                  3- تقوا                4- سلامت جسم و روان.

فصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــل پنجــــــــــــــــــــــــم

29)  عوامل آشنایی و دوستی بیش از ازدواج را نام ببرید.

1-       احساس رضایت از انتخاب                    2- دگرگونی در کارکردهای خانواده                 3- سخت گیری خانواده ها در امر ازدواج                4- دست نیافتنی به موقعیت مناسب

30)  فواید دوستی قبل از ادواج را نام ببرید :

1-       شروع زندگی مشترک با عشق و علاقه 2- آشنایی مستقیم و بدون واسطه 3- اطمینان از جاذبه های ظاهری 4- فرصت بیشتر برای شناخت کامل

31)  آسیب های ناشی از دوستی قبل از ازدواج را نام ببرید.

1-       نبود ساخت درست و واقع بینانه        2- آسب رسانی به ازدواج آینده          3- در معرض خطر قرار گرفتن آبروی فرد    4- تاخیر در ازواج   5- احساس گناه   6- محرومیت از حمایت و تجربه والدین    7- فریب خوردن

32)    فوائد جلسه خواستگاری را نام ببرید.

1-       از آن رو که خانه دختر مکانی آشنایی است، روح کلی خانواده، منش، سلیقه و سطح زندگی آنان آشنا می شود.

2-       والدین فرصت دارند با یکدیگر بیشتر گفتگو کنندو همدیگر را بهتر بشناسند.

3-       نوع رفتار هر یک از دو طرف با خانواده خود می تواند گویای تربیت و میزان احترام وی به دیگران باشد.

4-       به دلیل حضور بزرگترها در جلسه، مجلس بیشتر شناخت محور بوده و نقش احساسات کمتر است.

5-       به سبب همراهی والدین، اضطراب دو طرف کاهش می یابد.

33)  توصیه و رهنمودهای بزرگان اسلام را در مورد مراسم عروسی شرح دهید.

پیامبر خدا (ص) در مورد اطعام و ولیمه دوستان و آشنایان در مراسم عروسی می فرمایند: اطعام در ازدواج، از سنت پیامبران است.

امام صادق (ع) : هر مسلمانی که با مسلمانی دیدار کند و در برخورد او را شادمان سازد، خدای متعال نیز او را خوشحال و مسرور خواهد ساخت.

همچنین پیامبر (ص) در ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمه (س) می فرمایند : شادی کنید، اما کاری که مورد رضایت خدا نیست، انجام ندهید.

34)    معیارهای اختصای بین مردان و زنان را نام ببرید.

1-       مردان: خوش رفتاری ، سخاوت.

2-       زنان: مهربانی و آسان گیری ، عفت و پاک دامنی، تواضع و فروتنی، پاکیزگی و آراستگی.

فصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل ششـــــــــــــــــــــــــم

35)  تفاوت بین حقوق خانواده و اخلاق خانواده را شرح دهید.

در روابط خانوادگی بیش از حقوق بر اخلاق تاکید می گردد. قوانین حقوقی الزام آور است و اجرا نشدن آن پیگرد قانونی دارد، اما اخلاق خانواده به امور مطلوب یا نامطلوبی اطلاق می شود که انجام یا ترک آن با فضایل انسانی سازگار بوده و حسن روابط اعضای خانواده را نیز نسبت به یکدیگر ژرف تر می کند.

36)  حقوق و تکالیف مشترک در روابط همسران را نام ببرید.

1-       حسن معاشرت                   2-  تحکیم خانواده و مشارکت در امور آن                    3-حضانت و تربیت فرزندان.

37)  حسن معاشرت بین زن و مرد در روابط همسران را نام ببرید.

1-     اسکان مشترک                   2- روابط جنسی متعارف                              3- خوش رفتاری

38)  چهار مورد از عواملی که باعث تحکیم خانواده می شود را نام ببرید.

1-       همکاری در امور خانواده        2- عدم شکایت از همسر             3-  وفاداری همسران                4- گذشت از خطای همسر

39)  در قانون مدنی در مورد حضانت و تربیت فرزندان چه گفته اند.

1-       پدر و مادر مکلفند در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خود اقدام کنند.

2-       حضانت و نگهداری فرزندان از حقوق و وظایف مشترک زوجین است.

3-       حضانت اطفال برای حمایت از آنان است. از این رو هیچ یک از والدین حق ندارد از نگهداری اطفال امتناع نماید.

4-       شیردهی طفل نیز در صورتی که تغذیه طفل به غیر از شیر مادر ممکن نباشد، به عهده مادر است.

40)  حقوق اختصاصی مرد در روابط همسران را نام ببرید.

1-       مدیریت خانواده     2- تمکین                  3- منع اشتغال زن در موارد خاص             4- ولایت بر فرزندان

41)  حقوق اختصاصی زن در روابط همسران را نام ببرید.

1-       حق همسری                     2- حق نفقه زوجه              3- حق مهریه

42)  نفقه زوجه چیست .

  نفقه زوجه مخارجی است که شوهر باید به همسر بپردازید. برابر ماده 1107 قانون مدنی، نفقه عبارتست از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، پوشاک، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی.

43)    حق مهریه را تعریف کنید.

در اصطلاح حقوقی، مهر یا صداق، مالی است که زن بر اثر ازدواج، مالک آن می شود و مرد نیز ملزم به دادن آن است.

44)  پیامبر اسلام (ص) در مورد زنی که از شوهر به بیرون شکایت می کند چه فرمودند.

فرمودند : من زنی را که از خانه خود دامن کشان برای شکایت از شوهرش بیرون شود، دشمن میدانم.

45)  در مورد خوش رفتاری در خانه سخنی از معصومین بیان کنید.

پیامبر اکرم (ص) : هر مردی به صورت همسرش یک سیلی بزند، خداوند عز و جل به مالک دوزخ فرمان می دهد در جهنم هفتاد سیلی به او بزنند.

فصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل هفتـــــــــــــــــــــــــــــــم

46)  چهار مورد از عوامل استحکام خانواده را بیان کنید.

 1. عوامل اعتقادی 2. عوامل عاطفی 3. عوامل کلامی 4. عوامل رفتاری

47)  برخی از باورها و نگرش ها نسبت به استحکام خانواده بر مبنای آموزه های دینی را نام ببرید.

1.تقدس پیوند زناشویی 2. مثبت اندیشی 3. قناعت 4. جمع گرایی در خانواده

48)  یکی از عوامل بسیار مهم در تحکیم روابط خانواده چیست.

اعتقادها و باورهای دینی

49)  قرآن کریم از رابطه میان زوجین با کلمه ....... و ........  تعبیر  می کند.

الف) تفاهم  - تعامل  □       ب) مودت -  رحمت             ج) مهر -  محبت □

50)  عوامل کلامی که در استحکام خانواده موثر است را نام ببرید.

  1.  اظهار عشق و علاقه به همسر 2. خوش گفتاری با همسر 

51)  امام علی (ع) در رابطه با خوش گفتاری با همسر به فرزندش چه وصیتی فرمودند.

پسرم! با همسر خود خوش سخن باش تا زندگی ات صفا یابد  

52)  چند مهارت مهم در عوامل رفتاری در رابطه با استحکام خانواده بیان کنید.

1.خلوت با همسر 2. ارضای صحیح نیازهای جنسی 3. ایجادوحفظ آرامش ونشاط در خانواده 4. توجه به تفاوت ها در رفتار با همسر 5. احترام و ادب

53)  کلام  امیرالمومنین در مورد استحکام و تعالی خانواده را بنویسید.

هریک از شما مردان که تصمیم گرفت ازدواج کند  دو رکعت نماز بخواند ...  و بگوید: خدایا به من همسری شایسته عطا کن  ... که هرگاه که تورا یاد کردم مرا یاری کند و اگر تو را فراموش کردم به من یاد آوری نماید.

فصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل هشــــــــــــــــــــــــــتم

54)     چند مورد از معیارهای خانواده سالم ومتعادل را بنویسید.

  1. اعضای خانواده مسئولیت پذیر هستند   2. حقوق و وظایف متقابل رعایت میشود   3. رای حفظ آرامش حساس هستند   4. اخلاق اسلامی در روابط رعایت میشود

55)  چند مورد از معیار های خانواده ناسالم و نامتعادل را بنویسید .

  1. اعضای خانواده نسبت به یکدیگر مسئولیتی نمی پذیرند  2. حد و مرز حقوق ووظایف متقابل رعایت نمی شود   3.  به دلایل گوناگون آرامش از بین میرود.
  2. رفتار های غیر اخلاقی تکرار می شود .

56)   برای تقویت معنویت در خانواده به چه راهکارهایی باید توجه کرد.

1-       معرفت افزایی       2- حضور در مراکز و اماکن معنوی به همراه یکدیگر         3- توجه به خویشتن          4-  بزرگ نمایی اعمال نیک 5- عدم تحقیر سرزنش وبه رخ کشیدن

57)  حضرت رسول اکرم (ص) در مورد عذر خواهی چه فرموده اند.

کسی که عذرخواهی فردی را نپذیرد خواه عذرش راست باشد یادروغ به شفاعت من نایل نمیشود.

58)  چند مورد از عوامل رفتاری موثر در استحکام خانواده را نام ببرید.

1-       خلوت باهمسر          2-  ایجاد حفظ آرامش ونشاط در خانواده             3-  احترام به همسر             4-  احترام به خانواده همسر       5-  توجه به تفاوتهای جنسیتی و فردی در رفتار با همسر

59)  چند مورد از عوامل اعتقادی موثر در استحکام خانواده را بنویسید .

1-       تقدس پیوند زناشویی       2- مثبت اندیشی       3- قناعت        4- جمع گرایی در خانواده

60)    امام علی (ع) به فرزند خود امام حسن (ع) در مورد نفس چه فرمایشی کرده اند.

پسرم نفس خود را میزان خود و دیگران قرار ده پس آنچه برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند

61)   رسول اکرم (ص)به امت خود در مورد صله رحم چه سفارشی کرده اند.

   رسول اکرم (ص) می فرمایند : به امتم سفارش میکنم چه آنهایی که حاضرند وچه آنهایی که غایب اند تا روز قیامت صله رحم کنند اگر چه فاصله میان آنها یک سال راه باشد زیرا صله رحم جز دین است .

62)  پیامبر اکرم (ص)درمورد طلاق چه فرموده اند.

به حدی به من در مورد زن سفارش شد که گمان کردم طلاق دادن زن جز در ارتکاب زنا از سوی او سزاوار نیست .

63)   سخن امام صادق (ع)در مورد طلاق چه است.

تزویج کنید ولی طلاق ندهید زیرا از وقوع طلاق عرش خدا می لرزد .

64)  چند مورد از پیامد های اجتماعی طلاق را بنویسید.

  1. طلاق تعادل انسانهارا برهم میزند و موجب کاهش انسجام و یکپارچگی اجتماعی میشود
  2. این پدیده به لحاظ کمی وکیفی بر ساخت جمعیت اثر می نهد زیرا تنها واحد مشروع و اساسی تولید مثل خانواده است که با وقوع طلاق از هم می پاشد .
  3. طلاق موجب میشود تعادل روحی نیروی انسانی در تولید و خدمات برهم خورد و بدین ترتیب آثار سهمگین در حیات اقتصادی جامعه ایجاد گردد.
  4. هیچ گاه مطالعه آسیب شناسی اجتماعی و انحرافات اجتماعی بدون توجه به طلاق امکان پذیر نیست طلاق سبب افزایش آسیب های اجتماعی از قبیل خود کشی و اعتیاد به مواد مخدر و الکل میشود.

65)  عوامل بروز مشکلهای خانوادگی را بنویسید.

1-       ضعف باورها و رفتارهای دینی     2- نا آگاهی از وظایف و مسئولیت های خانوادگی      3- اثر پذیری از رسانه ها

66)  راهکارهای کاهش طلاق کدام یک از موارد زیرمی باشد.

الف) پیش از طلاق  □        ب)گریز ناپذیری طلاق □         ج) هنگام وقوع طلاق□            د)گزینه الف و ج     

فصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل نهـــــــــــــم

67)    نقش اقتصاد در پایداری خانواده چیست.

  1. ایجاد همبستگی و پیوند میان خانواده          2. ایجاد رفاه و آسایش خانواده   

68)    مسئولیت اقتصادی زنان ومردان را در خانواده بنویسید.

زنان:      1. قدر شناسی از  اشتغال همسر      2. مدیریت شایسته مصرف در خانواده       3. سازگاری با شغل همسر

مردان:    1. تامین معاش خانواده      2. مدیریت اقتصادی  

69)    مردان در مدیریت خانواده باید چه نکاتی را رعایت کنند.

  1. مشورت با اعضای خانواده          2. برنامه ریزی دقیق برای درآمد و مخارج

70)    علل اشتغال زنان چیست.

1.کسب درآمد و استقلال         2. کمک به تامین مخارج خانواده          3. بدست آوردن جایگاه اجتماعی     4. استفاده از توانمندی های خود         5. تامین برخی نیازهای جامعه

71)    سه مورد از آموزه هایی که اشتغال زنان را امری مطلوب می سازد را نام ببرید.

  1. رعایت حدود شرعی در رابطه با نامحرم         2. حفظ سلامت جسمانی و روانی         3. رعایت مصالح خانواده

72)    جلوگیری از اشتغال بی ضابطه زنان مشروط بر چیست.

  1. برای آنان فشار طاقت فرسا نداشته باشد     2. شغل آن ها خشن و با روحیاتشان در تضاد نباشد     3. شوهر را برای اشتغال کم انگیزه نکند          4. استقلال مالی سبب کم صبری در مقابل مشکلات خانوادگی نشود        5. فرزندان تحت نظارت آنان باشد

73)    چند مورد از فضایل اخلاقی خانواده را نام ببرید.

1.قناعت       2. اعتدال در مصرف         3. گشاده دستی مردان برای خانواده        4. مهمان نوازی       5. پرهیز از افراط و تفریط در کار  

74)    امیرالمؤمنین(ع) در مورد قناعت و تاثیر آن در اقتصاد خانواده چه می فرماید.

دارایی را جستجو کردم و آن را جز در قناعت نیافتم. قانع باشید تا دارا شوید.

75)    روایت پیامبـــــر اکرم (ص) در مورد پرکاری مردان را ذکر کنید.

خداوند نشستن مرد را در کنار همسرش از اعتکاف در مسجدالنبی(ص) بیشتر دوست دارد.

76)    چند مورد آثار پرکاری بدون ضابطه در مردان را نام ببرید.

  1. آسیب به سلامت جسم و روح                     2. سردی روابط همسر و فرزندان                    3. کوتاهی در رسیدگی به فرزندان            4. بی توجهی به حقوق پدر و مادر                5. بی حالی در انجام فرایض عبادی                   6. تقویت خصلت حرص و طمع

فصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل دهـــــــــــــــم

77)  اهمیت و فواید فرزند آوری را بنویسید.

  1. توسعه ارتباطات انسانی         2. طلوع امید و آرزوهای جدید            3. تداوم زندگی        4. کمال عشق        5. تامین نیازهای روحی 6. شور و نشاط مضاعف                7. استحکام پیوند زندگی                    8. پویایی خانواده

78)  اهداف فرزند پروری را بنویسید.

  1.  شکوفایی ظرفیت ها و استعدادها       2. تحول از حیات طبیعی به حیات معقول       3. تدارک قابلیت اجتماعی    4. بساط شخصیت

79)  ............ نخستین مرحله شکل گیری خانواده و دومین آن نیز ................ است . بدیهی است ................ نیز سومین مرحله تکامل خانواده بشمار می رود.

 ازدواج - فرزند آوری -  تربیت فرزند     ب) انتخاب همسر -  خواستگاری -  ازدواج  □     ج) خواستگاری- ازدواج – فرزند آوری  □   

80)  لازمه بسط شخصیت فرزند توسط والدین چیست.

  1. شخصیت محکم و یک دست و نسبتاً پایداری داشته باشند                2. در رفتارو گفتار و نیات خود دارای هماهنگی مناسبی باشند          3. ارزش های تقویت شخصیت فرزندشان آگاه باشند.

81)  عامل اثر گذاری در تربیت فرزند را نام ببرید.

  1. وراثت       2. ساختار اجتماعی      3. محیط طبیعی       4. نظام آموزش و پرورش         5. اراده خود ساز شخصیت

82)    نیازهای اساسی فرزندان را بنویسید.

  1. امنیت       2. محبت                 3. احترام             4. درک متقابل                5. زیبایی و زیباگرایی            6. خودشکوفایی 

83)  همکاری والدین در تربیت فرزندان چیست

  1. خانواده با الگوی مدیریتی متعارض          2. خانواده با الگوی تعامل        3. شیوه های رسیدن به الگوی تعامل در خانواده

84)  چند مورد از شیوه های رسیدن به الگوی تعامل در خانواده را بنویسید.

  1. داشتن رویکرد انسانی به همسر    2. مدیریت گفت و گو    3. هنر خوب شنیدن   4. شناخت بهتر همسر    5. احترام به همسر و فرزندان

فصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل یـــــازدهـــــــــــــــــــــــــــم

85)  چهار نوع دیدگاه جمعیتی را نام ببرید.

-  طرف داران افزایش جمعیت

-  مخالفان افزایش جمعیت

-  طرف داران جمعیت ثابت

-  طرف داران جمعیت متناسب

 

 

 

86)  حضرت مریم و حضرت زکریا هر دو به دلیل پاک دامنی و پاک سرشتی پاداش گرفتند که آن چیزی نبود جز...

الف) اسمشان در قرآن ذکر شد. □    ب) تولد فرزند.       ج) از اولیاء شدند.□

87)  انواع سیاست های جمعیتی را نام ببرید.

-  سیاست جمعیتی مربوط به مرگ ومیر

- سیاست جمعیتی مربوط به باروری

- سیاست های مهاجرتی

- سیاست های حمایت از کودکان

- سیاست های حمایت از سالخوردگان

- سیاست های مربوط به بهبود نسل

88)  روش های پیشگیری از بارداری را نام ببرید.

-      ممانعت از آزاد شدن نخمک زن: استفاده از قرص های و آمپول ها

-      روشهای جراحی: بستن لوله ها در مردان و زنان

-      روشهای مکانیکی: استفاده از ابزارهای داخل رحمی و انواع داروها

-      روشهای طبیعی: نخمک واسپرم، عمر محدود دارند

89)  چند نکته مهم درمورد حاملگی را نام ببرید.

ü        اولین مقاربت نیز می توان منجر به حاملگی گردد.

ü        دوش گرفتن و شستشوی پس از نزدیکی نمی تواند  از حاملگی جلوکیری کند.

ü        حاملگی حتی با داشتن پرده بکارت ( دوره عقد) نیز احتمال دارد.

90)  طابق فتاوای مراجع عظام تقلید پیشگیری از بارداری به استثنای برخی از روش ها جایز است مگر آنکه...

الف) زیان جدی داشته باشد □   ب) لازمه آن نگاه و لمس حرام باشد□   ج) همسر راضی نباشد □  د) هرسه مورد

91)  علل ناباروری چیست.هریک را توضیح دهید.

-  علل مردانه: اشکال در کمیت و کیفیت اسپرم

-  علل زنانه: عدم تخم گذاری، انسداد لوله های رحمی، سابقه عفونت های دستگاه تناسلی 

-   علل غیرقابل توجیه: زمانی که به شکلی واضح نتوان علت را برای آن تعریف کرد

92)  چه رفتارهایی احتمال انتقال بیماری مقاربتی را افزایش می دهد.

1- روابط جنسی آزاد  2- ازدواج با فردی که روابط جنسی آزاد داشته باشد  3-  نزدیکی با همسری که دارای روابط غیر اخلاقی یا اعتیاد تزریقی است 4 - استفاده نکردن از کاندوم در روابط زناشویی با همسری که بیماری مقاربتی دارد

93)  راه های عمده سرایت بیماری ایدز چیست.

-  تماس جنسی با افراد آلوده به ایدز

-  تزریق خون و فراورده های آلوده به این بیماری، استفاده از سرنگ های مشترک و به کار بردن وسایل آلوده به آن

-  انتقال از مادر به جنین

 

  • رصد
  • ۰
  • ۰
شناسه خبر : ۸۵۸۱۰
۹۳/۵/۲۵ - ۱۶:۴۵ - ۲۰۱۴-۸-۱۶ ۱۶:۴۵:۳۰
نگاهی به پشت‌پرده بهائیت از زبان یک متبری

نگاهی به پشت‌پرده بهائیت از زبان یک متبری

جهانگیری در گفتگوی زیر نکات بسیاری درباره مسائل پشت‌پرده این فرقه بیان کرده‌است؛ از نفوذ همه‌جانبه تشکیلات بهائیت در زندگی بهائیان گرفته تا عناد آنان با نظام جمهوری اسلامی ایران. آگاهی از این نکات، می‌تواند ماهیت استعماری و تشکیلاتی حاکم بر این فرقه را هرچه بیشتر آشکار سازد.
به گزارش فرهنگ نیوز، "بهزاد جهانگیری" چندین سال است از فرقه بهائیت تبری جسته و به دامان اسلام بازگشته است. وی به همراه همسر سابق خود خانم "مهناز رئوفی" پس از انجام تحقیق و پژوهش به باطل بودن تشکیلات بهائیت پی برده و دین اسلام و مذهب شیعه را حق یافتند. ایشان در طول این سال‌ها تلاش بسیاری در جهت آگاه‌سازی در خصوص این فرقه انجام داده تا آن دسته از بهائیانی که در دل به باطل بودن این فرقه پی برده‌اند اما هنوز دچار تردید هستند، شجاعت لازم برای اعلام برائت را پیدا کنند.

 جهانگیری در گفتگوی زیر نکات بسیاری درباره مسائل پشت‌پرده این فرقه بیان کرده‌است؛ از نفوذ همه‌جانبه تشکیلات بهائیت در زندگی بهائیان گرفته تا عناد آنان با نظام جمهوری اسلامی ایران. آگاهی از این نکات، می‌تواند ماهیت استعماری و تشکیلاتی حاکم بر این فرقه را هرچه بیشتر آشکار سازد.

-لطفاً در مورد اعمال کنترل و اجبار از سوی تشکیلات مثالی بزنید؟

حدوداً ۱۲ساله بودم. دوست داشتم همراه با دوستان مسلمانم در ایام محرم به مساجد و مجالس عزاداری امام‌حسین(ع) بروم و مثل آنها که در این مجالس روحیه خوبی پیدا می‌کردند به آرامش معنوی برسم. سینه‌زنی و لباس مشکی پوشیدن برایم سؤال بود و در عین حال جالب و بسیار جذاب. یک روز به پدرم گفتم می‌خواهم با مسلمانان به مجالس عزاداری بروم چون این مراسم در ایام محرم باعث می‌شود حتی خلافکاران دست از کارهای خود بردارند و راه اصلاح پیش بگیرند. پدر و دایی‌ام، آقای ایوبی (که اکنون از سران تشکیلات است) گفتند، اگر ببینیم حتی یکبار پایت را به مسجد گذاشته‌ای و با مسلمانانی که اعتقاد محکمی دارند ارتباط داری، دیگر حق نداری با ما باشی، باید با همان‌ها زندگی کنی. این در حالی بود که آنها اجازه می‌دادند من با دوستان لاابالی رفت‌ و آمد داشته باشم! مورد بعدی مربوط به ازدواج من با دختری مسلمان بود که با مخالفت شدید تشکیلات مواجه شد بدون آنکه هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای بیاورند، آنها هیچ جوابی در پاسخ به پرسش‌های من نمی‌دادند و فقط من را تهدید می‌کردند

-به موضوع محرم اشاره کردید، بهائیان زیارتنامه‌ای به نام زیارت‌نامه سیدالشهدا دارند درباره آن توضیح دهید؟

نگاه تشکیلات بهائیت به زیارتنامه سیدالشهدا، نگاه ابزاری بوده شاید هم یک شگرد فریبکارانه برای اغفال مسلمانان بود که تنها برای مدت کوتاهی در زمان‌های گذشته خوانده می‌شد آن هم فقط در شهرهای شیعه‌نشین برای فریب و اغفال مسلمان‌ها، حفظ آمار بهائیان و به عنوان پوشش امنیتی برای بهائیان.  چون از یک طرف به جوان‌ها می‌گفتند نباید با مسلمان‌ها رفت و آمد کنید و از طرف دیگر زیارت‌نامه سیدالشهدا را می‌خواندند حتی بعضی مواقع حلیم نذری هم می‌پختند البته این امر در گذشته اتفاق می‌افتاد وگرنه بهائیان امروزی اصلاً اعتقادی به اینگونه افکار ندارند. این دو با هم در تضاد بود، به همین خاطر زیارت‌نامه و حلیم را حذف کردند و در سال‌های اخیر بهائیان در اول و دوم محرم که مصادف با ولادت شوم باب و بهاء است جشن و سرور بر پا کرده و تورهای گردشگری به راه می‌اندازند و به خوشگذرانی مشغول می‌شوند! البته جشن تولد باب و بهاء یک فلسفه سیاسی معارض با شیعه دارد. چراکه برخلاف تقویم بهائی که بر هجری شمسی استوار است ولادت باب و بهاء به قمری حساب شده تا بهائیان با عید گرفتن و جشن و سرور در ایام محرم عداوت و کینه خود را با دین اسلام و مذهب تشیع استمرار دهند.

یعنی برای اغفال دیگران به نوعی نزدیکی ایجاد می‌کردند؟

بله، از این قضیه استفاده‌های مختلفی می‌کردند. مخصوصاً در بعد مظلوم‌نمایی می‌گفتند همانطور که سیدالشهدا مظلوم بود، ما هم مظلوم داریم مثل باب، عباس افندی و یا ماجرای قلعه شیخ طبرسی را بعد از خواندن زیارت‌نامه ذکر می‌کردند که مثلاً ببینید مظلومیت ما از سیدالشهدا نیز بیشتر است! این استفاده ابزاری آنها از زیارت‌نامه نیز دارای یک فلسفه مرموز سیاسی است یعنی دشمن با استفاده از این عناصر فریب‌خورده اهداف خود را در دل ملت مسلمان پیگیری می‌کند و اگر ملت از خود دفاع کند فریاد مظلومیت آنها بلند می‌شود که آن هم نوعی ابزار است برای تحمیل فشار به ملت مسلمان از سوی استعمار.

آنها سعی داشتند چه کسی را به جای سیدالشهدا معرفی کنند و چه کسانی را پیروان او می‌دانستند؟

منظور آنها از سیدالشهدا همان باب و بهاء بوده(نعوذ بالله) و پیروان او را افرادی مثل ملاحسین بشرویه یا قدوس می‌دانستند و به علت جنگ‌هایی که در قلعه شیخ طبرسی انجام داده‌اند خاک این قلعه را متبرک معرفی می‌کنند. از طرفی متبرک بودن خاک کربلا و تربت امام حسین(ع) را نفی می‌کنند ولی برای خود چنین چیزی را قبول ندارند و به اسلام و مسلمانان ایراد گرفته و آن را جزء خرافات به حساب می‌آورند.

برخورد بهائیان با گروه‌های دیگر مثل متصوفه، سیک‌ها یا مسیحیان، به چه صورت است؟

 با سنی‌ها خیلی راحت برخورد می‌کنند. من اینها را شنیده‌ام و خودم هم زمانی که بهائی بودم دیده‌ام، هرقدر درباره عقایدشان با یک سنی حرف بزنند در آخر سنی برمی‌گردد و می‌گوید عقاید خودتان حلال خودتان باشد، ما سنی بهائی‌شده نداریم. با یهودیان بیشتر آبشان در یک جوی می‌رود چون به نظر من بهائیت زاییده تفکر صهیونیست‌ها و یهود است و از لحاظ مالی خیلی به هم وابسته‌اند روشی که یهودیان و بهائیان در امور مالی به کار می‌گیرند یکی است مثلاً در سرمایه‌داری ترجیح می‌دهند جانشان را بگیرند اما مالشان را نه چون همه‌چیز را مادیات می‌دانند و به نظرشان اگر مال داشته باشند می‌توانند در همه‌چیز موفق باشند، در سیاست موفق باشند و به اهداف بیت‌العدل کمک کنند اما کسی که از نظر مالی کمبود داشته باشد درست نمی‌تواند نقشه‌هایش را انجام دهد و کسی را به فرقه خود دعوت کند. در کل، بهائیات مایل است که در بین تمامی ادیان و گروه‌ها تبلیغ و یارگیری را دنبال کند.

از سال ۷۵  که از بهائیت جدا شدید چه اقداماتی برای بازگرداندن شما انجام شد؟

از زمانی که با خانم رئوفی پیمان بستیم که مسلمان باشیم، خانواده‌هایمان ما را خیلی اذیت کردند. مثلاً وقتی من نماز می‌خواندم برای مسخره کردن من بچه‌های برادرم را بر پشتم سوار می‌کردند و با حالت مسخره می‌گفتند بس است، چقدر نماز می‌خوانی؟! ولی می‌دیدند در من اثری نمی‌کند. آنها از نظر عاطفی خانواده‌ام را از من گرفتند و از لحاظ مادی هم خیلی به من ضربه زدند. از دیگر فشارهایشان زدوخورد برادرهایم با من بود که می‌گفتند راهت اشتباه است و نعوذبالله به حضرت رسول(ص) و امام زمان(عج) ناسزا می‌گفتند و این موقع بود که باهم درگیر می‌شدیم. من چندبار با پدر و برادرهایم درگیر شدم. از هر جهت ما را در تنگنا قرار می‌دادند تا مجبور شویم به آنها رجوع کنیم و منتظر بودند خواری ما را ببینند. اگر در خیابان ما را می‌دیدند طوری رویشان را از ما برمی‌گردادند تا به همراهانشان بفهمانند ما با اینها هیچ نسبتی نداریم و به دیگران هم همین توصیه را کرده بودند. دوسه بار پیش آمد بهائیانی که در خیابان با من برخورد می‌کردند تحت‌تأثیر حرف‌های آنها چنان با ترس از من  می‌گریختند که کم مانده بود زیر ماشین بروند!

بنابراین می‌توان گفت آنها در شستشوی مغزی اطرافیانشان مهارت زیادی دارند؟

بله صددرصد، یکی از ویژگی‌های فرقه‌ای تشکیلات بهائیت بازسازی فکری و شستشوی مغزی افراد است. به من می‌گفتند نامه بنویس و بگو چه اتفاقاتی برایت افتاده و چرا مسلمان شدی و چه نیازهایی داری. دایی‌ام هنوز هم دنبال این موضوع است و به من می‌گوید، تقاضاهایت را بنویس، پول می‌خواهی؟ می‌خواهی خارج بروی؟ به تو پول می‌دهیم به خارج می‌فرستیمت ولی بگو چه کسانی از تو حمایت می‌کنند که تا به حال از مسلمان بودن خود برنگشته‌ای؟ آیا ترس است؟ ایمان است؟ این را برایمان بنویس.

برگردیم به گذشته، عکس‌العمل تشکیلات در قبال انقلاب اسلامی چه بود؟

همانطور که گفتم حکومت در زمان رژیم پهلوی در دست بهائیان بود و چون انقلاب برای برانداختن رژیم پهلوی به‌وجود آمد طبیعتاً تشکیلات بهائیت و کلیه بهائیان از بروز انقلاب و پیروزی آن به شدت نگران بودند و تا جایی که توان داشتند در جهت مقابله با آن کوشش کردند. بعد از پیروزی انقلاب هم دست از توطئه و دسیسه‌چینی برنداشته و حتی در مدت زمان جنگ نیز مرتب در انتظار فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران بودند همانطور که اکنون نیز  انتظار می‌کشند، لیکن آنها این آرزو را با خود به گور خواهند برد.

دستور تشکیلاتی در دوران جنگ تحملیی برای جامعه بهائی چه بود؟

آنها آموخته بودند که چه کار کنند. خانواده‌های بهائی اصلاً به توصیه‌های ایمنی رادیو در زمان حملات هوایی گوش نمی‌کردند و حتی پرده اتاق را نمی‌کشیدند. حتی به خاطر حفظ جان خودشان هم حاضر نبودند این مسائل را رعایت کنند! من دقیقاً موردی را در خاطر دارم که در جایی بودیم که عده‌ای از سران محفل بودند، پدر خود من هم بود، اعلام وضعیت قرمز شده بود. من گفتم چرا پرده‌ها را نمی‌کشید، همه پرده‌ها را می‌کشند، پنجره‌ها را با کاور مشکی می‌پوشانند، شما چرا چنین نمی‌کنید؟ گفتند پرده را پایین نمی‌آوریم، فوقش یک بمب اینجا می‌افتد ولی در همسایگی ما که همه بهائی نیستند، مسلمان‌ها هم هستند، آنوقت اگر یک بهائی بر اثر بمباران بمیرد، ٢٠٠ تا مسلمان نیز همراه او می‌میرد! آنها نفرت عمیقی نسبت به مسلمانان دارند.

آیا تشکیلات از شما می‌خواست که به صورت شفاهی یا کتبی گزارشات این خرابی‌ها یا هر اطلاعات دیگری را بدهید؟

مستقیم نمی‌گفتند اما افراد، ناخواسته بر اساس تعالیم فرقه‌ای به این سمت کشانده می‌شدند و اطلاعات را جمع‌‌آوری می‌کردند و به رده‌های بالاتر اطلاع می‌دادند. من زمانی رادیو امریکا و به خصوص رادیو اسرائیل را گوش می‌کردم، تعجب می‌کردم که اخبار چقدر سریع می‌رسد. مثلاً خاله خود من دانشجوی دانشگاه علمی غیرقانونی بهائیان در ایران بود، هر روز با بیت‌العدل در حیفای اسرائیل از طریق فکس رابطه داشت و هر جریانی را که اتفاق می‌افتاد سریع به بیت‌العدل خبر می‌داد.

با توجه به کارشکنی‌های تشکیلات بهائیت درباره انقلاب و جنگ تحمیلی، شما چگونه این فضا را شکستید و به جبهه رفتید؟

من در دوران سربازی در پایگاه لجستیکی نیروی هوایی تهران واقع در خیایان پیروزی بودم، وقتی می‌خواستند ما را تقسیم کنند، آقایی آمد و گفت برای منطقه جنگی نیرو می‌خواهیم. طبق آموزش‌هایی که دیده بودم و با رفت و آمدهایی که با بچه‌های عقیدتی داشتم این باور در وجودم بارور شده بود که مسلمان‌ها برعکس القائات بهائیت، نه تنها خشن نیستند بلکه طبق اعتقاد آنها یک مسلمان واقعی باید عاری از هرگونه خشونت باشد لذا وقتی داوطلب خواستند من جزء اولین نفراتی بودم که داوطلبانه به منطقه جنگی اعزام شدم. زمانی که به همدان برگشتم اطرافیانم پرسیدند چرا به جبهه رفتی؟ در جواب گفتم این یک اجبار بوده، ما سرباز هستیم، ما را تقسیم کردند و دست من نبود. تا پایان دوران سربازی که پنج یا شش ماه هم بیشتر شد همه بهائیان فکر می‌کردند مرا به اجبار به جبهه بردند. البته عوامل تأثیرگذار و تشویق کننده‌ای هم در قرارگاه بودند که در نتیجه آن بین من و تشکیلات بهائیت فاصله ایجاد شد.

شما که بطلان فرقه بهائیت برایتان ثابت شده، این بطلان را برای بهائیانی که هنوز اسیر فرقه هستند چگونه ثابت می‌کنید؟

  دلایل بطلان بهائیت بسیار زیاد است و در این مصاحبه کوتاه قابل بیان نیست اما به چند نکته اساسی و راهگشا اشاره می‌کنم:

۱-      بررسی تاریخی از نحوه تأسیس و شکل‌گیری و هدایت فرقه از زمان باب تاکنون.

۲-      مطالعه کتاب جاسوس معاصر، کینیاز دالگورکی که نقش اصلی را در پیدایش بابیت و به دنبال آن بهائیت داشته‌است.

۳-      نگاه منصفانه به آثار آقای عبدالحسین آیتی(آواره) از مبلغان برجسته تشکیلات بهائیت و آثار فضل‌الله مهتدی معروف به صبحی(کاتب عبدالبهاء) و نیز آثار سرکار خانم رئوفی شامل "مرگ معنویت در فرهنگ منحط بهائیت"، "چرا مسلمان شدم"، "نامه‌ای به برادرم"، "سایه شوم" و... .

۴-      استفاده از سایت‌های اینترنتی در رد بهائیت و مطالعه دیگر آثار اندیشمندان اسلامی که در نقد و بطلان بهائیت به رشته تحریر درآمده است.

۵-      آشنایی با مبحث فرقه‌شناسی و قیاس آن با تشکیلات بهائیت و...

اما یک توصیه برای کسانی که به بطلان بهائیت پی برده‌اند دارم و آن اینکه از حصار خرافاتی که تشکیلات ایجاد کرده، خارج شوند و بدانند که سکوت آنها خیانتی به حقیقت است و آنها می‌توانند با شکستن سکوت خود عاقبت خود و خانواده خود را چه در این دنیا و چه در آخرت نجات بخشند و مطمئن باشند که هیچگونه آسیبی اعم از روحی، جسمی و عاطفی برخلاف القائات تشکیلات بهائیت برای آنها به‌وجود نمی‌آید. خلاصه بگویم این دوستان بدانند خرافات القایی از سوی تشکیلات بهائیت فقط یک ابزار است در دست سران فرقه و ما به راحتی آن را پشت سر گذاشتیم، شما هم نترسید و حرکت کنید.

خیلی از بهائی‌ها که مسلمان می‌شوند به زندگی عادی خود می‌پردازند و کمتر تمایل دارند که خود را درگیر این مسائل کنند، چه عاملی باعث شد شما خاطراتتان را بنویسید و مصاحبه کنید؟

من از دنیای محدود و محصور تشکیلات و فرقه بهائیت و از اعتقادات کاملاً خرافی و مصنوعی آن  خلاص شدم و دوست دارم تجربه و مزه زندگی آزادانه در دین اسلام را به دیگران بچشانم و از همه مهمتر اینکه با اقدامات روشنگرانه‌ام به ملت مسلمان ایران اعلام کنم که در پس وابستگی و سرسپردگی به فرقه بهائیت چه فجایعی نهفته است تا فریب بهائیان را نخورند و اینکه بیان خاطراتم موجب آگاهی دیگر فریب‌خوردگان فرقه بهائیت شود و آنها هم راه نجات پیش گیرند و بخش سوم حرف‌هایم خطاب به متبریان بهائیت است که آنها نیز با مشاهده حرکت من بر ترس و فشار روحی تشکیلات بهائیت غلبه و به افشاگری علیه فرقه بهائیت اقدام کنند. من به این واقعیت رسیده‌ام که اینها باطل هستند و می‌خواهم به کسانی که دوستشان دارم و با آنها زندگی کرده‌ام بگویم راهتان اشتباه است. یکی از برادرانم الآن در نروژ است، خیلی دوستش دارم او هم مرا خیلی دوست داشت ولی با او مکاتبه و تماسی ندارم چون نمی‌گذارند و نشانی‌اش را به من نمی‌دهند. قبلاً با او مکاتبه می‌کردم، دوست دارم او این مصاحبه را ببیند و بفهمد که چقدر دوستش دارم.

 

واکنش محافل بهائی نسبت به چاپ خاطرات خانم رئوفی چه بود؟

آنها سعی می‌کنند هیچ مطلبی از مهناز رئوفی، بهزاد جهانگیری و یا هر بهائی مسلمان‌شده دیگری که حقیقت را می‌گویند، نخوانند. به هیچ‌وجه به جامعه بهائیان اجازه نمی‌دهند سراغ کتاب‌های ما بروند. این کتابی هم که اخیراً از خانم رئوفی چاپ شده به نظر من بسیار خوب بود. اینگونه اقدامات خالی از تأثیر نیست اگرچه ممکن است نیاز به زمان داشته باشد، همانطور که بخشی از آگاهی‌های ما نسبت به بطلان بهائیت با مطالعه کتب کشف‌الحیل عبدالحسین آیتی و پیام پدر صبحی بود که هر دو از متبریان در زمان‌های گذشته بودند. تشکیلات بهائیت خواندن کتب آنها را منع کرده بود و حال می‌بینید که پس از سال‌ها اثر خود را گذاشته است و قطعاً کتاب‌های خانم رئوفی نیز علیرغم دستورات تشکیلات بهائیت از سوی جوانان بهائی مورد استقبال قرار خواهد گرفت .

 

در این چند سالی که مسلمان شده‌اید آیا موفق شده‌اید کسانی را از بهائیت به اسلام دعوت کنید؟

 بله، پدرم در سال۷۷ مسلمان شد ولی به دلیل فشار تشکیلات بهائیت و اعضای بهائی خانواده مجبور است اعتقاد قلبی خود را کتمان کند چراکه تمام جوانی و انرژی خود را صرف تشکیلات بهائیت کرده است. برادرم هم مسلمان شد و زن مسلمان گرفت، بچه هم دارد و با تشکیلات درگیر نمی‌شود، زندگی آرامی دارد. مادرم و بقیه اعضای بهائی خانواده تلاش می‌کنند با تأمین معایشت او مجدداً وی را جذب تشکیلات کنند. افراد دیگری هم هستند ولی شاید تمایلی نداشته باشند که نامشان ذکر شود.

 

چه عاملی باعث شد که پدرتان از بهائیت برگردد؟

علاوه بر اینکه او قلباً مایل به اسلام بود، نسبت به حرکات و رفتارهای چندگانه سران بهائیت نیز دچار تناقض شده بود؛ اینکه چرا سران به ما می‌گویند که به خارج از کشور نروید ولی بچه‌های خودشان و خادمین، جزء اولین نفراتی هستند که به خارج می‌روند. یا قبل از انقلاب که همه باید برای دعا و مناجات در حضیره‌القدس جمع می‌شدند(الآن چند خانواده در یک خانه جمع می‌شوند) افراد به ترتیب تمکن مالی در جلو می‌نشستند یعنی اول پولدارها، پشت سرشان افراد متوسط و در آخر فقرا بودند که سرپا می‌‌ایستادند، این درحالی است که ادعا می‌کنند تبعیض نداریم. در پایان مراسم آن فرد پولدار که جزء محفل ٩نفره همدان و یا شهرهای دیگر بود، با خانمش سوارماشین می‌شد و با اینکه می‌دید افرادی در سرما پیاده می‌روند، اعتنایی نمی‌کرد. به خاطر همین مسائل بود که بعد از انقلاب اگر به بهائیان می‌گفتند بیائید مسلمان شوید به راحتی قبول می‌کردند چون می‌دیدند در جامعه اسلامی بین سران و پولدارها و افراد فقیر که کاره‌ای نیستند تبعیض وجود ندارد لذا تشکیلات دستور داد که هوای یکدیگر را داشته باشید، به هیچ عنوان فکر نکنید شما پولدارها از آنها بالاترید، وقتی به مجلس‌ می‌روید، به عکس قبل از انقلاب، شما پایین مجلس بنشینید، البته این سیاست خیلی جواب نداد و بعد از مدتی دوباره بهائیان پولدار جزء هیئات مشاغل می‌شدند و کسی که فقیر یا بی‌سواد بود عضو هیئات گلستان جاوید می‌شد یعنی کارش دفن کردن مرده‌ها بود. به هر حال خیلی تبعیض قائل می‌شدند و وقتی دراین‌باره از آنها سؤال می‌پرسیدیم با سیاست و دروغ جواب ما را می‌دادند.

 

چطور می‌توان یک بهائی را از غیربهائی تشخیص داد؟ آیا مشخصه‌ای دارند که آنها را از سایرین متمایز کند؟

 اگر در یک جمعی باشند نمی‌توان تشخیص داد چون در ظاهر هیچ فرقی با سایرین ندارند ولی اگر مثلاً کاسب باشند سعی می‌کنند برخوردی بسیار عالی داشته باشند و در معاملات خوب ظاهر شوند. مثلاً شما اگر به او بگویید من به عینک‌سازی دیگری رفتم اما همین جنس را گرانتر از قیمت شما می‌داد و دلیل آن را بپرسید که چرا ارزان می‌دهید؟ آن موقع از فرصت سوءاستفاده کرده و بسیار مرموزانه می‌گوید برای اینکه ما بهائی هستیم و منصفیم. آن موقع خریدار به خاطر چندهزار تومان پیش خود می‌گوید اینها آدم‌های خوبی هستند و دیگر از باطن مسموم و نقشه‌های شومشان خبر ندارند و فقط ظاهر قضیه را می‌بیند که چطور خوب معامله می‌کنند و چگونه خوب حرف می‌زنند. دیگر نمی‌داند همه اینها سیاست است و ناخواسته جذب آنها می‌شود و این نیز از حقه‌های فریب و جذب نیرو در فرقه بهائیت است .

بهائیان بیشتر در چه زمینه‌های اقتصادی فعالیت می‌کنند؟

بهائیان بیشتر در مشاغل صنعتی، تجاری و خدماتی و کشاورزی فعال‌اند. اخیراً در کار عینک‌سازی زیاد وارد شده‌اند، فکر می‌کنم الآن ۵۰ درصد این کار در ایران از پخش‌کننده تا عینک‌ساز دست آنهاست، چون من خودم تا سال ۷۵ پخش عینک داشتم.

 

شما بعد از مسلمان شدن، منبع درآمدتان را از دست دادید، در حال حاضر چه شغلی دارید؟

 کم‌کم به اعتبار دوستان مسلمانم کتاب‌هایی خریدم و در حال حاضر به کتابفروشی مشغولم ولی معیشتم به سختی می‌گذرد.

 

پس برخلاف تبلیغاتی که بهائیان می‌کنند و با وجود مضیقه مالی، انتخابتان همان است؟

 بله من به علت قطع یکی از پاهایم مانند افراد سالم فعالیت فیزیکی ندارم و مقصر این جریان را هم خانواده  و تشکیلات می‌دانم. زمانی که من با موتور بودم و اتومبیلی به من زد، پدرم همان لحظه‌ای که من بیهوش بودم رضایت داد و خوشحال بودند که من پایم را از دست دادم و حالا به خیال خودشان به درستی حرف جمال مبارک می‌رسم که "هر کس از من ببرد همه چیزش را از دست می‌دهد"، منتظر بودند پایم را از دست بدهم، پولم را هم از دست بدهم و برگردم ولی من پایم را از دست دادم و در مشقت هم زندگی می‌کنم ولی از اعتقاد اسلامی خودم دست برنمی‌دارم.

 

یعنی هر حادثه‌ای را که برای متبری پیش بیاید، به حساب جمال مبارک می‌گذارند؟

 بله کلیه بهائیان بر اساس تعالیم درون‌فرقه‌ای، سیه‌روزی، فلاکت و بدبختی هر متبری از بهائیت را که علیه اعتقادات آن فرقه مخصوصاً بانیان و مؤسسان آن حرفی بزند به حساب جمال مبارک می‌گذارند که این یک اعتقاد کاملاً خرافی است.

 

چه چشم‌اندازی به شما کمک کرد تا با وجودی که از تجارت و رفاه محروم شدید و زندگی متوسطی دارید از انتخابتان راضی باشید؟

من قلب و روحیه آرامی دارم و اگر قلب انسان مطمئن باشد چیز دیگری نمی‌خواهد. اگر پول داشته باشد ولی فکر و قلب آرام نباشد فایده‌ای ندارد. من قبلاً پول داشتم، چند شاگرد داشتم و در سال۶۹-۶۸ ماهانه۱۵۰ الی۲۰۰ هزار تومان درآمد داشتم اگر پول سه ماه را جمع می‌کردم می‌توانستم یک پیکان بخرم ولی از بهائیت زده شده بودم حتی قبل از مسلمان شدنم، پول‌هایم به من آرامش نمی‌داد. اما الآن با وجودی که زندگی نسبتاً سختی دارم اما قلبم راحت و آرام است مادیات به دست نیاوردم ولی به آرامش رسیدم. دوستان و همسایگان مسلمان هم از این حرکت من خیلی استقبال می‌کنند و من از لطف آنها سپاسگزارم.

 

با توجه به تجربه‌تان در کمک به کسانی که می‌خواهند مسلمان شوند ولی نگران فشارها و آینده هستند، نقش مدیران و مسئولان کشور را در تقویت این حرکت چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در پاسخ به این سؤال ذکر چند نکته را لازم می‌دانم: نکته اول اینکه اگر کسی از بهائیت تبری جسته و به عرصه فعالیت علیه فرقه وارد شود با عکس‌العمل منفی تشکیلات بهائیت و کل وابستگان به فرقه مواجه می‌شود که آثار زیانباری از جمله از دست دادن شغل و پشتوانه مالی و عاطفی و... را برای او به دنبال دارد. نکته بعد عادت روانی یک بهائی به زندگی فرقه‌ای و تشکیلاتی است که پس از خروج از فرقه دچار مشکل شده و در جهت اصلاح و ترمیم ضایعات روحی و روانی نیاز به توجه خواهد داشت. به نظر من دولت می‌تواند افرادی را در ارتباط با این اشخاص فعال کند که نقش مؤثری در آموزش دینی و زندگی غیرفرقه‌ای این افراد داشته باشند. سوم جنبه حمایت مالی از اینگونه افراد است که به خاطر عناد تشکیلات بهائیت دچار خسران مالی و معیشتی شده‌اند.

 

گاهی اوقات پیش آمده که فردی بهائی، مسلمان شده اما دوباره برمی‌گردد، فکر می‌کنید چطور می‌شد از این اتفاق جلوگیری کرد؟

همانطور که در جواب سؤال قبل عرض کردم اگر متبریان از بهائیت تحت آموزش و تعالیم اسلامی قرار گرفته و تحت حمایت دولت یا گروه‌های دینی مردمی قرار بگیرند و در عین حال تبلیغ بهائیت به عنوان جرم و رفتار تشکیلاتی برای جذب مجدد متبریان تحت پیگرد قضایی قرار بگیرد، فکر می‌کنم متبری برای بار دوم جذب تشکیلات نمی‌شود. البته به نظر من فردی که از بهائیت خارج می‌شود در واقع به بطلان بهائیت پی برده و دیگر هرگز گرایشی به آن نخواهد داشت و اگر هم به سوی تشکیلات برگردد بر اثر مشکلات به وجود آمده از سوی تشکیلات است یعنی فرد نباید در مقابل فشارهای فرقه‌ای یکه و تنها رها شود.

 

نام چند کتابی را که بهتر توانسته سؤالات شما را جواب دهد و مفید و جامع بوده، برای بهائیانی که می‌خواهند اسلام را بهتر بشناسند، بفرمایید؟

 اول از همه از دید خودم کتاب‌های حضرت امام(ره) خیلی خوبند منتها از دیدگاه عمومی‌تر کتاب‌هایی که همه‌پسند باشند و فلسفی نیز نباشد و در عین حال قابل فهم برای همه باشد کتاب‌های شهید مطهری است. من آنها را خیلی مطالعه کرده‌ام همچنین کتاب‌های آقای قرائتی را توصیه می‌کنم.

 مثلاً اگر یک بهائی بخواهد در مورد امام حسین(ع) چیزی بداند می‌بایست کتاب حماسه حسینی شهید مطهری را مطالعه کند. به بهائیان توصیه اکید می‌کنم کتاب‌های ایشان را با عناوین انسان کامل، وحی و نبوت، اخلاق حسنه و... حتماً بخوانند، مخصوصاً کتاب اسلام و مقتضیات زمان را چون بهائیان معتقدند اسلام به مرور زمان کهنه شده و آقای مطهری بسیار جالب به این موضوع پرداخته و به خواننده نشان می‌دهد که اسلام می‌تواند طبق زمان پیش برود و با پیشرفت علم حرکت می‌کند. اگر یک بهائی همین یک کتاب را بخواند جواب خیلی از سؤالاتش را می‌گیرد.

سخن پایانی

 از اینکه زمینه‌ای فراهم شد تا من قدری از حرف‌های دلم را بگویم تشکر می‌کنم و امیدوارم جوانان بهائی با خواندن کتاب‌های ردیه یا همین مصاحبه‌ها به خودشان بیایند و جوانان مسلمان‌ هم قدر مسلمانی خود را بدانند. امیدوارم دیگر متبریان نیز برای افشای ماهیت این تشکیلات فاسد تلاش کنند.

ماهنامه شفافیت

  • رصد
  • ۰
  • ۰

مقدمۀ مؤلـّف (آیتی یا آواره): مستبصر کیش بهائی در کتابش تحت نام «کشف الحیل»

نامه الکترونیک چاپ PDF

* بنام خداوند بی مانند*

برارباب بصیرت و (اهل) خبره پوشیده نیست که هشتاد سال است (تــا زمان نگارش مقدّمــۀ کشفُ الحِیَل) مملکت ایران مبتلا به یک دسیسۀ هفت رنگی شده،که ظاهراً درلباس مذهب جلوه  کرده و باطناً براساس خیانت به وطن، تأسـیس  (گردیـده) و به اسم مذهب "بابی" و"بهایی"،  ایران واهل آن را دچار مشکلات بسیار نمـوده و مینماید؛تاکنون حقایق آن براکثرخلق،پوشیده مانــده؛ هرکسی پیــرامون آن تصوّری نموده و پیروان این مذهــب ... هم هرروز یک دسته از خُزَعبـِلات(حرفهای چرند) ولاطائِلات(=چَرت و پَرت و مفت!) را درجامعه انتشار داده(1*)

مردم متعصّب ایران را به هیجان انداخـته، (و افــراد) معدودی(=اندکی) را دردام قتل(اعدام قانونی مطابق شرع،جهت حفظ امنیّت جامعه) افکنده،و فوری، این(تلفات) را غنیمت شمرده فریاد مظلومیّت(2*) کشیده،عموم ایرانیان(و رؤســـای قانونــی کشور، که موظـّف به اعـدام این اشرار وبرقرار کردن امنیّت هستــند) را به توحش(3*) متـّهم(کرده) و مَصادِر(رؤسای) امـور(مملکت) را دچار محـظـور(= موانـعــی در اجرای حکم قانونی) ساخته؛ به هــیچ وجه نمیـخواهند که به این دسیسه های هـفت رنگ و خدعه و نیرنگ خود، خاتمه داده (و) مُلک

(ایران اسلامی) و ملـّت را بـتحال خود گذارند و(به جای این جنجال آفرینی ها) قدمی در راه اصلاح وخیر بردارند!

ص۱ کشف الحیل:

... آگاهی و اطلاع تامّ بر مرام ومقصد یک قوم، خصوصاً قومی که (مثــل بهاییان) اسرارشان در زیر پردۀ خـفـا مستور است، موکول به حشر(= همراهی)ومعاشرت تامّ،وبلکه موقوف برمَحرمیّت وحتی ورود در کارهای اساسی و حلّ وعقد امور آن قوم است؛ ثانیاً، بعد از معاشرت ومحرمیّت، باز شرط است که مُتأثـِـّر از تظاهـرات (= رفتارهای ریاکارانۀ) ایشان نشده، مَحَبّت های ساختگی ایشان (همانـند کمک های مالی وامور مـثـلاً خیریّۀ آنها) ، سبب انحراف او ( = کسی که درمیان آنها نفوذ کرده ) نشود؛ و با هر استفاده و لـذ ّتی که در بین ایشان حاصل کرده باشد ، باز قلم را از بیان حقـیقـت - و لـو پـس از 20 سـال باشـد - باز نـدارد (1*)؛ ... کتب رَدّیّه و تاریخیه ، که بر اهل بهاء نوشته شده، پس از معاشرتِ (مؤلـّـف) با ایشان، معلوم می شود که اکثریّت آن کتب، (منطبق) بر صحّـت است؛اما(اینگونه کتابها) رفع کنندۀ بهانۀ بهائیها نشده (و) این بهانه را همواره دستاویز کرده (و) میگویند: (( این شخص، وارد در این جمع(یعنی جمعیت بهائیها)نبوده،وازحقایق بی خبراست!)).

1- اشاره به خود مؤلف(عبدالحسین آیتی- آواره) است، که بیـسـت سال از اعضای انجمن بهایی ها بوده است.

ص۲ کشف الحیل:

سالها است این بنده(آیتی/آواره) را آرزو بوده که شخصی پیدا شود که حقیقتاً بهایی، بلکه از مبلـّغین بهائیان باشد و   جاه ومال وحرص و شهوت ، او را مانع ازبیان حقیقت نشده ، به جامعۀ بشری بازگردد و مردم را از حقایق و اسرار وتناقضات ادّعا وعقاید واعمال ورفتار- شان خبردار نموده... و ساخت وسازهای بی- حقیقت(بهاییها)را که(به آنها)پی برده،بی پرده بیان نماید.اما صاحِب یک همچو وجدانی دیده نمی شد! بلی،ازابتدای بروز داعیۀ باب و بها تاکنون عدّۀ کثیری - که در این کتاب (کشفُ- الحِـیَـل) بعضاً (به آنها) اشاره خواهد شد – از این امر(بابیّت و بهائیّت) برگشته اند ؛ ولی از آنجایی که شرح حال خود وحضرات(رؤسای مذهبی آنها)را ننگاشته اند، بهاییان به هریک وصله ای چسبانده وعذری تراشیده اند!تاآنکه ازتفضّلات الهی،دراین دوسه ساله، آنچه(که) مقصود ما بود جلوه نمود، و در نهایت درجۀ کمال (و در قالب کـتاب کشف الحیل) عرض اندام فرمود و(نوشته های افشاگرانۀ کسی که خود سالها در بین بهایی ها واز مبلـّغان ایشان بوده = آیتی-آواره)به این صورت بروز کرد!

((چرا آواره(آیتی) از بهاییت متنفر شد؟!))

ص۳ کشف الحیل:

آواره تخلـُّص(عبدالحسین آیتی یزدی)، که مدّت 20 سال با کمال صمیمیّت در میان بهائیان بوده وخدمت به ایشان  می نموده، اخیراً بسبب وقوع افتضاحاتی که در مرکز بهائیّت رخ داده، مُشارٌ اِلیه به طوری کار را خراب دیده، که دیگرهیچ وصله(و پینه)والتیامی برای (توجیه کردن)آنها نجسته؛ پس از بیست سال بهاییت، آن حوزۀ پر از فساد را بدرود گفته، در مقام کشف حقایق(و اسراری که عوامّ خبر ندارند) رساله ای نوشته موسوم به (( کَشفُ الحِیَل)) (=پرده برداری از روی حیله ها وحقه بازیهای بهاییان!)... ...هرکس بهائی شده، بر روی این پایه بوده که درابتدا براثر(شنیدن) کلمات خوش آب و رنگ و نیرنگهای خوش ظاهر، و بی خبری از باطن و حقیقت کار، پایبند بعضی تعالیم اخلاقی-ادبی وبعضی دلایل- که ازمهارت(بهائیها) درمُغالطه (وسفسطه پردازی) ناشی شده - می گردد وبه دام (بهاییان) می افتد؛ وپس از چندی، اگر(این شخص گرفتار در دام) هوشمند باشد، مُـنـزجــِر (=دلزده ومتنفر)، واگر بیهوش(وکودن) باشد، مُنخَفِق(= خفه، لال و ساکت) می شود!

ص۴ کشف الحیل:

... هرکس اندک آشنایی با بهاییان داشته، میداند که بزرگترین مایۀ افتخار آنها بعد ازرُؤسای مرکزی، وجود ((آواره)) بوده که بعضی اورا دررتبۀ میرزا ابوالفضل گلپایگانی(از روحانیان گمـراه و مبلغـین بهاییت) و برخی از او(هم) برتر وبالاتر میدانستند!... بلکه بشهادت رئیس بهاییان (عباس افندی عبدالبها)این شخص(آواره) درصف اوّل صفوف مبلغین ودانشمندان ایشان بوده است!... آواره... درهر سالی ازاین سنین(:سالها) یک دروغی را کشف کرده و یک فسـق (= فسادی) و خیانت و جنایتی را(ازآنها) مشاهده (کرده)... و(خود بهایی ها) برای هریک ازآنها مَحمِلها (توجیه ها) بسته اند ... وبالاخره بقدرلازم، پی به حقایق برده ویقین نموده که عنوان ((بهائیّت)) درهیچ جای دنیا "عنوان مذهبی" ندارد (بجز نزد پیروان اندک این فرقه).

ص5 کشف الحیل:

.....خلاصه اینکه این مذهب مملوّ از فساد(=بهاییّت) که گاهی خود را موافق یک سیاست (مثل مشروطه) و گاهی مخالف آن سیاست؛ و وقـتی، الـهـی و گاهی طبیعی(برای جذب مارکسیست ها و کمونیست ها)؛ و روزی رافع حجاب(برای جذب زنان ودختران هرزه) و وقتی، مُعطی حجاب(یعنی سیاهی دل!)؛ ویک روز خارق(یا شکافندۀ)اوهام، و روز دیگر جاعل(یا وضع کنندۀ) اوهام (و خرافات)، معرّفی کرده ومی کند، فقط وفقط، در هشت(یا) نـُه الی 10 هزار نفر از ایرانیان بی علم واطلاع، نفوذ دارد؛که عده ای درایران وعدّۀ دیگر درعشق آباد(مرکز ترکمنستان) و فلسطین وهند ساکنند! و حتی در آمریکا، با اینهمه همهمه ودروغی که خود بهائیان منتشر کنندۀ آن شده اند، هـیچ خبـری نیست و کمتر نظری کسی به آن ندارد و خوشبختانه دراین مورد اخیر، بغیراز آواره(مؤلـّف)،دیگران هم آگاه شده اند؛ ازآنجمله، کتاب "ازتهران تا نیویورک" آقای میرزا عبدالله خان بهرامی را هرکس بخواند، بر این مقصد، مستحضر می گردد(1).

1- مخفی نیست که مردم و دولتمردان امریکا، نوعاً اهل مطالعه و پژوهش هستند؛ بنابراین شیوع خرافه و اوهام در میان امریکائی ها، همیشه ناچیز بوده و اگر هم در برخی مناطق آمریکا، خرافات یا اوهامی شایع شده باشد، تنها مربوط به اقوام بومی ویا همان سرخ پوستان یا سیاه پوستان وحشی و عقب افتاده ی آن نواحی است و یا در میان مهاجرانی که از برخی کشورهای عقب افتادۀ جهان سوم به آمریکا مهاجرت کرده و آنجا را نیز آلوده به جرم وجنایت ساخته اند. بنابراین، بدیهی است که آمریکایی اصیل، خردمندتر از این است که بـه بهائیها و فرقۀ تروریستی بهائیت گرایش وعلاقه پیدا کند!آنهم بااینهمه خرافه ودروغ ..  بهائیّت، یک لطمۀ بزرگی به وحدت ملی ما زده است و... باعث تفرقه و تشتـّت(پراکنـدگی) شده است... و حتی بعضی جوانان بی خبر بی- فکر هم، در سایۀ الـفاظ "خوش ظاهر بد باطن" ایشان، تصور نموده اند که این سخنان(دروغ و واهی) بکار مُلک وملت خواهد خورد، و بطور مستقیم وغیر مستقیم، باعث ترویج افکار ایشان شده انـد! از طرفی هـم... هر شخص محترمی (از رجال ایران) که خواست اصلاحاتی بکـند، هوچی های مملکت(خبرنگاران و ژورنالیستها یا روزنامه نگاران) بعد ازآنکه ازجهات دیگر، مأیـوس ازتخریب کار اومیشوند، به این نسبتها (که فلان وزیر بهائی است)تشبُّث(چنگ اندازی عنکبوت وار) نموده، بعضی دستها(یعنی روس وانگلیس)هم ایشان(خبرنگاران و ژورنالیستها) را کمک داده و این آتش را دامن زده؛ بالاخره درسایۀ این حرفها (و شایعات)... بسی ازمردم محترم (و بی گـناه) را متهم و اعـمال (نیک و  مردم دوستانۀ) ایشان را خنثی نموده اند و.....  بزرگترین عامل این عـملیّات(شایعه پردازی و  اتـّهام به وزیران و...) خود بهائیان هـستند، که  از کثرت میـل به ترویج (و تبلیغ) مذهب خود،  هرشخص محترمی را بخود نسبت داده، آهسته  آهـسته و به لـطایف حِـیَـل، به گـوش ایـن و آن  خوانده اند که:((این هم ازما(بهاییها)است!))1.

1- خوانندگان عزیز میدانند که وبلاگ ما یک وبلاگ سیاسی نیست؛ و بنده عین متن را توأم با اختصار و اندکی برگردان بزبان روز، نقل می کنم. اما حیف است که به حقـیـقت بزرگی اشاره نکـنـم؛ و آن جریان امیرعباس هویدا (م 1358ش) است. من نمیخواهم از این شخص دفاع کنم، چون سیاسی نیستم؛ و نیز نمیخواهم دراینجا از بیگناهی یا گناهکاری او سخنی بر قـلم آورم؛ اما مدارکی که اخیراً درانگلستان و برخی نقاط دیگر، به دست آمده، همگی حاکی ازاین است که هویدا دشمن بهائیّت بـوده و با ترجمۀ کشف الحیل آیتی، به چند زبان زنده ی دنیا، و انتشار آن به صورت جزوه جزوه شده در کشورهای مختلف، سبب فروپاشی بنیان و از هم گسستگی مکتب پوشالی و کثیف بهاییت شده و درجریان تخریب "حظیرة القدس" نـیز نقش مهمی داشته ومدارک آنجا را به مرحوم آیت الله العظمی بروجردی ارسال کرده است.

این بود که بهائیان، با شایع کردن بهایی بودن هویدا - نخست وزیر وقت - انتـقام خود را از او گرفتند... ولی من کاری به گناهکاری و یا بیگناهی این شخص ندارم... بهروز شیرازی

ص6 کشف الحیل:

خیلی مُضحک است که سالهای دراز (بهایی ها) در کمین علماء و وزراء ایران نشسته بودند و هر مجتهد و (شخص) ُتـَنـفـِّذی که در جامعه طرف توجه مردم می شد، او را به خود نسبت می دادند واگردرحیاتش وسیله بدست نیاورده، نتوانسته اند او را متهم (به بهائـیّت) سازند،پس از وفاتش این نسبت را به او بسته اند! و در ایـن اواخـر، حتـّی میرزا علی اصغر خان اتابک (1) را ازخود می- خواندند! وبقدری بی نمک یا شور شد، که اتابک (امین السّلطان) مجبور شد زمام اَنام (:خلایق) را رها کرده، هشتاد و چند نـفـرشـان را در یزد، بـه کشتن دهد!........ ایرانیانی که در داخلۀ خودشان نتوانسته اند بفهمند که شهرتـها (و شایعات) تا چه اندازه صحیح وتاچه حدّ، سقیم(معیوب ونادرست) بوده، چگونه میتوانند...دانست که آیا فلان"مُسیو" یا "مادام" (فرانسوی)، یا " مِستر" و "مِس"(:میز یا میس، یا میسیـز انگلیسی) را که رئیـس بهائیان در الواح خود نام میبرد،(آیا اصلاً) وجود خارجی دارد یا نـه؟! و اگـر دارد، آیا اصلاً اسـم بهایی را شنیده؟! و اگر شنیده، آیا به چه عنوان (و دیـدگاه) شنیده و با چه احساس (خوب یا بدی) آن را تلقـّی کرده؟! وبا فرض اینکه عقیده(به بهاییت) هم یافته باشد،آیا عقیدۀ او برای کسی حُجّتست؟! و بالاخره آیا ممکن نیست که "مُسیو" یا"مِستر" اشتباه کند؟!

1- از وزیران و رجال اهل فضل قاجاریّه، ملقـّب به اتابک اعظم و امین السّلطان، مقـتول به تاریخ شب 22 رجب  325 قمری ، بدست مشروطه - خواهان، هنگام خروج از مجلس، در 50 سالگی. نگارندۀ وبلاگ و محقـق این اثر ( کشف الحیل) گوید:

دراینجا لازم دیدم که یکی دیگر از شخصیتهای بیگناه را که بهاییان اورا ازخود معرفی کرده وسبب دردسر او و ریختن آبروی این روحانی نیز شدند، معرفی کنم: شیخ الرئیس قاجار، ابوالحسن میرزا، پسر محمد تقی میرزا حُسام السّلطنه (= پسر هفتم مرحوم فتحعلیشاه) (تولد1264/فوت1338ق- مدفون درصحن حضرت عبدالعظیم(ع) شهرری تهران)، خطیب واعظ، عالم و شاعر،متخلـّص به "حیرت"؛ شاگرد مرحوم میرزای شیرازی در سامَرّاء بوده وبه همین سبب پس ازآنکـه به ایران وتهران بازگشته، مرحوم ناصرالدین شاه به وی لقب "شیخ الرّئیس" داده و اورا مأمور خدمت در آستان قدس رضوی(ع)نموده است(در1294ق). وی به فارسی وعربی شعر می سروده و در منبـر وعظ وخـَطابه نیزعباراتی موزون با سجع و قافیه برزبان می رانده است؛ که بهائیان برخی از این الـفاظ زیـبا را گرفته و بهانه ساخته وگفته اند:" در اینجا قصدش اشاره به بهائیت است!!"؛ ازآنجمله، یک بار درمقام نکوهش مسلمانانی که به قرآن کریم عمل نمیکنند و فقط به روخوانی آن قناعت میورزند،گفته: "قرآن را خواندی ونفهمیدی! اگرفهمیده بودی، این کتاب اقدس وصحیفۀ مقدّس را پشت پا نمی انداختی!"؛ پس لفظ "اقدس" را بهائیها گرفته و گفتند:"او اشاره به کتاب بهاء ( اقدس) نموده است!!". بار دیگر، بالای منبـر گفته بود:"اگر خواهم، بالای منبر، سه ساعت سخن

میگویم، بـِعَون ِ رَبـِّیَ العَلِیِّ الأعلـَی!(به یاری خدای بزرگ و بزرگوارم)"؛ پس بابی ها نیز شایع کردنـد که مراد اواز"علیّ اعلا" رهبر بابیّه(سیّد علی باب) است!! این شایعـات نیز متأسّفانه پیراهن عثمان شـد و مخالفان این عالم واعظ، او را متهم به گرایـش او به بابیّت و بهاییت نمودند!! حال آنکه خود او آثاری درردّ اینگونه فرقه های نوظهور داشته است؛ مثل: کتابُ الأبـرار، در ردّ بـرغلام احمد قادیانی، رهـبر فرقۀ احمدیّه یا قادیانیّۀ هند (فوت 1326ق)؛ و نیـز کتابی برای متـّحد ساختن مسلمانان جهان نوشته، با عنوان: اتـّحاد اسلام؛ و اثری دیگر نوشته با عنوان: رسالۀ نقد فـِرَق(=فرقه ها) و...؛ پس چنیـن عالمی با این آثارارزشمند، چگونه میتوانست بهایی باشد؟! وچگونه می توانست بابی باشد؟! (جهـت آگاهی بیشتر از شرح حال و آثار او، رجوع شود به: رَیحانة الأدب،مدرّس تبریزی،3-321 و نیز 2-ص7؛ دایرةالمعارف فارسی،مُصاحَب،2-1521؛ الذ ّریعة،آقـا بزرگ، 9-274؛ اثرآفرینان،3-395). مرحوم محمد عـلی مدرّس تبریزی در رَیحانة الأدب (ج3-ص321)مینویسد:((ناگفته نماند: بهائیها بعضی از کلمات مبهم وپهلودار شیخ الرئیس را که گاهی در منبر به زبان می آورده، موافق مـرام بهائیگری خـود تأویل(تفسیر) کرده و اورا نیز بهائی میدانستند! ...... بجهت آن سوء تفاهم، پیغامی ازمیرزا عباس(عبدالبها = عباس افندی، رهبر بهائیان، فوت:1340ق) آمـد و او را برای تبلیغات درآمریکا دعوت(کرد) وبه وعدۀ "عایـداتی چندین برابر واردات ایرانی!!" بشارت داد. اوهم (با زیرکی و هوشیاری) مقروض بودن خود را بهانه آورده، گفت:"باید اول آنرا بدهید، تا بعد از اداء قروض، حرکت کنم!". خیالش این بود که آن مبلغ را بگیرد و(سپس) این قضیه را دربالای منبر فاش(کند) و(آن را) دلیل تقلب و رسوایی بهاییان نماید وخدمتی به اسلام انجام دهد... تا آنکه میرزا عباس (افندی) از این روحیّۀ شیخ واقف شد ومعامله انجام نیافت. کسی که محرم این راز (بهاییان) بوده، با نالۀ اسف آمیزی میگفته است:"شیخ الرئیس میخواست پول را بگیرد و بخورد و به آمریکا هم نرود! و الاّ محلّ پول وضامن نیز قبلاً معیّن بوده؛ که بمحض حرکـت، داده شـود!". درعین حال که مذاکرۀ سرّی درجریان بود، بهایی ها بیکدیگر مژده میدادند (که): " شخص مهمی که هـزار درجه ازمیرزا ابوالفضل گلپایگانی بالاتر است (و در کشورهای مختلفی زندگی کرده؛ از ایران و عراق و ترکیه و روسیه و....)، برای تبلیغ به امریکا حرکت خواهد کرد! واگراوحرکت کند، تمام(مردم)دنیا بهایی خواهند شد!!"...)). زهی خیال باطل!! البته لازم به تذکر است که شیخ الرئیس قاجار، دارای اشتباهات و خطایایی نیز مانند هر انسان بوده،که یکی از بزرگترین اشتباهات وی - همانند بسیاری از علماء ایران و عراق در آن زمان- فریفته شدن توسط حرکت ویرانگر مشروطه خواهی و مشروطه طلبی و دفاع از عَناصِـرپلید مشروطه بوده است؛همانها که ایران عزیز را دچارانحراف فرهـنگی و اخلاقی واجتماعی کردند! در مورد مرحوم امین السلطان علی اصغـر خان اتابک اعظم، کـه در شمارۀ ۷ از او یاد نمودیـم: وی در امر چاپ و نشر کتب اسلامی نیز نـقـشی ارزنده داشت؛ کتاب بیانُ الحقِّ والصِّدق المطلق مرحوم فخرالاسلام (مسیحی مسلمان شـده، فوت: حدود 1330 ق)، که ده مجلد بوده و چهار مجلد اول آن در اثبات قرآن مجید و پیامبری حضـرت محمّد(ص) است، جلد اوّل وچهارم آن، به همّت همین علی اصغرخان اتابک،بچاپ رسیده است؛ رجوع شود به: رَیحانة الأدب،تبریزی،4-302. پس باید از بهائیان پرسید:چگونه به خود جرأت داده ایـد، که چنین مسلمان بزرگوار و خیّری را که تبلیغ اسلام را میـنموده، بهایی معرّفی کنید؟! خلاصه، ازآنجایی که تقریباً (برای همگان) بمقام بَداهت(آشکاری) رسیده، که رؤسای بهائی، بدون اینکه کمتر نظری به روحانیّت (ادّعایی) و دیانت (خودشان) داشته باشند ، فقط و فقط برای استفادۀ مادّی و انجام آمال و آرزوهای دنیوی(خودشان)، ازهیچگونه تـَصَـنـُّع(ظاهر سازی) ودروغ، پروا ننموده؛(وبلکه)اسباب فساد ونفاق وتفرقه وتشتـُّت (چند دستگی مردم و جوانان را) فراهم نموده اند، واَتباع (پیروان) و مَرَدۀ (مُریدان؟)(1) ایشان هم مانند گوسفند، بی اراده، تابع ارادۀ ایشان شده؛ ...لازم مینمود که اسرار خـَفِیَّه(پوشیده) و حقایق داخلی ایشان، به همان گونه که هست و چنـانکه باید وشاید،کشف گردد؛ تا بیخبران فریب سخنان خوش ظاهر ایشان را نخورده؛ بهیچ وجه اهمّیت به وجود (یا: اعدام و نبود) و اقوال ایشان ندهند؛ و کم کم، این گوسفندان بی مَدرَک (بی ادراک و شعـور) را کـَأن لـَّم یَکـُن (گویا اصلاً نبوده اند!) انگارند. لذا، درمقام طبع(چاپ) ونشر این رساله ( کشف الحِیَل = آشکارسازی حیله ها) برآمده و امیدواریم ایرانیان وطنخواهی که ضرر اینگونه تأسیسات رایافته وبکمال خوبی تشخیص داده اند که امروزه برای ایران، سمّی مُهلِک تر از سـمّ اختلاف (حزب ها یا گروه های عقیدتی) نیست، و دَریاقی (پادزهر ودارویی) نافع تر از ائتلاف (الفت گرفتن و یکپارچگی) نیست، به کلی، ایـن قضیّه (فتنۀ باب و بهاء) را فراموش کرده ... با حالت خونسردی وبی اعتنائی، تلقـّی نموده و به ((وحدت ملـّی)) قائل و مُتشبِّث (گیرنده) گردنـد؛ که این است یگانه راه نجات...

1- باید دانست که کلمۀ "مُرید" هرچند اسم فاعل از مصدرعربی اراده است؛ ولی در زبان عرب مُستعمَل نبوده و از اصطلاحات جعلی صوفی ها و درویش های ایران است، که بهائی ها نیـز از ایشان هستند. "مَرَده" جمع مُکسَّر " مارِد" بمعنی "سرکش و آشوبگر" است، که بر بهاییان نیز این صفت برازنده می نماید!! ولی جمع مُرید، همان جمع مذکر سالم عربی(مُریدون/ مُریدین) میباشد. توضیح ، آنکه : کلـمۀ ((گوسفندان)) کـه در این مقدّمه، در حق بهائیان استعمال شده، کلمه ایـست که رئیس ایشان میرزا حسین علی بهاء(و بـقول خودشـان: حضرت بهاء الله!!! پیامبرشان!!!) در حقـّشان استعمال کرده!! و هر بهائی ثابت قدمی، ناگزیراست ازاینکه خود را مِصداق ((گوسفند)) دانسته، از این کلمه ، کدورت و رنجشی حاصل ننماید!! بلکه به آن افتخار فرماید!! و تنها فرقی که در بین(عبارت) بهاء و اظهار ما است، همان فرق عربی و فارسی بودن است؛ که اوبه کلمۀ ((اَغنام))(جمع غـَنـَم) یاد نموده وما به لفظ ((گوسفند)) که معنی فارسی((اغنام)) است، یاد می کنیم!(1)

واکنون شروع مینمائیم به بیان مقصود، بصورت سؤال و جواب بین ((آیتی))(اسم اصلی مؤلف) و ((آواره))(شهرت و تخلـُّص او)؛ و از یزدان پاک کمک میجوئـیم که خامه(قلم) و بیان ما را از هـر لغزشی نگهداری فرماید.

1- لازم است بدانیم که ادوارد براون در آخرین اثرخود "معمای جهان"، که درآن پرده از روی دسیسه های انگلیس علیه کل مردم دنیا برداشته بیاناتی از سیاستمداران بزرگ انگلیس،به ویژه "گلادستون" نقل نموده ، که تمامی مردم دنیا را ((گوسفندان بریتانیا))لقب داده اند!این هم یک گواه دیگر بر انگلیسی بودن مذهـب بهاییت!! ... یک اشتباه بزرگ ، این است که حُسن اخلاق (ریاکارانه) را اکثر مردم نشناخته، گمان میکـنند که چون کسی دستی بر سینه نهد وخضوع کند و " قربان شما! " بگوید ، دیگر کار تمام است و او دارای "مکارم اخلاق" (بزرگ منشی در رفـتار)

است!حال آنکه این غلطی بزرگ است!بسا کسان که آداب ظاهری وخضوع و تظاهر به محبّت را فقط وفقط برای فریب دادن مردم و کسب منفعت از ایشان بکار برده و می بَرَند! پس حُسن اخلاق نه اینهاست؛بلکه حسن اخلاق آنست که هرخُلقی (حتی خشم وغضب)با بهترین صورتش،درموقع خود، اِبراز شود؛ بدون آنکه درزیر پرده، مقصد دیگری باشـد.... مثلاً اگر یک شخص مدّعی، با جمعی تظاهر به مَحَبّت کند و کتباً یا شِفاهاً تمجید زیاد ازایشان نماید،برای آنکه داعیۀ اُلوهیّت(خدا بودن) یا نـُبُوَّت (پیامبری) یا ولایت او را بپذیرند واورا شریک درمال وجان خود کنند، این تظاهر (ریاکارانه وتزویرآمیز)...عین"بد اخلاقی" است! ... بلکه نوعی از حیله و دسیسه است که میتوان آنرا سرآمد تمام سَیِّئات (زشتیهای) اخلاق دانست ...(ص11)بهائیان...درمورد تمام اخلاق واعمال به تظاهرعقیده مند ترند، تا به صمیمیّت! چنانکه میلیونها مال مردم را درهر شهر ودیار(و اخیراً تحت لِوای "آزادی" و"حقوق بشر"!)ضایع کرده واشخاص (زودباور) بسیاری را بر خاک مَذلـّت نشانیده اند؛ و باز، دم از امانت ودیانت زده، اگر درشهر خود، قادر براِغفال مردم نشوند، به شهر (یا کشور)دیگـر سفرکرده، با همان سرمایۀ الفاظ -امانت ودرستی! که بـقدر خردَلی درایشان وجود ندارد! - بساط تجارت گسترده ( و تحت عناوینی ازقبیل "بنیادهای خیریّه" و...) به سلب کلاه(یعنی کلاه برداری از) این وآن میپردازند.

 

.Copyright © 2014 Dr.Minagar. All Right Reserved

  • رصد
  • ۰
  • ۰

چهارشنبه ۰۵ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۴۹ مدیریت

نامه الکترونیک چاپ PDF

چکیده: مذهب شیعه مهم‌ترین خصوصیت مذهبی ایرانیان با احکام اجتماعی ، عبادی و اخلاقی خاص می‌باشد که مهم‌ترین خصوصیت آن ،اهمیت دادن به اجتماع مسلمانان است، لذا در آیات بسیاری از قرآن کریم این اهمیت نمایان می‌باشد. در احکام نیز تمام احکام عبادی اسلام با نگاهی اجتماعی قابل تأمل می‌باشد به همین خاطر«وحدت مسلمین» مهم‌ترین سد و مانع در اجرای اهداف دشمن شمرده می‌شود و لذادشمن به تفرقه افکنی به وسیله راه‌های متعدد پرداخته است. از جمله اختلاف افکنی میان مسلمین، تأسیس و حمایت از فرقه‌های انحرافی مثل بهائیت می‌باشد که از زمان  تأسیس این فرقه تاکنون شواهدمتعددی بر وابسته بودن این فرقه به دولت‌های استعماری نظیر روسیه و انگلیس وجود دارد. در این میان امام خمینی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران با موضع‌گیری واحدی در مقابل این جریان انحرافی به مقابله با آن‌ها پرداخته و خطر آن‌ها را گوشزد کرده است. این مقاله باروش توصیفی تحلیلی، به بررسی این فرقه  ضاله و مواضع امام خمینی (ره) در این رابطه می پردازد.

مقدمه : مذهب تراشی از دیرزمان رایج بوده و همیشه در کنار دعوت حق پیامبران عده ای داعیه ی مذهب و مسلک جدید داشتند تا به منافع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... دست یابند. در عصر حاضر این امر شکل جدیدی به خود گرفته و همراه با پیشرفت دانش بشری بعضی از مسلک ها و مکاتب نو ایجاد شده، چهره ی علمی و سیاسی به خود گرفته، و با ایسم ها ظهور نموده اند. مسلمانان از گذشته تا حال شاهد پیدایش انحراف فکری و عملی در جریان خلافت، حکمیت، خوارج و به وجود آمدن فرق مختلف مذهبی در قرون دوم و سوم بوده اند.   سوالی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بررسی علل مخالفت شدید با بهائیان توسط رهبر کبیر انقلاب بوده و فرضیه ای که در پی اثبات آن بر آمدیم، استعماری بودن بهائیان، انحراف عقیدتی داشتن بهائیان و بدعت گذاشتن در دین مبین اسلام توسط سران آن و جاسوسی و مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران بود. احتمال هر عمل نسنجیده و سنجیده‌ای توسط استعمار و دشمن می رود و لذا مذهب سازی نیز یکی از این احتمالات است که با توجه به خرافات و انحرافات عقیدتی که در دین مبین اسلام پیدا شده است و به تعبیر شهید مطهری در کتاب اسلام و مقتضیات زمان گل و لای هایی که در طول این 14 قرن در بستر این چشمه گوارای اسلام، پیدا شده است و نیز توجه شدید مردم به مباحث مهدویت و نگاه مردم به آسمان و معنویت و از طرفی گسترش ظلم در جهان، همیشه دشمن در پی ایجاد و حمایت از موارد بدلی است؛ یعنی هم اکنون که قادر به ساخت اصل نیست، بدل آنرا می سازد. وقتی نمی تواند این احساسات مذهبی مردم را که فطری است، پاسخ گوید و دستور به پیروی از دین حقیقی دهد، خود به ایجاد و یا حمایت از ادیان تقلبی می پردازد تا در سایه آن به مطامع خود بپردازد. حمایت از بهائیت  در راستای همین سیاست ،عملی شد و به خاطر شرایط تاریخی که مهیا شده بود که قسمتی از بهائیان در عکا و حیفای اسرائیل بودند به مقابله با جمهوری اسلامی ایران پرداختند و با مرکزیت بیت العدل اعظم (که مکان بسیار سرسبز و آبادی است) به رهبری بهائیان ایران می پردازد. آمریکا و انگلیس هم گر چه در بسیاری مواقع در مقابل هم در صحنه سیاسی ظاهر شده اند، در این مسأله در کنار هم و در حمایت از اسرائیل و بهائیان پرداختند و می پردازند و ایران را بخاطر مقابله با عده ای جاسوس، متهم می کنند.

 

«بهائیان» در کلام امام خمینی (رحمه ا... علیه) لزوم بررسی سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی در مورد این فرقه، از چندجهت می‌باشد:

1- امام خمینی (ره) به عنوان رهبر مردمی که برای استقلال وآزادی ملت خود قیام کردند. 2- امام خمینی (ره) به عنوان مرجع تقلید اعلم و صاحب فتاوای فقهی و اجتماعی در مورد این فرقه. 3- امام خمینی (ره) به عنوان یک فرد مسلمان که قبال افرادی که عمال استعمار هستند، موضع می‌گیرد. اگر رهبر یک انقلاب، سخنانی بصورت مکرر و موضع‌گیری‌هایی  در مورد افراد خاصی انجام میدهد، نشان دهنده حساسیت این موضوع می‌باشد،لذا اهمیت صحبت‌ها، پیام‌ها، سخنرانی‌ها، نامه‌ها و دیگر آثار امام در مورد این فرقه ضاله دارای ارزشی والاست. در ادامه مطالب امام خمینی در این زمینه، در سه قسمت جمع آوری شده است: الف: اقدامات بهائیان برای براندازی اسلام . ب: حمایت‌های استعمار از بهائیان. ج: اعلام مخالفت صریح.

1- اقدامات بهائیان برای براندازی ایدئولوژی اسلامی 1-1- ارتباط داشتن بین خود و قیام برای رسیدن به مطامع خویش: امام در اولین پیام تاریخی خود به ملت ایران فرمودند: خوب است دینداری را دست کم از بهائیان، یاد بگیرید، که اگر یک نفر آن‌ها در یک دیه ]تلفظ قدیم کلمه ده[ زندگی کند، از مراکز حساس ، آن‌ها با او رابطه دارند و اگر جزئی تعدی به او بشود، برای او قیام می‌کنند، شما که به حق مشروع حق قیام نکردید، خیره سران بی دین از جای خود برخاستند و در هر گوشه، زمزمه بی دینی را آغاز کردند و به همین زودی بر شما تفرقه‌ زده‌ها، چنان چیره شوند، که از زمان رضا خان روزگارتان سخت‌تر شود. «و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» (سوره نساء،آیه100)(صحیفه امام،ج1،ص21)  1-2-  احیای سنت‌ها و رسوم غیر اسلامی مثل جشن گرفتن در سالروز کشف حجاب: امام در دیدار رؤسای شهربانی و ساواک قم (آقایان پرتو و بدیعی) مطالبی را مبنی بر اجتناب از تحریک افکار و احساسات مردم فرمودند و در ادامه نیز خاطرنشان کردند که روحانیون پشتیبان اصلاحات‌اند. بعد در توضیح برنامه‌های نمایشی رژیم در 17 دی (سالروز کشف حجاب رضاخانی در سال 1314 ه. ش) گفتند: خوب است آقایان به ادارات مرکزی خود گزارش دهند که مراسم روز 17 دی را، بیش از آنچه هست جلوه ندهند و مردمی را که اعصابشان تحریک شده بوسیله دستگاه تلویزیون بهائی‌ها ،تهیج ننمایند. دستگاه بهائیت و کارخانه پپسی کولادستگاه جاسوسی یهود فلسطین ]رژیم صهیونیستی[ است. البته امام خمینی به آندو گفته بودند که: تلویزیونی که متعلق به یک اقلیت منفور ]یعنی بهائیان[ است، قصد دارد در 17 دی نمایش زنان سابق و امروزی را بدهد و در این صورت مردم تظاهرات می کنند و ... «همان،ص122»لازم به ذکر است تلویزیون در آن زمان توسط ثابت پاسال (یهودی بهائی شده) اداره می شد.

 

1-3- 1- حمله به معارف اسلامی و ابزار قرار دادن شعار تساوی حقوق زن و مرد: «محافل لا مذهب بهائی های یهودی الاصل ایران و آمریکا، اراده دارند درخواست تساوی حقوق زن و مرد را آلت تجاوز به حریم رسمی این مملکت قرار دهند و دین اسلام را که موجب بقای استقلال ظاهری این ملک و ملت است، تضعیف کنند.»  (همان ،ص192) حسین فردوست که از جمله نزدیک ترین افراد به محمد رضا شاه بوده است،مینویسد:«دردوران محمد رضا بهاییت در ایذان توسعه ی عجیبی یافت و آنها بر مبنای انگیزه ونقاط ضعف،به شدت افراد را جلب می کردند.چند مورد به اطلاعم رسید که فرد، مقروض بوده و سازمان بهاییت قروض او را پرداخت کرده است تا بهایی شود. زن نیز از وسایل مهم جلب افراد بود وترتیبی میدادند که از طریق روابط جنسی، جوان ها جلب شوند واصولاٌ ازدواج مسلمان و بهایی راتجویز می نمودند واز طریق دختران بهایی به عنوان مبلغ، عمل می نمودند. ایران بعد از آمریکا ، بیشترین تعداد بهایی ها را داشت.(بهایی ها در آمریکا بسیار قوی هستند و مراکز متعددی ازجمله در شیکاگو دارند.)در دورانی که بهاییت ایران قوی بود، در فرم های استخدام و غیره در مقابل مذهب، صراحتاٌ بهایی مینوشتند، ولی وقتی که در موضع ضعف قرار میگرفتند(مانند حرکت مردم تهران و تخریب حضیره القدس)خود را مسلمان معرفی میکردند. »(خاطرات ارتشبد سابق، حسین فردوست،ظهور وسقوط سلطنت پهلوی،ج 1،ص376)

حضرت امام خمینی (ره)در سخنرانی تاریخی در عصر عاشورای روز 13 خرداد 1342 در مدرسه فیضیه فرمودند:«...اسرائیل نمى‏خواهد در این مملکت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمى‏خواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمى‏خواهد در این مملکت علماى دین باشند؛ اسرائیل نمى‏خواهد در این مملکت احکام اسلام باشد.... آقا، یک حقایقى در کار است، من باز سرم دارد درد مى‏گیرد؛ یک حقایقى در کار است. شما آقایان در تقویم دو سال پیش از این یا سه سال پیش از این بهاییها مراجعه کنید؛ در آنجا مى‏نویسد: تساوى حقوق زن و مرد، رأى عبدالبهاء است؛ آقایان از او تبعیت مى‏کنند. آقاى شاه هم نفهمیده مى‏رود بالاى آنجا، مى‏گوید: تساوى حقوق زن و مرد. آقا! این را به تو تزریق کردند که بگویند بهایى هستى، که من بگویم کافر است؛ بیرونت کنند. نکن اینطور؛ بدبخت! نکن اینطور. تعلیم اجبارى عمومى نظامى کردن زن، رأى عبدالبهاء است. آقا تقویمش موجود است، ببینید! شاه ندیده این را؟ اگر ندیده مؤاخذه کند از آنهایى که دیده‏اند و به این بیچاره تزریق کرده‏اند اینها را بگو. واللَّه، من شنیده‏ام که سازمان امنیت در نظر دارد شاه را از نظر مردم بیندازد تا بیرونش کنند و لهذا مطالب را معلوم نیست به او برسانند. مطالب خیلى زیاد است، بیشتر از این معانى است که شما تصور مى‏کنید. مملکت ما، دین ما، در معرض خطر است؛ شما هى بگویید که «آقایان! نگویید: دین در معرض خطر است». ما که نگفتیم دین در معرض خطر است، در معرض خطر نیست؟! ما اگر نگوییم شاه چطور است، چطور نیست؟ آقا یک کارى بکنید اینطور نباشد. همه چیز را گردن تو دارند مى‏گذارند. بیچاره! نمى‏دانى آن روزى که یک صدایى در آمد، یک نفر از اینهایى که با تو رفیق هستند، رفاقت ندارند. اینها همه رفیق دلارند؛ اینها دین ندارند؛ اینها وفا ندارند .»

1-3-2- حذف شرط اسلام و ذکوریت از شرایط قضات و نمایندگان: از برنامه های استعماری رژیم ستم شاهی که با دسیسه آمریکا انجام می شد تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در اوائل نخست وزیری اسدا.. علم بود با  این هدف که غیر مسلمانان ودر رأسشان بهائیان بدون هیچ منع قانونی بر پست های حساس کشور گمارده شوند و لذا با تصویب این قانون، سه موضوع مرد بودن ، مسلمان بودن و سوگند خوردن فقط به قرآن را تغییر داد. امام خمینی متوجه این خطر شدند و از هر سو با تلگراف ها، اعلامیه ها و نامه ها و سخنرانی ها ، اعتراض خود را اعلام نمودند که در کتاب مرحوم استاد علی دوانی (نهضت روحانیون ایران ) مضبوط  است . سرانجام،‌ رژیم و علم درتنگنا قرار گرفتند و مجبور به لغو آن گردیدند ولی امام خواستار لغو کامل و رسمی در جرائد رسمی کشور شدند.

بهائیان در مدت کوتاهی چنان رشد کردند و مشاغل حساس را به اشغال خود درآوردند که در کابینه هویدا نه وزیر بهائی راه یافت. آن ها علاوه بر پست های حساس نظامی و سیاسی بر بسیاری از منابع اقتصادی نیز تسلط یافتند مثلا هژ بر یزدانی، صاحب سهام بانک ایرانیان و بانک  توسعه کشاورزی و ثابت پاسال نیز از سرمایه داران بزرگ بهائی بودند. حتی مراکز فرهنگی مانند تلویزیون ایران نیز توسط حبیب ا... ثابت پاسال بهائی اداره می شد.»(حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران،ص185)

امام در نامه ای به علمای یزد در ابتدا به اعمال رژیم گذشته نظری داشتند که مثلاٌ قرآن را در ردیف کتب ضاله قرار می داد ]و قرآن سوزی می کرد[ و اکنون می خواهد با اعلام تساوی حقوق، چندین حکم ضروری اسلام را محو کند و اخیراٌ وزیر دادگستری در طرح خود شرط اسلام و ذکوریت را از شرایط قضات لغو کرده است.(همان ،ج1،ص186) لازم به ذکر است این طرح و نیز طرح تبدیل سوگند به قرآن کریم در مراسم تحلیف نظامیان به سوگند به کتاب آسمانی، به جهت هموار نمودن راه نفوذ بهائیان در ارتش، قوه قضائیه ، شهادت دادن، ادارات و... می باشد. 1-4- قانونی کردن و به تصویب رساندن احکام بهائیان از جمله نظامی کردن زن: امام با سخنرانی تاریخی و کوبنده شان در عصر عاشورا در قم، ابتدا با مقایسه دشمنان امام حسین (علیه السلام) با رژیم شاه فرمودند: چون با اصل سر و کار داشتند غیر از امام حسین هم آن همه جنایت انجام دادند. ]در مورد کودکان و قافله امام حسین و یاران امام حسین و ماجراهای اشک آور کربلا[، نمی خواستند، شجره طیبه باشد. همین فکر در ایران هم وجود داشت. سید شانزده ، هفده ساله به شاه چه کرده بود؟ ]منظور سید یونس رودباری از شهدای ماجرای خونین فیضیه است[ و با تفسیر اینکه رژیم، با اصل اسلام مخالف است در ادامه به شاه اخطار کردند و شاه را تحت تأثیر بهائی ها دانستند. هنگامی که عبدالبها نظرش مبنی بر تساوی حقوق زن و مرد بود،3 شاه هم نفهمیده از او تبعیت    می کند و حرف او را می زند. حضرت امام در توضیح علت این کار گفتند: آقا! این را به تو تزریق کردند که بگوئید، بهائی هستی، که من بگویم کافر است؛ بیرونت کنند... نکن اینجور! تعلیم اجباری عمومی، نظامی کردن زن، رأی عبدالبها است...

و از فروعاتی که برای این مسئله ذکر کرده اند این است که تمام بدن کافر حتی مو و ناخن و رطوبتهای او نجس است.[7] حال که روشن شد چه کسانی در فقه اسلام و شیعه نجس می  باشند به کنکاش در آثار بهائیان می پردازیم تا از برخی عقاید آنها آگاه شویم بهائیت  فرقه ای است که توسط حسنعلی نوری معروف به بهاء الله به وجود آمده است. قبل از آن  به وسیله علی محمد باب که به پیروی از اندیشه های شیخیه خود را رکن چهارم یا انسان  کامل پنداشته بود، با بیت را به وجود آورده بود، وی در آغاز مدعی بود که باب امام  زمان(عج) می باشد ولی در نهایت ادعای الوهیت نموده و اعلام نمود که بعداً کسی را به  عنوان «من یضحصر الله» خواهد فرستاد. بعد از اعلام علی محمد، حسینعلی نوری مدعی شد  که او همان کسی است که علی محمد باب وعده آمدن او را داده است. بعد از آن با ادعای  نسخ دین اسلام، نغمة ایجاد دین تازه سرداد و به دین سازی روی آورد.[8] برخی از عقاید بهائیت از قرار زیر می باشد: 1. اعتقاد به الوهیت علی محمد باب و حسینعلی نوری یکی از سخیف ترین و غیر معقول ترین اعتقادات بهائیت و بابیت اعتقاد به اله بودن باب و حسینعلی نوری است علی محمد باب ادعا کرده است که رفیع ترین مراتب حقیقت یعنی الوهیت در او حلول کرده آن هم حلولی مادی و جسمانی.[9] این اعتقاد بهائیت با مبانی تمام ادیان آسمانی در تضاد می باشد زیرا در ادیان آسمانی الوهیت مختص حضرت حق، پروردگار و خالق جهان و جهانیان  است و در این مقام هیچ کس و هیچ چیز با او شریک نیست. 2. اعتقاد به مقام نبوت علی محمد و میرزا حسینعلی بهائیان می گویند: مقام قائم موعود به حکم برخی آیات قرآن کریم، مقام اصالت و نبوت است.[10] اما شیعه می گوید: قائم موعود تابع قرآن مجید و شریعت خاتم الانبیاء محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ و مقام او مقام خلافت و وصایت و امامت است نه اصالت و نبوت.[11]  3. اعتقاد به قائم موعود بودن علی محمد باب و میرزا  حسینعلی بهائیان می گویند: علی محمد و میرزا حسینعلی موعود دین اسلام هستند و  جمیع انبیاء بدان اشارت داده اندو علامات آن در کتابهای آسمانی ثبت است. اما  شیعه می گوید: موعود دین اسلام یکی قیامت کبری است و دیگری ظهور بقیة‌الله ارواحنا  له الفداء که در قرن سوم هجری در سُرّ من رآه متولد شد، نام مادرش نرجس می باشد. 4. اعتقاد به نسخ دین اسلام بهائیان می گویند: مقام قائم موعود، مقام شارعیت است نه تابعیت،[12] و نیز می گویند قائم در هنگام ظهورش حکم به نسخ دین اسلام  می کند و بتشریع شریعت جدیدی غیر از اسلام می پردازد.[13] اما شعیه می گوید: قائم موعود، تابع قرآن مجید و شریعت خاتم الانبیاء محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ و مجدد و محیی همان دین اسلام است و صاحب کتاب جدید و آورندة‌ شریعت جدیدی نیست.[14]

خلاصه آنکه بهائیان: اولا:ً مدعی الوهیت باب و بهاء و منکر خاتمیت نبی مکرم اسلام هستند، ثانیاً: منکر احکام ضروری دین مثل نماز، و روزه و... بوده و آنها را منسوخ می دانند. ثالثاً نه تنها منکر وجود نازنین حضرت بقیة الله الاعظم هستند بلکه دشمن او می باشند. در نتیجه می توان گفت که علت نجاست آنان، کفر آنان می باشد و ادله ای که به نجاست کفار و مشرکین دلالت  دارند، آنها را نیز در بر می گیرند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. توضیح المسائل مراجع عظام، قسمت نجاسات. 2. بهائیت دین نیست، ابوتراب هدائی. 3. تاریخ جامع بهائیت، بهرام افراسیابی. 4. وسائل الشیعه، حر عاملی، ج1، کتاب الطهاره، ابواب مقدمه عبادت باب2.

[1] خمینی، تحریر الوسیله، نجاسات، قم، اسماعیلیان نجفی، ط دوم، 1390هـ ق، ج1، صفحة 114، مسالة 1. [2] . رسالة توضیح المسائل با متن فتاوی آقای بروجردی و حواشی آیات عظام، جاویدان و فراهانی، علمیه، مسئلة 84، ص 26. [3] . محقق حلی، شرایع الاسلام، دارالاضواء، بیروت، ط دوم، 1403 هـ، کتاب الطهاره، ج1، ص 53. [4] .رسالة توضیح المسائل مسئلة 107، ص 30. [5] .توبه/‌28. [6] . حر عاملی، وسائل الشیعه، الاحیاء التراث، قم، ط اول، 1409 هـ ق، ج 1، کتاب الطهاره، ابواب مقدمه عبادت، باب 2، ح 3، ص 30،. [7] . رساله توضیح المسائل 108، ص 31. [8] .  زاهدانی، سید سعید زاهد، بهائیت در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ط دوم، 1381، ص 97. [9] . عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، دارالمنتخب العربی، ط اول، 1419 هـ . ق، ص 44. [10] . بهائی چه می گوید، جواد تهرانی، ،‌ مشهد، ط دوم، 1341، ج 2، ص 2. [11] .  همان،‌ص 76. [12] . همان، ص 2. [13] . همان، ص 93. [14] . همان ، ص 76.

منبع :سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی

 

  • رصد
  • ۰
  • ۰

  + A - چهارشنبه 5 شهریور 1393 - 18:14:46 چاپ     

۱۵ توصیه رهبر انقلاب به دولت روحانی 

سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت به مناسبت هفته دولت با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند. 

به گزارش خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار طی سخنانی با اشاره به خدمات با ارزش دولت یازدهم در یک سال گذشته، ۱۵ توصیه را نیز خطاب به دولتمردان مطرح کردند. این 15 توصیه در ادامه مرور شده است.

۱. کار و فعالیت و خدمت مستمر به مردم و پرهیز از حاشیه‌سازی‌ها

 ۲. حفظ انسجام درونی و شنیده شدن یک صدا از دولت

 باید مراقبت شود تا در سخنان مسئولان دولتی تعارض وجود نداشته باشد و فلسفه تعیین سخنگو هم این است که از دولت صدای واحد در مسائل مختلف شنیده شود.

۳. پرهیز از دو قطبی کردن جامعه با شعارها و دعواهای سیاسی

 جناح‌بندی‌های سیاسی اشکالی ندارد اما نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد زیرا این کار موجب دل زدگی و خستگی مردم و شکننده شدن محیط جامعه می‌شود.

۴. عبور دولت از جناح بندی‌ها در مسائل سیاسی

 علائق اعضای دولت به برخی جناح‌های سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناح‌بندی‌ها شوند.

در موضوع جناح‌بندی‌های سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر است اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند.

مسئله فتنه و فتنه‌گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همان‌گونه که در جلسه‌ی رأی اعتماد خود بر فاصله‌گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.

۵. رعایت سعه‌ی صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه

 آقای رئیس‌جمهور از برخی انتقادها ناراحتند که البته در برخی موارد هم واقعاً حق با ایشان است و برخی انتقادها، تند و گاهی غیرمنصفانه هستند.

لزومی ندارد که انسان بخواهد به هر مطلب یا انتقادی، پاسخ دهد زیرا در برخی موارد سکوت بهتر است ضمن آنکه هر حرفی هم که بر ضد ما زده شود این‌گونه نیست که حتماً در ذهن افراد جامعه تأثیر بگذارد و مورد قبول قرار گیرد.

انتقاد باید باشد اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نیز بی‌آبرویی و سبک کردن طرف مقابل نباشد که این روش قطعاً غلط است.

پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود.

ایشان با تأکید بر اینکه انتقادهای منصفانه دشمنی نیست بلکه کمک به دولت است، گفتند: یکی از مسائل بسیار مهم کنونی، آرامش روانی موجود در جامعه است که باید حفظ شود.

۶. رعایت انصاف در انتقاد از اقدامات و سیاست‌های دولت‌های گذشته

 همواره دولت‌ها نسبت به دوره‌های گذشته خود منتقد بوده‌اند که ایرادی هم ندارد اما این انتقاد نباید حالت اغراق‌آمیز و تخریب پیدا کند زیرا در روحیه‌ی مردم تأثیر بد می‌گذارد و آنان را نسبت به آینده نیز نامطمئن می‌کند.

اگر در این اظهار نظرها بی‌انصافی شود، قطعاً در آینده نیز نسبت به عملکرد ما هم بی‌انصافی خواهد شد. اگر برخی سیاست ها یا عملکردهای دوره‌ی گذشته را قبول نداریم، بهترین شیوه، اصلاح آن در عمل است و این روش، بهتر از اظهار نظر است.

۷. موضع‌گیری صریح و قاطع در قبال مسائل منطقه‌ای و بین المللی

 موضع گیری صریح و قاطع در مسائلی همچون فلسطین، رژیم صهیونیستی، غزه، سوریه، عراق، تکفیری ها و دخالت های امریکا، به نفع نظام جمهوری اسلامی است و منافاتی هم با زبان دیپلماسی و مذاکره ندارد.

  موضع گیری صریح و شفاف درخصوص این مسائل شاکله کلی نظام اسلامی و عقبه راهبردی نظام در میان ملتها را حفظ خواهد کرد.

۸. ادامه پرشتاب رشد علمی کشور و حمایت از شرکتهای دانش بنیان و نقش تعیین کننده تحقیقات کاربردی و تحقیقات بنیانی

۹. پشتیبانی از طرح نظام سلامت

 باید این طرح پشتیبانی شود و ادامه یابد، ضمن آنکه مراقبت شود برخی تصمیم ها، این طرح را به ضد خود تبدیل نکند.

۱۰. تکیه بر توان و ظرفیت‌های داخلی و حمایت از تولید

 کلید رونق اقتصادی که مورد تأکید رئیس جمهور محترم نیز است، مسئله تولید است. باید با استفاده از ظرفیت های فراوان داخلی، تولید را به حرکت درآورد تا رونق اقتصادی و افزایش صادرات غیرنفتی محقق شود.

دولت باید بسته سیاستهای اقتصادی خود را با سیاستهای اقتصاد مقاومتی تطبیق دهد و مواردی را که غیرمنطبق با این سیاستها است، حذف کند.

ایشان، تثبیت قیمت ارز و کنترل تورم را از اقدامات با ارزش دولت در یکسال گذشته برشمردند و افزودند: نباید به این اقدامات بسنده کرد زیرا این موارد، قدمهای اول هستند.

رهبر انقلاب اسلامی یکی از مشکلات جدی کنونی کشور را بنگاه داری بانک ها دانستند و تأکید کردند: دولت باید این موضوع را بطور جدی پیگیری و حل کند زیرا بانکها باید در خدمت تولید باشند و اگر در خدمت تولید قرار گیرند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

۱۱. توجه ویژه به بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی در روستاها

 صنایع بخش کشاورزی، یکی از بخشهای راهبردی است که در همه کشورها به آن کمک ویژه می شود و دولت باید به بخش کشاورزی مساعدت ویژه ای داشته باشد. راه توسعه روستاها، ایجاد صنایع تبدیلی در روستاها است.

۱۲. اهمیت ویژه بخش معدن و ارزش افزوده و اشتغال‌زایی این بخش

۱۳. پرهیز از واردات بی‌رویه و تاثیر منفی آن بر تولید داخلی

 رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه موضوع واردات، فقط از طریق تعرفه حل نخواهد شد،   افزودند: دولت باید درخصوص واردات کالاهای غیر ضروری و تجملی سخت گیری بیشتری انجام دهد و اِعمال قدرت کند.

۱۴. حل مشکل آب کشاورزی

 حضرت آیت الله خامنه ای ضمن تأیید سیاستهای وزارت نیرو درخصوص آب، گفتند: یکی از راه حل های جدی برای مشکل آب در کشور، صرفه جویی در آب کشاورزی از طریق استفاده از شیوه های نوین آبیاری بویژه آبیاری تحت فشار است.

۱۵. توجه جدی برای تکمیل مسکن مهر

 اگر احتمالا با اصل طرح مسکن مهر و یا نحوه تزریق اعتبارهای بانکی به آن مخالفتی وجود دارد، اما این را هم بدانیم که اکنون چند میلیون نفر چشم انتظار تکمیل مسکن مهر هستند و باید این کار بطور جدی پیگیری شود و به اتمام برسد.

کلید واژه ها: آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب -  دولت یازدهم - 

  • رصد
  • ۰
  • ۰

برادران سپاهی‌ام؛ متشکرم 

الیاس حضرتی

کد خبر: ۴۳۰۱۹۹تاریخ انتشار: ۰۷ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۳ - 29 August 2014 

در هفته جاری، دو رویداد میمون و مبارک، ذوق و شوق وصف‌ناپذیری در دل همه آزادگان، آزاداندیشان، محرومان و مستضعفان جهان ایجاد کرد.


۱‌ـ پیروزی قاطع و بی‌نظیر مردم مظلوم غزه و گروه‌های جهادی حماس و جهاد اسلامی و به‌ طور کل تفکر مقاومت در مقابل تجاوزگری رژیم صهیونیستی در عین حمایت تمام کشورهای غربی به ویژه امریکا از این جنایات‌‌ که موضوع کوچکی نیست. این رویداد پیروزی مظلومیت در مقابل ستمکاران و خونخواران و پیروزی خون نه بر شمشیر، بلکه بر مدرن‌ترین تجهیزات نظامی، اطلاعاتی، سیاسی و اقتصادی است.


آنچه در غزه رخ داد، پیروزی حرکت‌های مردمی و ملت‌های معتقد و حق‌طلب در مقابل خوی تجاوزگری و زورگویی و قلدری در دنیای امروز، پیروزی صدای ملت‌ها در مقابل سکوت مرگبار سازمان‌های بین‌المللی، پیروزی حمایت‌های ملت‌های آزادیخواه به خصوص ایران قهرمان، جمهوری اسلامی مقتدر و رهبر آزاده آن و همچنین سپاه مقتدر در مقابل حمایت‌های تمام قد کشورهای سرمایه‌داری و ابرقدرت‌هاست.


پیروزی مقاومت و پایداری در مقابل حرکت کور و بی‌نتیجه خط سازش و خط ذلت است. تصویری که اقدام شجاعانه و اعتقادی مردم مسلمان غزه به دنیا مخابره کرد این بود که در مقابل خوی تجاوز و خونخواری رژیم صهیونیستی جز با ابتکار و خلاقیت و دفاع جانانه با گوشت و پوست و استخوان و قربانی دادن در پای آنچه حق و حقیقت است، نمی‌توان موفق بود.


این مبارزه بین حق و باطل، پیروزی شادی‌آفرین جبهه حق را به دنبال داشت. نکته مهم در این داستان نقش بی‌بدیل جمهوری اسلامی نه به صورت مخفی بلکه آشکار و با فریاد بلند بود، همان‌ گونه که امام راحلمان استراتژی و مسیر آینده ملت‌های مسلمان را نابودی اسراییل ترسیم کردند.


رهبری معظم انقلاب و سپاه پاسداران به عنوان بازو‌ قدرتمند انقلاب به تجهیز و سازماندهی گروه‌های صادق فلسطینی و انتقال تمامی تجارب، آموزش‌ها و امکانات اولیه موشکی و خودکفا کردن آنان در راستای تأمین و راه‌اندازی تجهیزاتی که بتوانند آرامش و آسایش را از دشمن خونخوار گرفته و آن‌ها را وادار به عقب‌نشینی و قبول شرایط فلسطینیان کند، نقش بی‌بدیلی در این پیروزی داشته‌اند.


یادمان باشد که اسراییل از روز اول درگیری‌ها در این دوره اهدافی را اعلام کرده بود از جمله نابود کردن و اسارت همه گروه‌های مبارز فلسطینی و نابودی امکانات موشکی و از بین بردن همه تونل‌ها و وادار کردن حماس و جهاد اسلامی به خلع سلاح و پذیرش ذلت و سازش.


اما غیر از خراب کردن چند تونل محدود از هزاران تونل موجود، به هیچ یک از اهدافش نرسید و این میسر نبود، مگر با مقاومت جانانه مردم غزه، اقتدار و هشیاری گروه‌های فلسطینی و حمایت سیاسی و لجستیکی جمهوری اسلامی ایران.


۲- با شناسایی و ساقط کردن پهپاد اسراییلی در نطنز توسط اصیل‌ترین و صادق‌ترین فرزندان این ملت و امام و رهبری بار دیگر ابهت پوشالی اسراییل درهم شکست.


اسراییلی که ادعا دارد تمام فضای کشورهای منطقه زیر بال و پر اوست و هر جا اراده کند، اعم از فضای ترکیه، عربستان و کشورهای عربی و اروپایی می‌تواند اقدامات شناسایی را انجام دهد بنا داشت در یک حرکت واکنشی در مقابل بن‌بستی که در غزه ایجاد شده بود و شکستی که متحمل می‌شد، کاری نمادین و سمبلیک در جهت عکسبرداری از منطقه و تأسیسات هسته‌‌ای نطنز انجام دهد و اعلام کند اگر جمهوری اسلامی از گروه‌های مبارز فلسطینی و مقاومت مردم غزه با تمام توان حمایت می‌کند و از طریق تونل‌ها و پهپادهایی که در اختیار مردم مبارزه غزه گذاشته، عمق مناطق استراتژیک اسراییل را مورد هدف قرار می‌دهد، در مقابل قادر است از عمق استراتژیک ایران گزارش‌های هوایی داشته باشد.


اما فرزندان این مرز و بوم، یادگاران امام (ره)، پاسداران جان برکف مثل همیشه آنچنان ضربه‌‌ای به اسراییل زدند که بار دیگر ابهت پوشالی و به ظاهر توانمند اسراییل به خاک مالیده شد. همان‌ طور که فرماندهان سپاه اعلام کردند، کارهای نظامی اسراییل را با دیپلماسی جواب نخواهند داد و این آغاز سحر است.


بر خود فرض می‌دانم از برادران سپاهی‌ام از ته قلب تشکر و قدردانی کنم و روی ماه و پیشانی نورانی آن‌ها را می‌بوسم که نه ‌تنها دل ملت ایران را بلکه قلوب تمامی مسلمانان جهان و همین‌ طور تمام آزادیخواهان و حق‌طلبان را مملو از شادی کردند و با صدای بلند اعلام می‌کنم برادران سپاهی‌ام، متشکرم. 

  • رصد